بریدههایی از کتاب پنج گنج (خمسه) نظامی
۴٫۴
(۸۰)
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک
بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
Kiana
پایان شب سیه سپید است
تیناز
چو بد کردی مباش ایمن ز آفات
که واجب شد طبیعت را مکافات
مادربزرگ علی💝
خداوندی که چون نامش بخوانی
نیابی در جوابش لن ترانی
___fareee___
کند با جنس خود هر جنس پرواز
کبوتر با کبوتر باز با باز
محمد
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چکار است
Kiana
خداوندی که چون نامش بخوانی
نیابی در جوابش لن ترانی
پریسا
گر اندیشه کنی از راه بینش
به عشق است ایستاده آفرینش
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
همه هستند سرگردان چو پرگار
پدید آرنده خود را طلبکار
چڪاوڪ
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
خدائی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
تعالی الله یکی بی مثل و مانند
که خوانندش خداوندان خداوند
sabashahi
عاشقم عاشقم به بانگ بلند
"Shfar"
همان به کاین نصیحت یاد گیریم
که پیش از مرگ یک نوبت بمیریم
k.t
نروید تخم کس بیدانه عشق
کس ایمن نیست جز در خانه عشق
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست
که بی او گل نخندید ابر نگریست
FerFerism
دور تو از دایره بیرون ترست
از دو جهان قدر تو افزون ترست
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
بگفتا گر نیابی سوی او راه
بگفت از دور شاید دید در ماه
Negar
زلفی به هزار حلقه زنجیر
جز شیفته دل شدن چه تدبیر
"Shfar"
ای نام تو بهترین سرآغاز
بینام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
David Najimi
اگر بیعشق بودی جان عالم
که بودی زنده در دوران عالم
کسی کز عشق خالی شد فسردست
کرش صد جان بود بیعشق مردست
FerFerism
نخستین بار گفتش کز کجائی
بگفت از دار ملک آشنائی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند
بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشی در ادب نیست
بگفت از عشقبازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگوئی من از جان
بگفتا عشق شیرین بر تو چونست
بگفت از جان شیرینم فزونست
Dayana
نه هرک ایزدپرست ایزد پرستد
چو خود را قبله سازد خود پرستد
ز خود برگشتن است ایزد پرستی
ندارد روز با شب هم نشستی
خدا از عابدان آن را گزیند
که در راه خدا خود را نبیند
نظامی جام وصل آنگه کنی نوش
که بر یادش کنی خود را فراموش
مریم
حجم
۸۵۵٫۹ کیلوبایت
حجم
۸۵۵٫۹ کیلوبایت
قیمت:
رایگان