بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تاریخ جهان | طاقچه
تصویر جلد کتاب تاریخ جهان

بریده‌هایی از کتاب تاریخ جهان

نویسنده:کریس هارمن
انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۲۱ رأی
۲٫۹
(۲۱)
«سرشت آدمی» همچنان که امروزه خبر داریم، نتیجه تاریخ ماست، نه علت آن. تاریخ ما در قالب‌ریزی ِ سرشت‌های مختلف انسانی دخالت داشته و هر سرشت جای ِ سرشتی را گرفته که پیشتر ستیزه‌های ِ بزرگ اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیکی را از سر گذرانده.
Majid
وقتی امروز به گذشته می‌نگریم می‌بینیم آنچه در اروپای سده شانزدهم و هفدهم رخ داد بنا بود جهان را دگرگون کند. این رویداد چند کشور اروپایی را قادر می‌ساخت امپراتوری‌هایی دست و پا کنند که عملا سراسر آسیا و افریقا را دربرمی‌گرفت و سبب می‌شد جهان سراسر به راه نوین سازماندهی تولید، سرمایه‌داری صنعتی، کشیده شود. اما تاریخ برای پنج ششم افراد بشر که در نقاط دیگر می‌زیستند دچار سکون نشده بود. امپراتوری‌های مکزیک و پرو چه‌بسا کمابیش یک شبه به دست مستعمره‌نشینان اروپایی افتاد. اما این رخداد در مورد بقیه نقاط امریکای شمالی و جنوبی صدق نمی‌کرد. در شمال، فقط یک ناحیه باریک ساحلی در اواخر سده هفدهم مستعمره بود. در خصوص افریقا و آسیا، مستعمره‌های اروپایی در این قاره‌ها بیش از مراکز معاملات در دوره جنگ‌های سی‌ساله نبودند و درازمدتی چنین ماندند. مستعمره‌نشینان هلندی موفق شدند بر مردمان شکارچی ـ گردآورنده خویسان زبان (معروف به «هوتن‌توت‌ها» و «بوشمنها») ی جنوبی‌ترین نوک افریقا چیره شوند. اما این امر کمابیش دویست سال پیش از آن بود که اروپاییان رفته رفته توانستند با چیرگی بر کشاورزان به سوی شمال حرکت کنند و از هم اینان دانش پولادسازی را فراگرفتند که جنگ‌افزارهای کارآیی در اختیار آنان گذاشت.
esrafil aslani
«آن که سررشته گذشته را در دست دارد، سررشته آینده نیز به دست اوست»
B.S. Sattari
نوزایی و اصلاح‌دینی عالمی را از هم فروپاشانید که اعتقادات خرافی در هر سطح آن رخنه کرده بود ـ اعتقاد به آثار و بقایای مذهبی و افسون‌های کشیشی، اعتقاد به معجون‌ها و طلسم‌های جادویی که «نیرنگ‌بازان» فراهم می‌کردند، اعتقاد به تسخیرشدن اهریمنی و جن‌زدایی پارسایانه، اعتقاد به توانایی «ساحره‌ها» در طلسم کردن مرگبار و تماس دست پادشاهان در درمان ناخوشی‌ها. این اعتقادها تنها در میان توده‌های بیسواد جاری نبود، بلکه در میان فرمانروایان و دهقانان هم رواج داشت. پادشاهان آثار و بقایای مقدس را گرد می‌آوردند. طیف مختلف مردانی مانند کریستف کلمب، اولیور کرام‌ول و اسحاق نیوتن، ریاضیدان بزرگ، پیشگویی‌های مبتنی بر کتاب مکاشفه مقدس را جدی می‌گرفتند. چه‌بسا کورتس و پیزارو آدمی پیروزی در نبرد را به مداخله آسمانی نسبت می‌دادند و پادشاهی (جیمز ششم اسکاتلند، که کمی بعد جیمز اول انگلیس شد) می‌توانست رساله‌ای در باب جادوگری بنویسد. این اعتقادها در کنار ناآگاهی از علل واقعی ناخوشی‌ها که مردم دچارش می‌شدند دامن می‌گرفت
محمد طاهر پسران افشاریان
اما امپراتوران و فرمانبرداران آنان، با اینکه زبانشان یونانی بود، خود را رُمی قلمداد می‌کردند. در بیشتر آن هزار سال، شکوه قسطنطنیه ـ با آن قصرهای سلطنتی پرجلال و کتابخانه‌ها و گرمابه‌های عمومی خود و دانشمندان آشنا با نوشته‌های دوران باستان یونان و رُم و سیصد کلیسا و کلیسای جامع شکوهمندش، سن صوفیه (ایاصوفیه) ـ به مانند دژی فرهنگی در برابر فقر، بیسوادی، خرافات و جنگ‌های بی‌پایان برجسته بود، جنگ‌هایی که مشخصه سرزمین‌های مسیحی مابقی اروپا بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
همچنان‌که نزدیک‌ترین خویشان حیوانی ما، شمپانزه‌های معمولی و بونوبوها (Bonobo که اغلب معروف به شمپانزه پیگمه (کوتوله) هستند) و با قامتی راست راه رفتن آغازیدند،
arash
«آن که سررشته گذشته را در دست دارد، سررشته آینده نیز به دست اوست»
B.S. Sattari
در این اواخر مایزلز نظر داد که مردم پی بردند که با ایجاد شکاف‌های کوچک در کناره میان آبراه‌های رودخانه می‌توانند اراضی پهناوری را آبیاری کنند و بر بازدهی محصول فراوان بیفزایند. اما نمی‌توانستند تمام محصول اضافی را در دم مصرف کنند، این بود که مقداری از آن در مقابله با خشکسالی کنار گذاشته می‌شد. غلات در بناهای نسبتآ بزرگ، که از اراضی پیرامونی برجسته و مشخص بود، انبار می‌شد، و مظهر تداوم و حفاظت از زندگی اجتماعی بود. کسانی که بر انبارهای غله نظارت داشتند معتبرترین گروه در جامعه می‌شدند، آن‌ها وقتی غلات گردآوری و انبار و مازادش پخش می‌شد، بر زندگی بقیه مردم نظارت می‌کردند. انبارها و ناظران مانند نیروهای برتر و بالاتر اجتماع و راهنمای موفقیت آن به نظر می‌آمدند که فرمانبرداری و ستایش توده مردم را ایجاب می‌کردند. آن‌ها کم و بیش جنبه‌ای فراطبیعی پیدا کردند. انبارها نخستین معبدها بودند، و ناظران آن‌ها نخستین کاهنان
rostani
کلیسای جامع سن صوفیه، که در میانه سده ششم تکمیل شد، باشکوه‌ترین بنای آن دوره در اروپا بود. اما نشانه پایان هرگونه پیشرفت معماران بیزانسی نیز بود. شگردهای نوآورانه به کار رفته، دیگر به کار نمی‌آمد، و معماران دوره بعد نمی‌دانستند چگونه آن را به‌طور کامل تعمیر کنند. ادبیات بیزانسی با رد سنجیده اصالت مشخص می‌شد، با «تلاشی در سرمشق قرار دادن الگوهای کلاسیک و تأمین ِ کاملا دقیق مجموعه‌ای از قواعد پرتکلف... هیچ ارزش ادبی برای اصالت محتوی، آزادی نوآوری، یا آزادی در اتنخاب موضوع قایل نمی‌شد»
محمد طاهر پسران افشاریان
حتی در سده دوازدهم، که اروپای باختری داشت نیروی تازه می‌گرفت، جمعیت قسطنطنیه بر روی هم بیش از لندن و پاریس و رُم بود. این شهر نخبگان امپراتوری‌های مسلمان همسایه را شیفته کرد، هرچند «بغداد، قاهره و کوردووا (قرطبه) هرکدام از قسطنطنیه بزرگ‌تر و پرجمعیت‌تر بود».
محمد طاهر پسران افشاریان
فروپاشی امپراتوری رُم در اروپای باختری پایان کار امپراتوری به معنای دقیق کلمه نبود. امپراتورانی که خود را رُمی می‌شمردند، هزار سال پس از تاراج رُم به دست گوت‌ها، کماکان در شهر قسطنطنیه (استانبول امروز) فرمان می‌راندند. امروزه این امپراتوری را معمولا بیزانس می‌خوانند
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۸۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۱۶ صفحه

حجم

۸۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۱۶ صفحه

قیمت:
۲۸۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد