بریدههایی از کتاب کم عمق ها
۴٫۲
(۶۰)
شواهد نشان میدهد که هر چه قدر خاطرات شخصی بیشتری ذخیره کنیم، مغزمان هشیارتر میشود. شیلا کراول در کتاب عصبزیستشناسی یادگیری مینویسد که خود عمل یادآوری، گویا، مغز را به گونهای تغییر میدهد که میتواند یادگیری مهارتهای جدید در آینده را تسهیل کند.
sora 入
«باید از زنبوران پیروی کنیم و باید هر آنچه را که از مطالعه گوناگونمان گرد میآوریم، در کابینهای منفک نگاه داریم؛ زیرا آنچه که جداگانه نگاه داشته شود، بهتر حفظ میشود. زان پس باید، با به کار بستن هشیارانه تمام منابعمان از استعدادهای درونی خویش، همه شهدهای گوناگونی را که چشیدهایم، در هم آمیزیم، به گونهای که حتی اگر خاستگاهش هم آشکار باشد، با آن طعمی که در اصل داشته، به کل متفاوت بنماید.»
sora 入
آنچه اکنون تجربه میکنیم، در معنایی استعاری، خلاف جهت خط سیر اولیه تمدن است: ما در حال مبدل شدن از کشاورزان دانش شخصی به شکارچیان و گردآوران دادهها در جنگل دیجیتال هستیم.
sora 入
تغییر جهت منابع ذهنی ما از خواندن کلمات به قضاوت کردن به خصوص اگر به تناوب تکرار شود ممکن است نامحسوس باشد (چرا که مغز بسیار سریع عمل میکند) اما اثبات شده است که مغز را از درک مطلب و یادسپاری بازمیدارد.
sora 入
تاموس در مورد این که آیا مصریان باید نوشتن بیاموزند، چنین ادامه میدهد: «این، فراموشکاری را در روحشان خواهد کاشت: زان پس حافظهشان را به کار نخواهند بست، چرا که اعتماد بر آنچه نوشته شده خواهند کرد و چیزها را نه از درون خویش، که از نشانههایی بیرونی، به یاد خواهند آورد.» واژه نوشته شده «نه دستورالعملی برای حافظه، که برای یادآوری است. و این خردمندی راستینی نیست که حواریونت را پیشکش کنی، بلکه تنها صورت ظاهر آن است.» آنان که برای دانش خود بر خواندن تکیه میکنند «به نظر خواهد آمد که بسی میدانند، که در واقع هیچ نمیدانند.» آنان «پر خواهند شد، نه از خردمندی، که از غرور خردمندی.»
mah.day
سوژههایی که نرمافزار بدون اضافات را به کار میگرفتند، «تمرکز بیشتر، راه حلهای مستقیمتر و به صرفهتر، راهبردهای بهتر و استفاده بهتری از دانش» از خود نشان میدادند. افراد گروه آزمون، هر چه به راهنماییهای صریح نرمافزار وابستهتر میشدند، به همان نسبت هم کمتر در خودِ کار درگیر میشدند و کمتر هم یاد میگرفتند. نیموخن چنین نتیجه میگیرد که با «بیرونی کردن» حل مسئله و سایر وظایف روزمره شناختیمان به کامپیوترها، توانایی مغزمان را برای «ساختن ساختارهای باثبات از دانش» کاهش میدهیم. به عبارتی دیگر، این وضعیت میتواند بعدها «شامل حال موقعیتهای جدید» هم بشود. [291] شاید فردی که بیشتر اهل جدل باشد، این موضوع را چنین وصف کند: هر چه نرمافزار تیزهوشتر شود، کاربر کندذهنتر میشود.
maryhzd
فرهنگ بیش از تجمیع آن چیزی است که گوگل با «اطلاعات جهان» توصیفاش میکند. بیش از چیزی است که بتوان در حد بیت و بایتی فرو کاستش که میتوان روی اینترنت بارش گذاشت. فرهنگ باید در ذهن اعضای همه نسلها بازسازی شود، تا زنده بماند. با برونسپاری حافظه، فرهنگ پژمرده میشود.
maryhzd
با وجود این، فرض ساده آنان بر این که اگر مغزمان با یک هوش مصنوعی کامل شود یا حتی جایگزین گردد، «اوضاعمان بهتر خواهد شد»، همان قدر که افشاکننده است، ناراحت کننده هم هست. بنیان این ایده، ثبات و قطعیتی است که گوگل در عقیده تیلوگرایانهاش دارد؛ عقیدهای مبنی بر این که هوش خروجی برآمده از یک فرآیند مکانیکی و یک سری گامهای مجزا است که میتوان تفکیک، اندازهگیری و بهینهسازیاش کرد. زمانی، گونتر آندرِس، فیلسوف قرن بیستمی، بیان کرده بود که «بشر از این که به جای ساخته شدن، زاده میشود، شرمگین است.» در سخنان بنیانگذاران گوگل، میتوان هم چنین شرمی را دید و هم جاهطلبی را که از آن زاده میشود. [247] در دنیای گوگل، که دنیایی است که وقتی برخطیم واردش میشویم، جای کمی برای تفکر آرامِ ژرفاندیشانه یا بیراهه مهآلود تعمق هست. در این دنیا، ابهام گشایشی برای بصیرت نیست، بلکه ایرادی است که باید تصحیح شود.
maryhzd
. نتیجهگیری او بدین صورت بود که «هر رسانهای یک سری مهارتهای شناختی را به بهای مهارتهای دیگر رشد میدهد.» استفاده رو به رشد ما از اینترنت و دیگر فناوریهای نمایشگرمحور «به رشد مهارتهای بصری / فضایی گسترده و پیچیده در ما منجر شده است.» برای مثال، خیلی بهتر از سابق میتوانیم شکل اشیا را در ذهنمان بچرخانیم. اما «نقطه قوت جدیدمان در هوش بصری / فضایی» دوشادوش کاهش ظرفیتمان در آن نوع پردازش ژرفی پیش میرود که سنگ بنای «کسب دانش اندیشمندانه، تحلیل قیاسی، تفکر انتقادی، تخیل و تعمق» است. [188] اینترنت باهوشترمان میکند؛ در صورتیکه هوش را با استانداردهای خود اینترنت بسنجیم. اما اگر دیدگاهی فراختر و سنتیتری از هوش را مد نظر داشته باشیم و به جای سرعت صرف، به عمق تفکرمان هم فکر کنیم آنگاه به نتیجهای متفاوت و بسیار تاریکتر میرسیم.
maryhzd
ناتوانی از دیدن این که چگونه تغییر در قالب یک رسانه، محتوای آن را نیز تغییر میدهد.
maryhzd
حجم
۲۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰۵۰%
تومان