بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیگرانی ها | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیگرانی ها

بریده‌هایی از کتاب دیگرانی ها

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۱ رأی
۳٫۹
(۲۱)
وجود من همه درماندگی و عجز استیسال
acieh
من به هر چیز در این دار بلا شک دارم من به تو، ما و من و او و شما شک دارم هر دعایی که اجابت شودم پنجره ایست من به این پنجره‌ی رو به خدا شک دارم تو اگر من شدی و من شدم آن چیز که تو تو به من، من به تو و هردوی ما شک دارم شعر من نیست! فقط قافیه می‌پردازم به همین شاعر این قافیه‌ها شک دارم به قسم‌های تو و من به قسم خوردن تو به خداوند قسم من به خدا شک دارم
acieh
تو رفتی و من ماندم و یادت این بدترین نوع جدایی نیست؟
:)
کاش می‌شد که نبینند شما را دگران تو که خوبی و تو پاکی و تو... اما دگران یک جهان شکل تو، به به، چه جهانی می‌شد کاش می‌شد که تورا جمع کنم با دگران من نشانی تورا می‌دهم هر کس پرسید که کجا عشق کجا عشق کجا؟ تا دگران... راز این قصه‌ی خاموش بدانند ولی ره نبردند بر آن عمق معما دگران من در اثبات غم عشق دگر تنهایم من فقط مانده ام و بی تو و صدها دگران
:)
آنکه دستان تو هم لهجه‌ی دستانش بود با همان لهجه برای تو دعا می‌خواند من ندانستم از اول که همین سیب مرا از بهشتی که تو بودی به کجا می راند
|ݐ.الف
عاشقی حس قشنگیست ولی باور کن شاعری حال خوشی نیست خدا می‌داند
|ݐ.الف
مجنون شدن سخت است باور کن لیلا شدن هم نیز آسان نیست
|ݐ.الف
سخت است ازیادت فراموشی بی شعله‌گی هر لحظه خاموشی چشم از خیال من تو می‌پوشی
همتاب
باور کن اکنون سخت آسانم از دیده‌ی همّیشه پنهانم ابری شدم نزدیک بارانم خود با دو دست خود ببارانم
همتاب
بهمن ترین مرد زمستانم من بی شروعم رو به پایانم
همتاب
مجنون شدن سخت است باور کن لیلا شدن هم نیز آسان نیست
همتاب
بی تو جهانم مثل فنجانت تلخ است و سرد و تیره و خالی آغوش تو کل جهانم بود من ماندم و دنیای پوشالی
همتاب
دیگر این قافیه‌ها دست کسی نیست که نیست داد و بیداد که فریاد رسی نیست که نیست
همتاب
آفت عشق همین قفل دهان من و توست و همین پیچ و خم راه میان من و توست هر قدم جادّه‌ی رو به تو این هشدار است: "خطر ریزش کوهی که جهان من و توست"
همتاب
"منِ" محکوم به "تو" حق خودم را خوردم رای این محکمه اما به زیان من و توست چشم‌ها را بگشا، کار زبانهامان نیست... "پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست"
همتاب
دست من از تو کوتاه، مانند قطعه ای ماه بر آسمان بلند است، دستی که از تو کوتاه... ای ماه کامل من، در عکس تو چه افتاد؟؟؟ این زوزه‌های گرگ است؟ یا حیله‌های روباه؟؟؟
همتاب
پاییز از چشمان من پاییزتر نیست پاییزت از چشم ترم لبریزتر نیست
همتاب
شعله اش گر بگدازد به زبان خاموشیم نغمه اش گر بسراید به برش آوازیم گرچه سرباز غزل بودم و بر شعر دچار عشق فرمان بدهد قافیه را می‌بازیم ما اگر خفته به دل آتش این جان داریم یوسف از شر زلیخاش به چاه اندازیم
همتاب
عشق آغاز ره ماست ولی چون سیمرغ بی نهایت شده‌گانیم که در پروازیم
همتاب
کاش می‌شد که نبینند شما را دگران تو که خوبی و تو پاکی و تو... اما دگران یک جهان شکل تو، به به، چه جهانی می‌شد کاش می‌شد که تورا جمع کنم با دگران من نشانی تورا می‌دهم هر کس پرسید که کجا عشق کجا عشق کجا؟ تا دگران
همتاب

حجم

۲۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۲۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
رایگان