بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خواجه عبدالله انصاری | صفحه ۱۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خواجه عبدالله انصاری

بریده‌هایی از کتاب خواجه عبدالله انصاری

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۷۷ رأی
۴٫۴
(۲۷۷)
ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سر گشته،ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرندهٔ هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.
ساکن طبقه وسط
ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سر گشته،ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرندهٔ هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.
ساکن طبقه وسط
یارب دل پاک و جان آگاهم ده آه شب و گریه سحرگاهم ده در راه خود اول ز خودم بیخود کن بیخود چو شدم ز خود بخود راهم ده
s.i.b
الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.
علیِ‌دهقانِ‌فارسی
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند
Shaker
الهی ای بینندهٔ نماز ها، ای پذیرندهٔ نیاز ها، ای دانندهٔ راز ها و ای شنوندهٔ آواز ها ای مطلع بر حقایق و ای مهربان بر خلایق عذر های ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر، عیبهای ما مگیر که تو قوی و ما حقیر اگر بگیری بر ما حجت نداریم و اگر بسوزی طاقت نداریم، از بنده خطا آید وذلت و تو عطا آید و رحمت.
کاربر ۸۸۰۴۳۷
الهی زندگی همه با یاد تو، شادی همه با یافت تو و جان آنست که در او شناخت تو است، خدایا موجود نفسهای جوانمردانی، حاضر دلهای ذکر کنندگانی ازنزدیکت نشان می دهند و بر تر از آنی، از دورت می پندارند و نزدیکتر از جانی، ندانم که در جانی یا خود جانی، نه اینی و نه آنی جان را زندگی می یابد تو آنی. روزی که مرا وصل تو در چنگ آید از حال بهشتیان مرا ننگ آید
دکتر رضا
اجات شمارهٔ ۱ یارب دل پاک و جان آگاهم ده آه شب و گریه سحرگاهم ده در راه خود اول ز خودم بیخود کن بیخود چو شدم ز خود بخود راهم ده الهی یکتای بی همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی،اصل هر دوایی، داروی دلهایی، شاهنشاه فرمانفرمایی، معزز بتاج کبریایی، بتو رسد مُلک خدایی.
کاربر ۵۴۰۲۴۲۱
ابواسماعیل عبدالله بن ابی‌منصور محمد (زادهٔ ۲ شعبان ۳۹۶ ه‌. ق/ ۳۸۵ ه‌.ش / ۱۰۰۶ م. در شهر هرات درگذشتهٔ ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ه‌. ق/ ۴۶۷ ه‌.ش / ۱۰۸۸ م) معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف صوفی مسلک ایرانی بود. وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابهٔ پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات یکی از شهرهای غربی افغانستان کنونی متولد شد. او از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنان که شعر فارسی و عربی را نیکو می‌سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب
کاربر ۵۵۶۹۹۴۸
نی از تو حیات جاودان می خواهم نی عیش و تنعم جهان می خواهم نی کام دل و راحت جان می خواهم هر چیز رضای تُست آن می خواهم
کاربر ۲۲۶۲۸۴۷
مست تو ام از جُرعه و جام آزادم مُرغ توام از دانه و دام آزادم مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو ورنه من ازین هر دو مقام آزادم
کاربر ۲۲۶۲۸۴۷
لهی چون با خود نگرم و کردار خود بنم گویم از من زار تر کیست ؟ و چون با تو نگرم و خود را در بندگی تو بینم گویم از من بزرگوار تر کیست : گاهی که به طینت خود افتد نظرم گویم که من از هر چه در عالم بترم چون از صفت خویشتن اندر گذرم از عرش همی بخویشتن درنگرم
کاربر ۲۲۶۲۸۴۷
الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی، و نه آرزومند مکانی، نه کس بتو ماند و نه به کسی مانی، پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده بچیزی است که تو آنی.
کاربر ۹۸۴۲۲۰
الهی ای کریمی که بخشندهٔ عطایی و ای حکیمی که پوشندهٔ خطایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خداییرا سزایی، بذات لایزال خود و بصفات با کمال خود و بعزت جلال خود و بعظمت جمال خود که جان ما را صفای خود ده، دل ما را هوای خود ده، چشم ما را ضیاء خود ده و ما را آن ده که آن به. یا رب تو مرا انابتی روزی کن شایستهٔ خویش طاعتی روزی کن زان پیش که فارغ شوم از کار جهان
کتاب با ارزشیه
الهی یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر و جان.
زهرا نوروز پور
الهی هر شادی که بی تو است اندوه است هر منزلی که نه در راه تو است زندان است هر دل که نه در طلب تو است ویران است
مآریه
گر شوند این خلق عالم سر بسر خصمان من من روا دارم نگارا چون تو باشی آن من
السلام علي الحسين
الهی دریغا که روزگار بر باد دادیم و شکر نعمت ولی نعمت نگُذاردیم، دریغا که قدر عُمر خویشتن نشناختیم و از کار دنیا به اطاعت مولا نپرداختیم، دریغا که عُمر عزیز بسر آمد و روزگار بگُذشت. ای خداوندان مال العتبار الاعتبار ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش چشم گریان جان لرزان رو سوی پروردگار
amir
الهی عبدالله را از سه آفت نگاه دار از وساوس شیطانی و خواهشهای نفسانی و غرور نادانی.
ملیحه
یا رب تو مرا انابتی روزی کن شایستهٔ خویش طاعتی روزی کن زان پیش که فارغ شوم از کار جهان اندر دو جهان فراغتی روزی کن
ملیحه

حجم

۳۲٫۳ کیلوبایت

حجم

۳۲٫۳ کیلوبایت

قیمت:
رایگان