بریدههایی از کتاب وحشی بافقی
۴٫۵
(۸۶)
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست ترا
با اسیر غم خود رحم چرا نیست ترا
-Dny.͜.
دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
میکنم یک هفتهاش زنجیر و عاقل میشود
-Dny.͜.
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
آرام
لطف پنهانی او در حق من بسیار است
اِیْ اِچْ|
من بودم و دل بود و کناری و فراغی
این عشق کجا بود که ناگه به میان جست
اِیْ اِچْ|
طی زمان کن ای فلک ، مژدهٔ وصل یار را
پارهای از میان ببر این شب انتظار را
B-vafa
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ
اِیْ اِچْ|
چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمیدیدی
جفاهای چنین از خوی او هرگز نمیدیدی
B-vafa
مرا دیوانه کرد این درس خواندن
دختر آفتاب :)
باز اگر سجده کنم پیش تو کافر باشم
"Shfar"
کردهای عهد که بازآیی و ما را بکشی
-Dny.͜.
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست
از آتش سودای تو و خار جفایت
آن کیست که با داغ نو و ، ریش کهن نیست
بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
در حشر چو بینند بدانند که وحشیست
آنرا که تنی غرقه به خون هست و کفن نیست
شقایق
به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ
هانی
روی در روی و نگه بر نگه و چشم به چشم
حرف ما و تو چه محتاج زبانست امروز
|ݐ.الف
هر درد را که مینگری هست چارهای
درد محبت است که درمان پذیر نیست
-Dny.͜.
چیست باز این زود رفتن یا چنین دیر آمدن
بعد عمری کامدی بنشین زمانی پیش ما
فرشته
بندد کمر به کشتن ما هر که بنگریم
چون است ما به مردم دنیا چه کردهایم
اِیْ اِچْ|
به رفتن گام بگشاییم چون باد
اِیْ اِچْ|
بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن
زان کز همه کس بی کس و بییارترم من
بیسیمچی
کرشمهٔ تو ز بس باشدش برای اجابت
دعای زیر لب اندر میان آه نهانی
B-vafa
حجم
۳۹۶٫۱ کیلوبایت
حجم
۳۹۶٫۱ کیلوبایت
قیمت:
رایگان