بریدههایی از کتاب پنج گنج (خمسه) نظامی
۴٫۴
(۸۰)
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
sabashahi
خبر داری که سیاحان افلاک
چرا گردند گرد مرکز خاک
در این محرابگه معبودشان کیست
وزین آمد شدن مقصودشان چیست
کاربر ۸۶۷۹۸۰۵
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
خدائی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
تعالی الله یکی بی مثل و مانند
که خوانندش خداوندان خداوند
پریسا
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
درونم را به نور خود برافروز
زبانم را ثنای خود در آموز
پریسا
چراغم را ز فیض خویش ده نور
سرم را زاستان خود مکن دور
دل مست مرا هشیار گردان
ز خواب غفلتم بیدار گردان
چنان خسبان چو آید وقت خوابم
که گر ریزد گلم ماند گلابم
زبانم را چنان ران بر شهادت
که باشد ختم کارم بر سعادت
تنم را در قناعت زنده دل دار
مزاجم را بطاعت معتدل دار
ali
بخش ۲ - در توحید باری
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
خدائی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
رهام سکندرپور
لبش بوسید و گفت این انگبین است
نشان دادش که جای بوسه این است
یارا
بیامرز از عطای خویش ما را
کرامت کن لقای خویش ما را
من آن خاکم که مغزم دانه تست
بدین شمعی دلم پروانه تست
توئی کاول ز خاکم آفریدی
به فضلم زافرینش بر گزیدی
چو روی افروختی چشمم برافروز
چو نعمت دادیم شکرم در آموز
به سختی صبر ده تا پای دارم
در آسانی مکن فرموش کارم
کاربر ۶۵۱۲۹۱۰
چو بخشاینده و بخشندهٔ جود
نخستین مایهها را کرد موجود
آسمان رنگی
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده ناخوب را بر خاطرم راه
iliya
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
چون علم لشگر دل یافتم
روی خود از عالمیان تافتم
دل به زبان گفت که ای بی زبان
مرغ طلب بگذر از این آشیان
کاربر ۶۰۶۶۸۶۵
تخت پایه چنان توان بر برد
که چو افتی ازو نگردی خرد
مداد نارنجی
خدایا جهان پادشاهی تو راست
ز ما خدمت آید خدائی تو راست
پناه بلندی و پستی توئی
همه نیستند آنچه هستی توئی
همه آفریدست بالا و پست
توئی آفرینندهٔ هر چه هست
ریحانه
گر نظر از راه عنایت کنی
جمله مهمات کفایت کنی
MMST
ما همه جسمیم بیا جان تو باش
ما همه موریم سلیمان تو باش
MMST
ملک برآرای و جهان تازه کن
هردو جهانرا پر از آوازه کن
MMST
ای مدنی برقع و مکی نقاب
سایه نشین چند بود آفتاب
MMST
جهانی بدین خوبی آراستی
برون زان که یاریگری خواستی
amir
زمین را گذرگاه او ساختی
amir
حجم
۸۵۵٫۹ کیلوبایت
حجم
۸۵۵٫۹ کیلوبایت
قیمت:
رایگان