بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سهراب سپهری | صفحه ۸۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سهراب سپهری

بریده‌هایی از کتاب سهراب سپهری

نویسنده:سهراب سپهری
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۰۵ رأی
۴٫۵
(۴۰۵)
هستی لب آیینه نشست، خیره به من
Fatemah Moshref
سفر ماه به حوض
Fatemah Moshref
جنگ یک روزنه با خواهش نور
Fatemah Moshref
رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید ، عکس تنهایی خود را در آب ، آب در حوض نبود .
Fatemah Moshref
بی خبر اما که نگاهی در تماشا سوخت.
Afra
- نگاه کن به تموج ، به انتشار تن من. - من از کدام طرف می رسم به سطح بزرگ؟
Farivar a
یک نفر دیشب مرد و هنوز ، نان گندم خوب است.
فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی
در نهفته ترین باغ ها ، دستم میوه چید. و اینک ، شاخه نزدیک ! از سر انگشتم پروا مکن. بی تابی انگشتانم شور ربایش نیست ، عطش آشنایی است. درخشش میوه ! درخشان تر. وسوسه چیدن در فراموشی دستم پوسید. دورترین آب ریزش خود را به راهم فشاند. پنهان ترین سنگ سایه اش را به پایم ریخت. و من ، شاخه نزدیک ! از آب گذشتم ، از سایه بدر رفتم. رفتم ، غرورم را بر ستیغ عقاب- آشیان شکستم و اینک ، در خمیدگی فروتنی، به پای تو مانده ام. خم شو ، شاخه نزدیک!
Spring girl
مثل زنبیل پر از میوه تب تند رسیدن دارم.
jonathan
مثل یک گلدان ، می دهم گوش به موسیقی روییدن.
jonathan
زندگی رسم خوشایندی است. زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ، پرشی دارد اندازه عشق. زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود. زندگی جذبه دستی است که می چیند. زندگی نوبر انجیر سیاه ، که در دهان گس تابستان است. زندگی ، بعد درخت است به چشم حشره. زندگی تجربه شب پره در تاریکی است. زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
Roozbeh
به سراغ من اگر می‌آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من.
yas
باید امشب بروم. باید امشب چمدانی را که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست، رو به آن وسعت بی‌واژه که همواره مرا می‌خواند.
yas
شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه‌ها می‌گذرد و نسیمی خنک از حاشیه سبز پتو خواب مرا می‌روبد. بوی هجرت می‌آید: بالش من پر آواز پر چلچله‌هاست. صبح خواهد شد و به این کاسه آب آسمان هجرت خواهد کرد.
yas
من اناری را، می‌کنم دانه، به دل می‌گویم: خوب بود این مردم، دانه‌های دلشان پیدا بود.
yas
و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.
yas
بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام.
yas
کسی نیست، بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم. بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم. بیا زودتر چیزها را ببینیم.
yas
در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم.
yas
صدا کن مرا. صدای تو خوب است. صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.
yas

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان