بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیگرانی ها | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیگرانی ها

بریده‌هایی از کتاب دیگرانی ها

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۱ رأی
۳٫۹
(۲۱)
سمت مشرق حلول باید کرد ‫حال خوش شعر و شاعری سخت است ‫کار صعب الوصول باید کرد ‫باز دنبال یک بهانم تا ‫بکشانی به سمت تغیانم۱ ‫پرت شد حواسم و انگار
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
دنبال یک بهانم تا ‫بکشانی به سمت تغیانم۱ ‫پرت شد حواسم و انگار ‫گشته سویت دوباره سوکانم ‫نه قرار این نبود تا ای
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
حال خوش شعر و شاعری سخت است ‫کار صعب الوصول باید کرد ‫باز دنبال یک بهانم تا ‫بکشانی به سمت تغیانم۱ ‫پرت شد حواسم و انگار ‫گشته سویت دوباره سوکانم
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
خواهد ‫حالِ بد، حال خوبِ شاعرهاست ‫شاعری حال خوب می‌خواهد ‫هر زمان ماه شعر کامل شد ‫سمت مشرق حلول باید کرد ‫حال خوش شعر و شاعر
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
حالِ بد، حال خوبِ شاعرهاست ‫شاعری حال خوب می‌خواهد ‫هر زمان ماه شعر کامل شد ‫سمت مشرق حلول باید کرد ‫حال خوش شعر و شاعری سخت است ‫کار صعب الوصول باید کرد ‫باز دنبال یک بهانم تا ‫بکشانی به سمت تغیانم۱
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
حالِ بد، حال خوبِ شاعرهاست ‫شاعری حال خوب می‌خواهد ‫هر زمان ماه شعر کامل شد ‫سمت مشرق حلول باید کرد
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
حالِ بد، حال خوبِ شاعرهاست ‫شاعری حال خوب می‌خواهد ‫هر زمان ماه شعر کامل شد
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
شاعری حال خوب می‌خواهد ‫هر زمان ماه شعر کامل شد ‫سمت مشرق حلول باید کرد ‫حال خوش شعر و شاعری سخت است ‫کار صعب الوصول باید کرد ‫باز دنبال یک بهانم تا ‫بکشانی به سمت تغیانم۱ ‫پرت شد حواسم و انگ
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
شاعری حال خوب می‌خواهد ‫هر زمان ماه شعر کامل شد ‫سمت مشرق حلول باید کرد ‫حال خوش شعر و شاعری سخت است ‫کار صعب الوصول باید کرد ‫باز دنبال یک بهانم تا ‫بکشانی به سمت تغیانم۱
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
بیت دو؟ هفت؟ نه؟ یا ده؟ ‫تو کجا اتفاق می‌افتی؟؟؟ ‫تو نباشی میان شعر خودم ‫شاعرش هم غریب می‌افتد ‫گفته باشم اگر جدا باشیم ‫اتفاقی عجیب می‌افتد ‫دورتر شدی غزل هم
کاربر ۴۲۶۴۸۵۷
شعر را کلام خیال انگیز تلقی کرده‌اند.
کاربر ۸۸۶۱۷۰۳
*غلط‌های املایی و شکسته‌گی‌های وزنی عمدی است* هرجا "غلط " نوشته ام، احساس می‌کنم درست آن بوده که "قلت" بنویسم!
کاربر ۸۸۶۱۷۰۳
یادم میاد که آخرین ناهارشو تا نصفه خورد یادم میاد که آخرین نمازشو نشسته خوند یادم میاد که آخرین نفس‌ها رو سخت می‌کشید همون نفسها که‌یکیش تا به ابد تو سینه موند وقتی نفس نفس میزد ماسک میدادم اون نمیذاشت ذهنش پر از ش- میم - ر بود ربطی به اکسیژن نداشت میون اون نفس نفس زنگ زده بنیاد شهید میگه برا سر محل عکس واسه شعر و قاب دارید؟ تو فکر اونهمه رفیق به‌یاد اون همه شهید این آخرین پروازشو بی ماسک اکسیژن پرید
اسماء
روزی که دلتنگم شدی، دلتنگ این موج اسیر یک گوشماهی را دم گوش خودت ثابت بگیر
اسماء
تو نباشی میان شعر خودم شاعرش هم غریب می‌افتد گفته باشم اگر جدا باشیم اتفاقی عجیب می‌افتد
اسماء
من که سیگار نبودم تو مرا ترک کنی
phi.lo.bib.lic
من ندانستم از اول که همین سیب مرا از بهشتی که تو بودی به کجا می راند
phi.lo.bib.lic
این سکوتی که مرا رو به تباهی بردست این سکوتی که تورا... قاتل جان من و توست پشت لبهای بهم دوخته‌ی هر دوی ما سخنی دوخته بر روی زبان من و توست "منِ" محکوم به "تو" حق خودم را خوردم رای این محکمه اما به زیان من و توست
acieh
من از این قلب گرفتار خودم می‌ترسم آخر از عاقبت کار خودم می‌ترسم گفته بودم که مرا عشق زمین خواهد زد سرم از زیر به طاق زبرین خواهد
acieh
من بی شروعم رو به پایانم
acieh

حجم

۲۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۲۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
رایگان