دلم در نزد جانان است امشب
چو مرغ نیم بریانست امشب
کبابی از دل فایز بسازید
که سرو ناز مهمان است امشب
😐
مرا زان روز قصه مشکل افتاد
که کار من رجوعش با دل افتاد
ملامتهای خلق و خیر فایز
همه بی صرفه و بی حاصل افتاد
eli
عجب نبود کنی فایز فراموش
فراموشیست رسم آدمیزاد
یك رهگذر
صنم تا کی دل ما را کنی آب
دل نازک ندارد اینقدر تاب
اگر تو راست میگویی به فایز
به بیداری بیا پیشم نه در خواب
هادی محمودی
مرا شب سیل آه از دل برآید
یك رهگذر
نمیبینم ز مردم آشنایی
نمیآید ز کس بوی وفایی
|قافیه باران|
بگو با دلبر ترسایی امشب
چه میشد گر که بی ترس آیی امشب
لبان خشک فایز را ز رحمت
بر آن لعل لب ترسایی امشب
هادی محمودی
خداوندا جوانیم به سر رفت
helya.B
دلم را جز تو کس دلبر نباشد
به جز شور توام در سر نباشد
دل فایز تو عمدا میکنی تنگ
که تا جای کس دیگر نباشد
یك رهگذر
دل فایز تو عمدا میکنی تنگ
که تا جای کس دیگر نباشد
M