بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان

۴٫۶
(۷۰۲)
ـ تو دختر واساک نیستی. ـ سرش را به چپ و راست تکان می‌دهد. ـ تو خود واساکی که از قبر بیرون اومده.
کاربر ۲۳۸۹۳۲۰
ـ خودت رو بهم نشون بده پوریا! قبل از اینکه این دلتنگی من رو از پا دربیاره، دوباره محبتت رو بهم نشون بده.
Rpn
واساک این‌طور بود. زیادی راستگو، ساده و شجاع. چون سیاست بلد نبود، اعدام شد.
sh.j
اگر دخترها خیلی کارها رو نمی‌تونن انجام بدن، به این دلیله که تربیت نشدن. اون‌ها قدرت و سیاست رو یاد نگرفتن. اما تو همهٔ این‌ها رو بلدی.
sh.j
آزرده دل از جفای یاری، بی‌وفا دلداری، ماه افسون‌کاری شب نخفتم با یادش تا دامن از کف دادم، شد جهان از یادم راز عشقش را در دل نهفتم
گرگ شب
ـ تا وقتی سودجویانی هستن که از دین برای رسیدن به منافع شخصی استفاده می‌کنن، تحریف کتاب خدا طبیعیه.
Raana
یک مرد به سادگی از عشقش دست نمی‌کشه.
Raana
بیماریش خیلی بدتر شده بود. می‌دونست به زودی از دنیا میره. به خاطر همین با تمام غروری که از خاندان گنونی به ارث برده بود، جلوم زانو زد و التماس کرد تو رو از گرشاسپ نگیرم. ازم خواست نقشه‌ها رو کنار بذارم و اجازه بدم تو در آرامش زندگی کنی. ـ مکث می‌کند. ـ می فهمی دایانا؟ می فهمی اون با ما چی کار کرد؟ با بی‌شرمی تمام پای واساک رو وسط کشید و ازم خواست به خاطر واساک و محبتی که بهش دارم، آرتاواز رو متقاعد کنم تو نمی‌تونی کمکی به ما بکنی. می‌گفت این کار برای محافظت از دختر واساکه. اما مادرت به فکر تو نبود. تو رو بهانه می‌کرد تا از گرشاسپ و محبتش به تو مراقبت کنه.
parl._.merlin
زمان آدم‌ها را تغییر می‌دهد. اشتباه است. آدم‌ها تغییر نمی‌کنند فقط افکار و رویاهایشان عوض می‌شود.
شازده کوچولو
تصمیم‌های بزرگ برای آدم‌های بزرگه.
Mrm
ـ مراقب خودت باش. اگر تا به این لحظه قلبم تکه‌تکه نشده باشد، در این لحظه حتما می‌شود. پوریا چطور می‌تواند به این سرعت لحن و صدایش را تغییر دهد؟ پس آن عصبانیت چه شد؟ این مهربانی و لطافت چطور بر صدایش نشست؟ همین صدایی که مرا به گذشته‌های دور می‌برد. زمانی که همین جمله بزرگ‌ترین ابراز علاقهٔ پوریا به من بود. ـ مراقب خودت باش. ـ چه حرف‌های ناگفته‌ای در این کلمات پنهان شده‌اند. نگاهم به دستبند ماه می‌افتد. نمی‌توانم ساکت بمانم. اگر حرفی نزنم، تا ابد خود را سرزنش خواهم کرد. دیگر فکر نمی‌کنم. شمرده‌شمرده می‌گویم: ـ کاش روزی از راه برسه که من هم بتونم بهت بگم چقدر دوستت دارم.
سانازشیبانی ^_^
چرا به آتشکده میرید؟ ـ برای ستایش اهورامزدا. ـ مکث می‌کنم. ـ می‌خوام کمی ازش گله کنم و بعد دعاها و خواسته‌هام رو بهش بگم.
|قافیه باران|
چه روزهای بدی را گذراندیم. چه روزهای بدی هم در انتظارمان هستند.
|قافیه باران|
ـ شما که این رو می‌دونید چطور به یک کتاب تحریف‌شده اعتماد می‌کنید؟ ـ اوستا تا به حال چند بار جمع‌آوری و از نو نوشته شده. نسخه‌ای که الان دست ماست، نسخه‌ایه که موبد کرتیر دویست سال پیش به همراه موبدان دیگه نوشتن. پس طبیعیه که چند سال یک بار اوستا دوباره جمع‌آوری و در برخی از احکامش تجدید نظر بشه. شرط بقای دین همینه. ـ پس شما تحریف شدن رو طبیعی می‌دونید. ـ تا وقتی سودجویانی هستن که از دین برای رسیدن به منافع شخصی استفاده می‌کنن، تحریف کتاب خدا طبیعیه. ـ نباید اهورامزدا کتابی برای ما بفرسته که تحریف‌شدنی نباشه؟ ـ هر کتابی باید برای انسان‌ها قابل‌فهم باشه. پس وقتی قابل‌فهمه، انسان می‌تونه در نوشته‌ها دست ببره و بدون اینکه کسی متوجه بشه تغییراتی ایجاد کنه. ـ اما اهورامزدا دانای مطلقه. توانای مطلق هم هست. پس می‌تونه با کتابی ما رو راهنمایی کنه که قابل‌تحریف نباشه. ـ بعید می‌دونم ممکن باشه.
zsmirghasmy
برای کسی که از ابتدا می‌دونه آخرش تلخه، شاید لذت‌بخش نباشه اما برای من که توقع داشتم تا آخر همون‌طور خوب باشه و بعد با یک پایان تلخ غیرمنتظره روبه‌رو شدم، لذت‌بخشه. هنوز هم لذت‌بخشه.
fatemeh..gh
ـ اگر همین‌طور از هم بی‌خبر باشید، از یاد هم میرید و محبت‌تون کم میشه. ـ کم نمیشه. ـ همیشه میگن... ـ می‌دونم بقیه چی میگن. اما علاقهٔ آدم‌ها کم نمیشه. حتی بیشتر هم میشه. تنها مشکل اینه که وقتی از هم دورن، در کنار محبت‌شون شک و تردید هم اضافه میشه.
parend_ashuri
در دنیای آرمانی اون زنان همپای مردان همه‌جا حضور دارن. زنان هیچ فرقی با مردان ندارن و ارزش یک زن تنها به آوردن پسر نیست. ارزش یک زن به مهارت‌ها و توانایی‌هاییه که در طول زندگی کسب می‌کنه.
کاربر ۱۴۳۹۰۱۴
چون طعم شیرینش ارزش تلخی آخرش رو داره. ـ به یاد خودم و پوریا می‌افتم. ـ انگار پایان تلخ آغاز شیرین رو شیرین‌تر هم می‌کنه.
esh
آزرده دل از جفای یاری، بی‌وفا دلداری، ماه افسون‌کاری شب نخفتم با یادش تا دامن از کف دادم، شد جهان از یادم راز عشقش را در دل نهفتم
•Pinaar•
یعنی همه شربت رو می‌نوشن و با توهمی از شیرینی به تلخی می‌رسن. بعد می‌خوان به گذشته برگردن و دوباره این طعم عجیب رو تجربه کنن. در این احساس بیشتر هوس دیده میشه تا...
elham

حجم

۴۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

حجم

۴۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان