بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فایز دشتستانی | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب فایز دشتستانی اثر فایز دشتستانی

بریده‌هایی از کتاب فایز دشتستانی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۶۳ رأی
۴٫۴
(۶۳)
ز آب و آتش و از خاک و از باد خدا رخسار خوبان را صفا داد چو چشم ما نظر بگشاد، فایز غضو ابصارکم را کرد ارشاد
eli
نگارا شربت از لبهات بفرست گلاب از گوشه چشمات بفرست برای توتیای چشم فایز کف دستی ز خاک پات بفرست
eli
هنوزم بوی زلفش در مشام است هنوزم ذوق لبهایش به کام است کجا فایز شود از ناله خاموش مگر آن دم که در خاکش مقام است
eli
دل از من چشم شهلا دلبر از تو لب خشکیده از من کوثر از تو بنه بر جان فایز منت از لطف سر از من سینه از من خنجر از تو
کاربر ۱۲۹۳۹۵۰
ندانم خواب یا بیدار بودم ز شوقش مست یا هشیار بودم به باغ خلد فایز بود گویا و یا سر در کنار یار بودم
کاربر ۱۲۹۳۹۵۰
دلم را جز تو کس دلبر نباشد به جز شور توام در سر نباشد دل فایز تو عمدا می‌کنی تنگ که تا جای کس دیگر نباشد
کاربر ۱۲۹۳۹۵۰
نه یادم می‌کنی نه می‌روی یاد به نیکی باد یادت ای پریزاد
|قافیه باران|
نسیم روح‌پرور دارد امشب شمیم زلف دلبر دارد امشب گمانم یار در راه است، فایز که این دل شور در سر دارد امشب
|قافیه باران|

حجم

۱۳٫۲ کیلوبایت

حجم

۱۳٫۲ کیلوبایت

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد