بریدههایی از کتاب صلح امام حسن (ع)
۴٫۴
(۲۵)
امام حسن بعد از امیرالمؤمنین در مسند خلافت قرار میگیرد.
افرا
«پس از معاویه حکومت متعلق به حسن است و اگر برای او حادثهای پیش آمد متعلق به حسین.» این جمله مفهومش این است که این صلح یک مدت موقتی دارد، نه اینکه امام حسن گفت دیگر ما گذشتیم و رفتیم، این تو و این خلافت، تا هر وقت هر کار میخواهی بکن؛ نه، «تا معاویه هست»، این صلح تا زمان معاویه است، شامل بعد از زمان معاویه نمیشود، پس معاویه حق ندارد برای بعد از زمان خودش توطئهای بچیند. «و معاویه حق ندارد کسی را به جانشینی خود انتخاب کند.»
۳. معاویه در شام لعن و ناسزای به امیرالمؤمنین را رسم کرده بود. این را در متن صلحنامه قید کردند که باید این عمل زشت موقوف باشد: «معاویه باید ناسزا به امیرالمؤمنین و لعنت بر او را در نمازها ترک کند و علی را جز به نیکی یاد ننماید.»
افرا
آن وقتی که مردم علیه عثمان شورش میکنند (همان شورشی که بالاخره منجر به قتل عثمان شد) علی خودش جزء شورشیان نیست، جزء طرفداران هم نیست، میانجی است میان شورشیان و عثمان، و کوشش میکند بلکه قضایا به جایی بینجامد که از طرفی تقاضاهای شورشیان ـ که تقاضاهایی عادلانه بود راجع به شکایتی که از حکام عثمان داشتند و مظالمی که آنها ایجاد کرده بودند ـ برآورده شود و از طرف دیگر عثمان کشته نشود.
معین کرمانی
حتی یک عدهای که با صلح امام حسن مخالف بودند آمدند نزد امام حسین که ما این صلح را قبول نداریم، آیا بیاییم با تو بیعت کنیم؟ فرمود: نه، هرچه برادرم حسن کرده من تابع همان هستم.
معین کرمانی
معاویه در کوفه یک پایگاه بزرگی درست کرده بود که با پول ساخته بود. جاسوسهایی که مرتب میفرستاد به کوفه، از طرفی پولهای فراوانی پخش میکردند و وجدانهای افراد را میخریدند و از طرف دیگر شایعهپراکنیهای زیاد میکردند و روحیهها را خراب مینمودند.
معین کرمانی
بعد از شهادت امیرالمؤمنین، به فاصله هجده روز (که این هجده روز هم عبارت است از مدتی که خبر به سرعت به شام رسیده و بعد معاویه بسیج عمومی و اعلام آمادگی کرده است) معاویه حرکت میکند برای فتح عراق.
افرا
یکی از امتیازات بزرگ جریان امام حسین این است که امام حسین یک هسته نیرومند ایمانی به وجود آورد که اینها در مقابل هرچه شداید بود مقاومت کردند. تاریخ نمینویسد که یک نفر از اینها به لشکر دشمن رفته باشد، ولی تاریخ مینویسد که عده زیادی از لشکر دشمن در همان وقایع عاشورا به اینها ملحق شدند؛
معین کرمانی
امیرالمؤمنین خودش تا آخر طرفدار جنگ با معاویه بود
معین کرمانی
نام امام حسین که در میان مردم کوفه برده میشود اشک میریزند
معین کرمانی
اگر کسی حاکم ستمگری را به این وضع و آن وضع و با این نشانیها ببیند و با عمل یا گفتهاش اعتراض نکند، آنچنان مرتکب گناه شده است که سزاوار است خدا او را به همان عذابی معذّب کند که آن حکمران جائر را معذّب میکند.
معین کرمانی
این است که میگویند صلح امام حسن زمینه را برای قیام امام حسین فراهم کرد. لازم بود که امام حسن یک مدتی کنارهگیری کند تا ماهیت امویها که بر مردم مخفی و مستور بود آشکار شود تا قیامی که بناست بعد انجام گیرد، از نظر تاریخ قیام موجّهی باشد.
fati
این است که میگویند صلح امام حسن زمینه را برای قیام امام حسین فراهم کرد. لازم بود که امام حسن یک مدتی کنارهگیری کند تا ماهیت امویها که بر مردم مخفی و مستور بود آشکار شود تا قیامی که بناست بعد انجام گیرد، از نظر تاریخ قیام موجّهی باشد.
معین کرمانی
اگر کسی حکومت ستمگری را ببیند که چنین و چنان کرده است و سکوت کند، در نزد پروردگار گناهکار است.
معین کرمانی
مادامی که ستم بر شخص من است ولی کار مسلمین بر محور و مدار خودش میچرخد و آن کسی که به جای من هست اگرچه به ناحق آمده اما کارها را عجالتآ درست میچرخاند، من تسلیمم و مخالفتی نمیکنم.
معین کرمانی
خون، شهیدان را ز آب اولی تر است این گنه از صد ثواب اولی تر است
ر.ا
در نهجالبلاغه است: وَاللهِ لاَُسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ اُمورُالْمُسْلِمینَ وَلَمْ یکنْ فیها جَوْرٌ اِلّا عَلَی خاصَّةً یعنی مادامی که ظلم فقط بر شخص من است که حق مرا از من گرفتهاند و منهای این سایر کارها در مجرای خودش است، من تسلیمم؛ من آن وقت قیام میکنم که کارهای مسلمین از مجرا خارج شده باشد.
fati
پس این دو تفاوت عجالتآ در کار هست: یکی اینکه امام حسن در مسند خلافت بود و اگر کشته میشد، خلیفه در مسند خلافت کشته شده بود، و دیگر اینکه نیروی امام حسن یک نیرویی بود که کم و بیش با نیروی معاویه برابری میکرد و نتیجه شروع این جنگ این بود که این جنگ مدتها ادامه پیدا کند و افراد زیادی از مسلمین کشته شوند بدون اینکه یک نتیجه نهایی صحیحی به دنبال داشته باشد.
fati
معاویه به عنوان یک حاکم (گو اینکه تا آن وقت خودش خودش را به عنوان خلیفه و امیرالمؤمنین نمیخواند) و به عنوان یک نفر طاغی و معترض در زمان امیرالمؤمنین قیام کرد، به عنوان این که من خلافت علی را قبول ندارم به این دلیل که علی کشندگان عثمان را که خلیفه بر حق مسلمین بوده پناه داده است و حتی خودش هم در قتل خلیفه مسلمین شرکت داشته است، پس علی خلیفه برحق مسلمین نیست. معاویه خودش به عنوان یک نفر معترض و با اعوان و انصارش به عنوان یک دسته معترض تحت عنوان مبارزه با حکومتی که برحق نیست و دستش به خون حکومت پیشین آغشته است قیام کرد
کتابینا
حجم
۴۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۴۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
۳,۲۰۰۶۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد