بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وحشی بافقی | طاقچه
تصویر جلد کتاب وحشی بافقی

بریده‌هایی از کتاب وحشی بافقی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۸۶ رأی
۴٫۵
(۸۶)
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم
بیسیمچی
گر بدانی حال من گریان شوی بی‌اختیار ای که منع گریه بی‌اختیارم می‌کنی
بیسیمچی
به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ
جیمی جیم
گفتم ز کار برد مرا خنده کردنت خندید و گفت من به تو کاری نداشتم
اِیْ اِچْ|
چه غصه‌ها که نخوردم ز آشنایی تو خدا ترا به کسی یارب آشنا نکند
اِیْ اِچْ|
مرا دیوانه کرد این درس خواندن نمی‌دانم چه می‌خواهید از من
هانی
ما را چه بی‌گناه گرفتار کرده‌ای
اِیْ اِچْ|
روزی که نماند دگری بر سر کویت دانی که ز اغیار وفادار ترم من
بیسیمچی
من بودم و دل بود و کناری و فراغی این عشق کجا بود که ناگه به میان جست
-Dny.͜.
جانم از غم بر لب آمد، آه از این غم، چون کنم باعث خوشحالی جان غمین من کجاست ای صبا یاری نما اشک نیاز من ببین رنجه شو بنگر که یار نازنین من کجاست
-حـنین‌-
آنچه هرگز شرح نتوان کرد یعنی حال من
golab
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
ᶜʳᶻ
بیش از این ما صبر نتوانیم آن ایوب بود
...💙
هر درد را که می‌نگری هست چاره‌ای درد محبت است که درمان پذیر نیست
بیسیمچی
هر روز تو عید باد و نوروز
بیسیمچی
مرا دیوانه کرد این درس خواندن نمی‌دانم چه می‌خواهید از من به یکدیگر دریدی دفتر خویش که این مکتب نمی‌خواهم از این بیش
🍃🌷🍃
دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم
مـَه‌سـا
آزاد کن ز راه کرم گر نمی‌کشی ما را چه بی‌گناه گرفتار کرده‌ای
بیسیمچی
مجروح را جراحت و بیمار را مرض عشاق را مفارقت یار می‌کشد
بیسیمچی
شوق می‌گوید که آسان نیست بی او زیستن صبر می‌گوید که باکی نیست گو دشوار باش
-Dny.͜.

حجم

۳۹۶٫۱ کیلوبایت

حجم

۳۹۶٫۱ کیلوبایت

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۳۲صفحه بعد