بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عارفانه؛ شرح خطبه‌ی ۲۲۲ نهج‌البلاغه | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عارفانه؛ شرح خطبه‌ی ۲۲۲ نهج‌البلاغه

بریده‌هایی از کتاب عارفانه؛ شرح خطبه‌ی ۲۲۲ نهج‌البلاغه

امتیاز:
۵.۰از ۶ رأی
۵٫۰
(۶)
گاهی نیز، معنویت‌خواهی است که حجاب آدمی می‌شود. آدمی در پی معنا می‌دود اما در مقدمات می‌ماند و به حقیقت دست نمی‌یابد.
sadeghi
این حجابها از جنس شهوت و ظلم نیست بلکه گاه علم است که حجاب جان می‌شود. به این معنا که آدمی در پی علم می‌رود اما از معلوم حقیقی باز می‌ماند. به عبارت دیگر در مقدمه می‌ماند و به ذی المقدمه نمی‌رسد؛ مانند دانشمندی که عمر خویش را در آزمایشگاه بر سر یک تحقیق علمی می‌گذارد اما آنچه به دست می‌آورد جز یک کشف ساده تجربی نیست. این شخص به معنای مادی، یک عالمِ تمام عیار است اما در همین عالَم ماده درمی‌ماند و به معنایی دست نمی‌یابد
sadeghi
امام علی (ع) صدای رفت و آمد ملائکه و سلام و درود ایشان را «می‌شنوند» و ضجه‌های در و دیوار و ناله‌های آسمان و زمین را در فراق پیامبر (ص) درک می‌کنند. این مقام عرفان محض است که ناشنیدنیها را «می‌شنود» و نادیدنیها را «می‌بیند»
sadeghi
وقتی خداوند می‌گوید: (اَلاَ بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)، به معنای آن است که «فقط و فقط» ذکر الهی است که به جان انسان آرامش می‌بخشد و نه هیچ چیز دیگر. نه مال، نه جمال، نه مقام و نه مدرک و اجتهاد و مرجعیت، هیچ کدام حقیقت آرامش را به ارمغان نمی‌آورند، بلکه تنها یاد خداست که امنیت و اطمینان را در خانه دل میهمان می‌کند.
sadeghi
در ارتباط میان انسان و خدا، آیا یادکرد بنده از خداوند اهمیت دارد یا یادکرد خداوند از بنده؟ کدام یک ارزش و تأثیر بیشتری دارد؟ روشن است که اگر خداوند انسان را بپسندد، ارزشی بسیار بیشتر از پسند و خوش آمدن آن انسان دارد. مگر او همان خدایی نیست که یک نظرش، ازل تا ابد را کفایت می‌کند؟
sadeghi
همانا خداوند جلیل می‌فرماید: هرکلام فرد حکیم را قبول نمی‌کنم بلکه خواهش و همت او را می پذیرم، پس اگر خواسته و همت او محبوب و مرضی من باشد همت او را تقدیس و تسبیح خویش قرار می‌دهم.
sadeghi
هر رذیله اخلاقی، چه حقد و کینه و حسد و چه اسراف و ظلم و شهوترانی، حجابی است که بر چهره جان و وجود آدمی می‌نشیند و صفای دل را می‌گیرد. دلی که بر اثر تبعیت از این رذایل مکدر شده، هرگز انوار رحمت الهی را در نمی‌یابد
sadeghi
هنگامی که غفلت در فضای جان مستولی شد، عاملی پدیدار می‌شود که نام خاصی در معارف دینی ما دارد و آنست که احتیاج به جلا و زدوده شدن دارد. این عامل «حجاب» نامیده می‌شود که ویژگی‌های متفاوتی دارد. یکی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها، مستور بودن و ناپیدایی است
sadeghi
عاقبت انسان کافر به آنجا می‌رسد که خدا او را به خود گم‌کردگی و نسیانِ نفس دچار می‌سازد. این خطر مهیبی است که هستی یک انسان را تهدید می‌کند؛ چنانکه در تعابیر ائمه معصومین (ع) چنین می‌خوانیم: «فَاِنَّ الْغَفْلَةَ مِصْطَادُ الشَّیطَانِ وَ رَأْسُ کلِّ بَلِیةٍ وَ سَبَبُ کلِّ حِجَابٍ». همانا غفلت دام شیطان و منشاء تمام ابتلائات گرفتاری‌ها و سبب همه حجاب‌هاو موانع بین انسان و خدا است.
sadeghi
در مرتبۀ سوم، غفلت از تمام روابطی که میان انسان و خدا مقرر شده است فرا می‌رسد. این انسان، تکالیف خویش را به فراموشی می‌سپارد و در نتیجه به خودگم‌کردگی و تحیر دچار می‌شود و هدف و غایت خود در هستی را گم می‌کند. طبیعی است که چنین انسانی که خالق و خویشتن و غایت خویش را گم کرده، از دیگران هم غافل خواهد بود و هیچ تکلیفی نسبت به جامعه بر دوش خود احساس نخواهد کرد. یعنی در مرتبۀ چهارم، او به غفلت از روابط انسانی خود با آحاد جامعه دچار می‌شود و احساس بی‌تفاوتی نسبت به همنوع در وجودش ریشه می‌دواند.
sadeghi
آن کسی که فکر خویش را به طور کامل و دائم به سوی جبروت و قدسیت الهی برمی‌گرداند تا نور خدا بر صفحه باطن او بتابد، عارف خوانده می‌شود. واقعاً عبارتی که بوعلی در تعریف عارف می‌آورد، شایسته قلم او است،
sadeghi
(وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ). و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعا به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
mohaddese

حجم

۲۳۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۲۳۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۱۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد