بریدههایی از کتاب دیگرانی ها
۳٫۹
(۲۱)
بهمن ترین مرد زمستانم
من بی شروعم رو به پایانم
من با غزل خو کرده ام عمری
من مثنوی را سخت میدانم
_SOMEONE_
گرفتم سالها من روزهی طغیان و اشک و آه
که با این اشکها افطار شد وقتی که فهمیدم...
وجود من همه درماندگی و عجز استیسال
و حتی شعر من ناچار شد وقتی که فهمیدم...
من از چشمان آن شه دختر رویای شیرینم
نصیبم قهوه ی قاجار شد وقتی که فهمیدم...
ᶜʳᶻ
کاش باز هم،
حداقل امروز!
از زبان تو میشنیدم:
"دوستت دارم"
حتی اگر دروغ سیزده باشد...
ⓢⓐⓡⓐ
از عاشقی پرهیز آسان نیست
این درد شور انگیز آسان نیست
مجنون شدن سخت است باور کن
لیلا شدن هم نیز آسان نیست
ᶜʳᶻ
از عاشقی پرهیز آسان نیست
این درد شور انگیز آسان نیست
مجنون شدن سخت است باور کن
لیلا شدن هم نیز آسان نیست
عاشق نبودن در شب سرد و
بارانی پاییز آسان نیست
میرفندقی
نا امید از سفر کوچ زمین برگشتم
تا بجویم به نگاه تو چه امّیدی را...
یا علی گفتم و عشق من و تو آغازش
به دلم راه ندادم غم و تردیدی را
ذکر لبهای بهم دوختهام خواهی بود
منکر از من چو بپرسد چه پرستیدی را
#Mohad3h#
من منطق این ستاره را میفهمم
(:Ne´gar:)
تنها میان اینهمه تنها
باید که تنها را بلد باشم
من هر شبی تا صبح بیدارم
تا اینکه فردا را بلد باشم
باران نپرسید از منِ مرداب
شاید که دریا را بلد باشم
آدم شدم از وحی منزل را
تا سیب حوّا را بلد باشم
سِرّ ِ میان پلک را بگشا
تا این معما را بلد باشم
من میروم، اینجا کسی "ما" نیست
باید که "تنها" را بلد باشم
سایهیِمیر :)! دنیایِفکرِمیر:)
ما نه انجام و نه تکرار و نهیک آغازیم
خرده شعریم که گه قافیه میپردازیم
خردی ما نه دلیلی است به نا پیدایی
قطره بودیم به وقتش که ارس میسازیم
شعله اش گر بگدازد به زبان خاموشیم
نغمه اش گر بسراید به برش آوازیم
گرچه سرباز غزل بودم و بر شعر دچار
عشق فرمان بدهد قافیه را میبازیم
ما اگر خفته به دل آتش این جان داریم
یوسف از شر زلیخاش به چاه اندازیم
از شکیبایی ما در ره معشوق آموز
که خماریم ولی با قدهی میسازیم
عشق آغاز ره ماست ولی چون سیمرغ
بی نهایت شدهگانیم که در پروازیم
هزاره ای پس از چشمان طُ
روزی که دلتنگم شدی، دلتنگ این موج اسیر
یک گوشماهی را دم گوش خودت ثابت بگیر
♡...Elahe...♡
جز عشق ز هر عالمیهر چیز نخواهیم
♡...Elahe...♡
این بود کل قصهام: یک "موج" با پایان کف
یک کارگاه خسته از تولید انبوه صدف
گرگ شب
من منطق این ستاره را میفهمم
(:Ne´gar:)
شبها چه غمگین است دنیایم
یاش
وقت باران شد کهیا در ماه
از چشمهایت نور میپاشی
هر وقت موسیقی شنیدی تو
عشقم! مبادا یاد من باشی
هر وقت اشعارش کتابت شد
یا ساخت از عکس تو نقاشی
یا ماه بر نامش سند کردی
عشقم! مبادا یاد من باشی
ᶜʳᶻ
هرجا "غلط " نوشته ام، احساس میکنم درست آن بوده که "قلت" بنویسم!
ݥحَّدٽہ
شاید این مسرع من را تو فقط درک کنی
من که سیگار نبودم تو مرا ترک کنی
(:Ne´gar:)
هرچه گفتم، یا بود،
یا شد،
یا هست،
و ایمان دارم...
یا خواهد شد
Ftm.shf
تکان بدی خورد، دنیا
یاش
با نامههایت شعر میگفتم
هرجا بجایت شعر میگفتم
هروقت با من راز دل گفتی
با ماجرایت شعر میگفتم
تا صبح اشک آه و اندوهت
من پابه پایت شعر میگفتم
"من عاشقم!" گفتی و من هرشب
بر ادعایت شعر میگفتم
آری تمام زندگی این نیست
اما برایت شعر میگفتم
ᶜʳᶻ
حجم
۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
قیمت:
رایگان