بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اضطراب موقعیت | صفحه ۳۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اضطراب موقعیت

بریده‌هایی از کتاب اضطراب موقعیت

نویسنده:آلن دوباتن
امتیاز:
۳.۶از ۲۴۰ رأی
۳٫۶
(۲۴۰)
ما نمی‌توانیم هروقت خواستیم بهترین حالت خودمان را احضار کنیم.
صدیقی
تنها کسایی که ارزش دارن ما رو بشناسن، آدمایی هستن که نمی‌خوان ما رو بشناسن!»
صدیقی
زمانی که ثروت هنوز با توجه به تبار خونی و رابطه دست به دست می‌شد، کسی ثروت را نشانهٔ چیزی جز به دنیا آمدن در خانواده‌ای درست نمی‌دانست.
صدیقی
رالف والدو امرسون آرزوی خود را این‌طور بیان کرد: «هرکس در جایگاهی قرار بگیرد که متعلق به آن است و همان‌قدر قدرت داشته باشد که می‌تواند بر عهده گرفته، از آن استفاده کند.»
صدیقی
حاکم موروثی به همان اندازه ناجور است که نویسندهٔ موروثی. من نمی‌دانم که آیا هومر یا اقلیدس پسر داشتند یا نه، اما شرط می‌بندم اگر داشتند و کاری را نیمه‌تمام باقی می‌گذاشتند، آن پسرها نمی‌توانستند کارهایشان را کامل کنند.»
صدیقی
هیوم در مقالهٔ خود «در باب تجملات» (۱۷۵۲) استدلال ماندویل را به طرفداری از جست‌وجوی ثروت و خرج آن برای کالاهای غیرضروری ادامه داد و ادعا کرد این ابتکارهاست که ثروت را تولید می‌کند، نه کار یدی کارگران: «در یک کشور... جایی که تقاضایی برای کالاهای غیرضروری نیست، مردم در رخوت فرومی‌روند، همهٔ لذات زندگی را از دست می‌دهند و برای ملت بی‌فایده می‌شوند. ملتی که دیگر نمی‌تواند ناوگان یا ارتش‌هایش را ایجاد یا حمایت کند.»
صدیقی
طبقهٔ اجتماعی، هرقدر هم که اعضای آن انسان باشند، بی‌رحمی حسابگرانه‌ای را در خود پنهان می‌کند
صدیقی
«اولین کسی که قسمتی از زمین را بست، در ذهن به خود گفت که این مال من است و افرادی را پیدا کرد که آن‌قدر ساده باشند تا حرفش را باور کنند، بنیانگذار حقیقی جامعهٔ مدنی است. چه جنایت‌ها، جنگ‌ها، قتل‌ها، چه بدبختی‌ها و وحشت‌ها از سر نسل بشر برداشته می‌شد، اگر کسی نرده‌ها را بیرون می‌کشید و خندق‌ها را پر می‌کرد و خطاب به رفقایش فریاد می‌زد: به این فریبکار گوش ندهید. واقعاً شکست می‌خورید، اگر فراموش کنید که میوه‌های زمین متعلق به همه است و زمین مال هیچ‌کس نیست!»
Meloy G
آنهایی که باور دارند اتفاقی که در زمین می‌افتد، چیزی جز پیش‌درآمدی بر زندگی ابدی نیست هر تمایلی به حسد را با این فکر متعادل می‌کنند که موفقیت دیگران در مقابل زندگی جاودان پدیده‌ای موقتی است.
Meloy G
وقتی نابرابری، قانون عمومی جامعه باشد، بزرگ‌ترین نابرابری‌ها هم توجهی جلب نمی‌کنند. اما وقتی همه‌چیز کم و بیش برابر باشد، کوچک‌ترین تفاوت مورد توجه قرار می‌گیرد...
صدیقی
تجلیل از ارزش‌های دنیوی هیچ‌گاه در دورهٔ مسیحیت به طور کامل محو نشد. هنوز قصرهای بسیاری باقی مانده بود که مردم را به سمت فریب اشرافی‌گری یا ثروت و قدرت دنیوی بکشاند.
کاربر ۱۵۴۹۵۱۷
فقر در کنار خوب بودن و شغلی فروتنانه می‌تواند در کنار روحی شرافتمند وجود داشته باشد.
کاربر ۱۵۴۹۵۱۷
سرنوشتی خجالت‌آورتر از این نیست که سرانجام «مثل بقیه» باشیم، چرا که «بقیه» دسته‌بندی‌ای است که شامل افراد متوسط و دنباله‌رو، کسل‌کننده و دهاتی نیز می‌شود. این بحث این‌طور ادامه پیدا می‌کند که هدف همهٔ افراد منطقی باید این باشد که فرقی بین خودشان و عوام ایجاد کنند و به هر صورتی که استعدادهایشان اجازه می‌دهد «برجسته» شوند.
کاربر ۱۵۴۹۵۱۷
ارسطو در کتاب سیاست (۳۵۰ پیش از میلاد) خود می‌گوید: «روشن است که برخی از انسان‌ها طبیعتاً آزادند و دیگران طبیعتاً برده و برای این بردگان، بردگی هم مصلحت است و هم صحیح.»
صدیقی
به نظر می‌رسد که ما برای تحمل خود، اسیر محبت دیگرانیم.
صدیقی
در صورتی که سختی با تحقیر همراه نباشد، می‌توان آن را برای مدتی طولانی بدون هیچ حرف و حدیثی تحمل کرد.
صدیقی
دستیابی به موقعیت سخت و حفظ آن در طول زندگی حتی سخت‌تر است.
صدیقی
اگر جایگاه ما بر روی نردبان موضوع چنین نگرانی‌ای است، به این سبب است که تصویر ما از خود بسیار وابسته به تصویر دیگران از ماست.
صدیقی
Status Anxiety: اضطراب موقعیت نگرانی‌ای مهلک که توانایی خراب کردن دوره‌هایی طولانی از زندگی ما را دارد. ترس از خطر شکست در برابر آرمان‌هایی که جامعه‌مان وضع کرده است و در نتیجه از دست دادن مقام و منزلت خود.
صدیقی
در زمان سلامتی و هنگامی که قدرت زیادی داریم، نیازی نیست که فکر کنیم آیا کسانی که از ما تعریف می‌کنند از صمیم قلب این کار را انجام می‌دهند یا در تلاش برای استفاده از ما هستند. ما به ندرت جرئت یا بدبینی لازم برای پرسیدن این سؤال را داریم که آیا این من هستم که به آن علاقه‌مندند یا موقعیت من در جامعه؟ بیماری با زمین زدن شرایط عشق دنیوی به سرعت و به شکل بی‌رحمانه‌ای آشکار، تفاوت این دو وضعیت را مشخص می‌کند. وقتی شبح مرگ جلوی رویمان ظاهر می‌شود، وقتی لباس بیمارستان به تن کرده‌ایم، از عشاق وابسته به موقعیتمان خشمگین می‌شویم. همان‌قدر که از دست خودمان عصبانی هستیم که چرا آن‌قدر احمق بوده‌ایم که آنها ما را اغوا کرده‌اند،
خاک

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان