بریدههایی از کتاب سلوک ماتم؛ شیوههای عزاداری از دیدگاه اهل بیت (ع)
۴٫۲
(۶)
کلمهٔ اهلبیت سه مرتبه در قرآن بهکار رفته است: قصّهٔ حضرت ابراهیم (ع)، قصّهٔ حضرت موسی (ع) و آیهٔ تطهیر.
sadeghi
اصطلاح روضهخوانی، در میان فارسیزبانها، از عادت مرسوم در بین خطبا و اهل منبر در خواندن کتاب روضة الشهداء گرفته شده است. این کتاب که از نخستین کتابهای ذکر وقایع و حوادث کربلاست، تألیف ملاحسین کاشفی سبزواری (متوفای ۹۱۰ ق) و به زبان فارسی است و مدتها در مجالس عزاداری خوانده میشد. بههمین دلیل مجالس سوگواری به روضهخوانی شهرت یافت که تاکنون این اصطلاح رایج است.
sadeghi
علت برتری امت محمّد (ص) را بر دیگر امتها بگوید. خداوند فرمود به ده خصلت، ازجمله داشتن عاشوراست.
ادریس
واژهٔ سوگواری عربی نیست؛ بلکه واژهای است فارسی و آیینی که نشاندهندهٔ مراسم ویژهای است که در مواقعی خاص، اقوام و ملل گوناگون انجام میدهند.
سوگ در لغتنامههای فارسی بهمعنای «صبر، مصیبت، غم، ماتم و اندوه» است.
ادریس
امیر مؤمنان علی (ع) بعد از جنگ جمل، به جمعی از زنان سپاه خویش امر میفرماید به شکل مردان مسلح درآیند و عایشه را تا وطنش همراهی کنند
f_altaha
انتساب به آیتالله خویی مبنی براینکه حکم حکومتی را منحصر در مرافعات و قضاوتها میدانند، نه در تمامی ابواب فقهی، انتساب اشتباهی است؛ زیرا مدعای ایشان عبارت است از اینکه ولایت برای فقیه در تمامی اموری که برای امام ثابت است، ثابت نیست. بهعبارتدیگر، ایشان حق ولایت برای فقیه قائل نیست؛
f_altaha
عدهای به سوگواری بر سایر اهلبیت (ع) غیر از امامحسین (ع) ایراد میگیرند و بهزعم خود عزاداری برای غیر ایشان را بدون دلیل میپندارند. در پاسخ به این افراد باید گفت:
۱. روایات مطلق و عام بسیاری وجود دارد که بر استحباب عزاداری برای تمام معصومان (ع) دلالت میکند و هیچ قید و اشارهای مبنیبر انحصار آن برای امامحسین (ع) در آنها وجود ندارد. به نمونههایی از این روایات در مباحث گذشته اشاره کردیم.
۲. در قسمت تاریخچهٔ سوگواری، روایاتی ذکر شد دربارهٔ اینکه اهلبیت (ع) در عزای سایر معصومان (ع) نیز سوگواری میکردند: گریههای حضرت زهرا (س) بر فقدان پیامبر اکرم (ص)، گریستن امیر مؤمنان (ع) در فراق حضرت فاطمه (س)، پیراهن چاکدادن امام عسکری (ع) در مصیبت امامهادی (ع) و... .
۳. از باب تنقیح مناط یعنی به همان مناط و دلیلی که عزاداری برای امامحسین (ع) توصیه شده است، به همان مناط و دلیل عزاداری بر سایر معصومان (ع) نیز واجب است. یکی از دلایل اصلی، مودت با ایشان است
f_altaha
بخشهایی از سخنان امامخمینی (ره) در این زمینه، روشنگر این بحث است: «ما ملتِ گریهٔ سیاسی هستیم که با همین اشک، سیل جریان میدهیم و خرد میکنیم سدهایی که در مقابل اسلام ایستاده است. همه روضه بخوانند، همه گریه کنند، از این هماهنگتر چه؟ شما در کجا سراغ دارید که یک ملتی اینطور هماهنگ بشود؟ کی اینها را هماهنگ کرده؟ اینها را سیدالشهداء (ع) هماهنگ کرده است... در کجای عالم سراغ دارید مردم اینطور هماهنگ باشند؟... این هماهنگی را از دست ندهید.»
ادریس
خداوند تبارک و تعالی میخواهد شما را در سه چیز بیازماید تا صبر شما را مشاهده کند. حضرت عرض کرد: پروردگارا من تسلیم امر تو هستم. من توان صبر ندارم مگر بهکمک تو.
ادریس
فرمود: گریه میکنم از ضربتی که بر فرق تو زنند و از سیلی که بر گونهٔ فاطمه زنند و از نیزهای که بر ران حسن زنند و زهری که به او نوشانند و از قتل حسین. همهٔ اهلبیت (ع) گریستند. گفتم: یا رسول اللَّه، خدا ما را نیافریده جز برای بلا. فرمود: بشارت باد بر تو یا علی، خدای متعال با من عهد کرده که تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز منافق دشمن ندارد.»
ادریس
امامصادق (ع) میفرماید: «نفَس شخص اندوهگین بهخاطر ستمی که بر ما شده، بهمنزلهٔ تسبیح [سبحاناللَّهگفتن] است و اندوه او بهخاطر ما عبادت است و پردهپوشی اسرار ما جهاد در راه خداست.» سپس میفرماید: «زیبنده است که این حدیث با طلا نوشته شود.»
f_altaha
حزن و غم با تعابیر و معانی متفاوتی بیان شده است:
۱. «همّ»، بهمعنای حزن و اندوه؛
۲. «انکسار»، بهمعنای دلشکستن و پریشانحالی؛
۳. «توجیع»، بهمعنای دردمندشدن دل از شدت اندوه؛
۴. «کآبه»، بهمعنای اندوهگین و دلشکسته و دَرهمبودن است، بهگونهای که این حالت در چهرهٔ شخص بروز یابد و چهرهاش تیره و مایل به سیاهی شود؛
۵. «احتراق»، بهمعنای آتشگرفتن و سوختن دل؛
۶. «واله»، بهمعنای کسی است که از شدت اندوه، نزدیک است عقل خود را بهخاطر حبیب خود از دست بدهد و از شدت مصیبت مات و سرگشته شود.
ادریس
در اعمال روز سوم شعبان آمده است: «خدایا تو را به حق مولود در این روز میخوانیم که قبل از آنکه متولد شود، به شهادت او وعده داده شد و آسمان و هرکه در آن است و زمین و هرکه بر آن است برای او گریه کردند، درحالیکه هنوز قدم به دنیا نگذاشته بود.»
ادریس
یکی از قواعد فقه شیعی قاعدهٔ «من بلغ» یا «تسامح در ادلهٔ سنن» است. پشتوانهٔ اصلی این قاعده احادیث معتبر و صحیح است. محتوای آنها این است که چنانچه حدیثی دربردارندهٔ پاداشی برای انجام یا ترک عملی باشد و به کسی برسد و او برای رسیدن به آن ثواب، بهمقتضای روایت عمل کند، پاداش وعدهدادهشدهٔ آن به وی داده میشود، هرچند حدیث آنگونه نباشد که نقل شده است.
f_altaha
اشکال اول: تشبه به معصومان (ع) و نقش آنان را بازیکردن، جایز نیست.
جواب: باتوجهبه اینکه قبل از پیدایش تعزیه این مسئله مصداق عینی نداشته، در احادیث شیعه نیز بحثی دربارهٔ آن صورت نگرفته است؛ اما براساس احادیث و قاعدهٔ «برائت» میتوان به جواز تشبه حکم کرد، مگر آنکه این تشبه به اهانت و هتک حرمت معصومان (ع) بینجامد که حرام و غیرقابل اغماض است. تشخیص این موضوع بهعهدهٔ مکلفان است و ملاک آن عرف متشرع و متدین. بهنظر میرسد اگر اشخاصی خوشنام با وجاهت مناسب در نقش معصومان (ع) بازی کنند و تا حدودی چهرهٔ خود را بپوشانند و سعی کنند تا جایی که ممکن است حالات و رفتارها و گفتارهای خود را مناسب شأن اهلبیت (ع) نمایش دهند، تعزیهخوانی بسیار تأثیرگذارتر از گفتههای خطیبان خواهد بود.
f_altaha
نکتهٔ اول: استهزا همیشه ملازم با هتک و وهن نیست؛ یعنی اینطور نیست که هر ریشخندی سبب سستی مذهب و نشان ضعف آن باشد. بلکه اقسامی دارد:
۱. استهزای باطل و نادرست: همانند مشرکان که در طول تاریخ، مسلمانها را بهسبب انجام فرائض دینی مسخره میکردند. خداوند در برخی آیات قرآن وصف حالشان را بیان فرموده است. بدیهی است که تمسخر چنین کسانی کاشف از کجی و کاستی نیست و مستلزم هتک و وهن نخواهد بود. چنین استهزایی نباید کوچکترین تأثیری در انسان بگذارد؛ بلکه باید عزم انسان را در ادامهدادن راه پسندیده راسختر و همت او را جدیتر سازد. این خود علامت قوت ایمان است. همانطور که دربارهٔ اوصاف امیر مؤمنان (ع) نقل کردهاند که سرزنش سرزنشکنندگان او را از راه خدا بازنمیداشت.
f_altaha
در شعایر نباید مصداق شعیره حرام باشد؛ زیرا مصداق حرام مفسدهٔ ذاتی دارد و نمیتوان آن را نماد و مصداق مطلوب قرار داد. اما غیر از حرام، چه واجب و چه مستحب، چه مباح و چه مکروه، همگی ممکن است مصداق شعایر قرار گیرند و بعد از آنکه نماد شدند، حکم به لزوم تعظیم و حرمت اهانت آن موضوعیت مییابد؛ ازاینرو فقها فرمودهاند حتی اگر درمورد برخی شعایرِ فینفسه مکروه، مانند پوشیدن لباس مشکی در عزای اهلبیت، دلیلی بر استثنای آن مصداق پیدا نشود، باز حکم به استحباب آن خواهد شد؛ زیرا پس از آنکه بهعنوان شعار و نماد سوگواری معصومان (ع) قرار گرفت، تعظیم آن لازم و هتک آن حرام خواهد بود.
f_altaha
امیر مؤمنان (ع) در مصیبت رحلت رسول خدا (ص) این مرثیه را ایراد فرمود: «جانم در نالهها زندانی است، کاش با این نالهها خارج میشد؛ زندگی بعد از تو خیری ندارد و من گریه میکنم از ترس طولانیشدن عمرم»
f_altaha
خدا در قرآن، قصهٔ حضرت یوسف (ع) را بهعنوان عبرت بیان میفرماید: به اینکه حضرت یعقوب (ع) در فراق یوسفی که به یقین میداند زنده است و تنها چند صباحی از او دور شده است، بهگونهای میگرید که چشمانش از شدت حزن و گریه سفید میشود. درحالیکه مصیبت اهلبیت (ع) عصمت بهمراتب سنگینتر از مصیبت حضرت یوسف (ع) بوده است؛ زیرا اولاً مقام ائمهٔ اطهار بالاتر از ایشان است و به همان مرتبه، مصیبت عظیمتر میشود و ثانیاً شدت و سنگینی نوع مصیبت واردشده بر این خاندان، از مصیبت یوسف (ع) بسی بیشتر است. چند روز فراق یوسف (ع) کجا و بهشهادترساندن بهترین و کاملترین بندگان خدا کجا؟! پس بنابر دلالت این آیه و مفهوم موافقت، عزاداری برای هریک از اهلبیت (ع) تا حد سفیدشدن چشم هم جایز است.
f_altaha
إِنَّمَا یتَفَاضَلُ النَّاسُ بِحُسْنِ الْعَزَاءِ وَ صِحَّةِ الْفِکرَةِ؛
f_altaha
حجم
۳۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
حجم
۳۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان