بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کلمات | طاقچه
۲٫۹
(۱۱)
برای آن که وجود خود را ضروری احساس کنم، لازم بود کسی اعلام کند که به وجودم نیاز دارد.
شالی
فرض انتزاعی ضرورتم و احساس خام وجودم در کنار هم به جا می‌مانند بی‌آن که متعارض باشند و در هم آمیزند. تمام چیزی که در آن هنگام می‌خواهم گریز است، بازیافتن سرعت بی‌امانی است که مرا با خود خواهد برد. بیهوده است؛ جاذبه درهم می‌شکند. پاهایم خواب رفته، به خود می‌پیچم. درست به موقع ملکوت مأموریت جدیدی بر عهده‌ام می‌گذارد. به سرعت برمی‌خیزم، مثل تیر حرکت می‌کنم؛ در انتهای معبر برمی‌گردم: چیزی تکان نخورده، چیزی روی نداده، سرخوردگی خود را در لفاف کلمات نهان می‌کنم.
بهار

حجم

۲۱۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۲۱۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۹,۴۰۰
۴۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد