بریدههایی از کتاب عبادت و دعا (فصلی از کتاب آزادی معنوی)
۴٫۷
(۱۸)
اگر واقعآ انسان نمازخوان باشد و نمازِ درست بخواند خود نماز جلو انسان را از کار زشت و منکرات میگیرد.
|قافیه باران|
آن کسی که میگوید احیاء، شب را زنده نگهداشتن، مقصودش این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگهداشتن خود شماست در این قطعه از زمان.
ساکت
اسلام دینی است که نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعْضٍ برنمیدارد. نمیشود انسان عبادت اسلام را بگیرد ولی اخلاق و مسائل اجتماعیاش مانند امر بهمعروف و نهی از منکر را نگیرد، و نمیشود انسان امر بهمعروف و نهی از منکر اسلام را بگیرد و عبادتش را رها کند.
|قافیه باران|
علی (ع) در مناجاتهای خودش عرض میکند: خدایا! کفی لی فَخرآ اَنْ اَکونَ لَک عَبْدآ وَ کفی لی عِزّآ اَنْ تَکونَ لی رَبّآ. خدایا! این افتخار برای من بس که بنده تو باشم و این عزت و شرافت برای من بس که تو رب و خداوندگار و پروردگار من باشی.
زینب
شبِ زنده آن شبی است که انسان تمام یا لااقل پاسی از آن شب را با یاد خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پروردگار بهسر ببرد، و شب مُرده آن شبی است که انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشی ذات مقدس پروردگار به سر ببرد
Amirhossien Farahi
خدا با بندگان خودش فاصله ندارد و خدا مکان ندارد که چنین فاصلهای فرض بشود، از نظر منطق قرآن و منطق اسلام هم، یعنی منطق نقلی، همانها که به ما قرب و نزدیکی به خدا را دستور دادهاند، همانها که زُلفای عند الله را به ما دستور دادهاند، همانها که به ما گفتهاند به خدا نزدیک بشوید، یکی از خدا دور است یکی به خدا نزدیک است، همان منطق گفته است خدا به همه موجودات نزدیک است، خدا از هیچ موجودی دور نیست: وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ ما از رگ گردن انسان به انسان نزدیکتریم. آیه دیگر: وَ هُوَ مَعَکمْ اَینَما کنْتُمْ هر جا که شما باشید خدا با شماست. خدا از هیچ موجودی دور نیست.
مریم
نماز بدون حضور قلب قبول نیست؛ صحیح است، یعنی به تو نمیگویند چرا نماز نخواندی، اما قبول نیست یعنی تو را به جایی نمیبرد، خاصیتی برای تو ندارد.
|قافیه باران|
تا گفتیم اللهاکبر، اگر فرض کنید مغازهدار هستیم مثل این است که قفل درِ مغازهمان را باز کردیم، حمد و سوره را میخوانیم اما دلمان در مغازه است، دلمان در اداره است، دلمان در فلان مِلکمان است، دلمان دنبال فلان شهوت است، یک وقت متوجه میشویم که گفتیم السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. از بس هم زیاد نماز خواندهایم قهرآ عادت شده است، اشتباه نمیکنیم، بهطور خودکار از الله اکبر تا السلام علیکم میرویم و تمام میکنیم بدون اینکه هیچ بفهمیم؛ و حال آنکه در نماز باید حضور قلب و تمرکز ذهن باشد. نگویید نشدنی است. خیر، شدنی است، خیلی هم شدنی است، با عبودیت (اَلْعُبودِیةُ جَوْهَرَةٌ کنْهُهَا الرُّبوبِیةُ). اگر شما کوشش کنید در راه عبودیت قدم بردارید واقعآ میتوانید نمازی بخوانید که اگر پنج دقیقه طول میکشد در تمام این پنج دقیقه فقط متوجه خدا باشید،
مریم
اولین اثر عبادت که انسان را به خدا نزدیک میکند (تسلط بر خود است.) از اینجا شما بفهمید کدام عبادت قبول است و کدام قبول نیست. عبادت بدون اینکه انسان را به خدا نزدیک کند عبادت نیست، یعنی باور نکنید که انسان عبادت کند ولی به خدا نزدیک نشود و عبادتش را هم درست انجام داده باشد؛ چنین چیزی محال است. عبادت، مرکب تقرّب و نزدیک شدن به خداوند است. آن وقت عبادت بنده و جنابعالی مقبول است که ما را به خدا نزدیک کند. و باور نکنید که انسان به خدا، این کانون لایتناهای هستی نزدیک بشود ولی بر بصیرت و ایمان و روشناییاش افزوده نشود
کاربر ۳۵۰۰۷۳۷
آدم عارف که عبادت میکند، یک آدم دانا و شناسا وقتی که عبادت میکند، در عبادت بیش از هر چیزی به تمرکز قوه خیال خودش اهمیت میدهد که ذهن متوجه خدا بشود و قوه خیال همیشه حاضر باشد
میرزا ابراهیم
حجم
۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان