بریدههایی از کتاب اضطراب موقعیت
۳٫۶
(۲۴۲)
هر افزایشی در سطح انتظارات ما خطر تحقیر شدن را افزایش میدهد
احسان رضاپور
مردان واقعاً ارزشمند نسل بشر هیچگاه نیاز به کمک ندارند.
کاربر ۳۴۶۱۱۸۵
جهان معمولاً به نشانههای شایستگی پاداش میدهد تا خود شایستگی.
LEO
ممکن است با درک غیرپارانوییدی پیچوخمهای نظام ارزشی اطرافمان، وارد وضعیت مردمگریزی هوشمندانه شویم که هم از حالت تدافعی و هم از غرور آزاد باشیم.
کاربر ۳۹۹۱۰۶۳
با پرورش انتظارات نامحدود، شکافی همیشگی بین چیزی که میخواهیم و چیزی که میتوانیم به دست آوریم، بین کسی که میتوانیم باشیم و کسی که واقعاً هستیم باقی میگذارند
کاربر ۳۹۹۱۰۶۳
جان سالیسبوری با کتاب پولیکراتیکوس (۱۱۵۹) خود به مشهورترین نویسندهٔ مسیحی تبدیل شد که جامعه را با بدن انسان مقایسه میکرد تا از این قیاس برای توجیه نابرابری طبیعی استفاده کند. در دستور سالیسبوری هر عنصری در کشور، یک همتا در بدن داشت: حاکم سر بود، مجلس قلب، دادگاه پهلوها، مقامات رسمی و قضات، چشمها، گوشها و زبان بودند. خزانهداری معده و رودهها، ارتش دستها و دهقانان و طبقهٔ کارگر پاها بودند. این تصویر، مفهومی را تقویت کرد که هر عضو جامعه برای ایفای نقشی تغییرناپذیر گماشته شده است؛ طرحی که باعث میشد اگر دهقانی بخواهد در ملک اربابی زندگی کند و حرفش را به کرسی بنشاند، به همان اندازه مضحک باشد که انگشت پا، رؤیای چشم بودن را در سر بپروراند.
LEO
هر سرزنشی تنها زمانی آزاردهنده است که کاملاً درست باشد. هرکس که واقعاً بداند لایق سرزنش نیست، میتواند با تحقیر در موردش رفتار کند و این کار را خواهد کرد.
sepide saad
وقتی از طبیعت سطحی و پوچ اندیشههای دیگران، تنگی نظرشان، پستی نیتهایشان، حقارت دیدگاههایشان و تعداد خطاهایشان کاملاً آگاه میشویم، کمکم به چیزی که در سرشان میگذرد بیتفاوت میشویم... آنوقت میبینیم که هرکس بیش از حد برای نظر دیگران ارزش قائل شود، بیش از اندازه برای آنان احترام قائل است.
sepide saad
فلاسفه ما را به سمت استفاده از عقل و منطقمان راهنمایی میکنند تا احساساتمان را به اهداف مناسب برسانیم و از خود بپرسیم که آیا چیزی که میخواهیم واقعاً چیزی است که نیاز داریم و آیا چیزی که از آن میترسیم حقیقتاً چیز ترسناکی است یا نه.
sepide saad
موقعیت ما همچنین به زنجیرهای از شرایط مساعد وابسته است که میتوان به راحتی آنها را با کلمهٔ شانس تعریف کرد
sepide saad
جایی که احترام وابسته به نمایشهایی بیتناسب بود. تاریخِ تجملات، داستان حرص و طمع نیست. دقیقتر این است که آن را سابقهٔ ضربههای احساسی بخوانیم. این تاریخ، میراث کسانی است که به خاطر تحقیر دیگران زیر فشار قرار گرفته بودند تا قدری فراتر از حد معمول به نفس برهنهشان اضافه کنند تا نشان دهند که آنها هم مدعی عشقاند.
sepide saad
پیش از آنکه خریدار چنین شیئی را دست بیندازیم، شاید بهتر باشد به مفهوم گستردهتری بیندیشیم؛ به فضایی که این نوع وسایل در آن ساخته و استفاده میشده است. به جای اینکه خریدار را اذیت کنیم، بهتر است جامعهای را مقصر بدانیم که در آن زندگی کرده است. چرا که این جامعه موقعیتی را به وجود آورد که خرید کابینتهای بیش از اندازه مزین از نظر روانشناسی لازم و راضیکننده به نظر میرسید
sepide saad
تجملات تبدیل به نماد شایستگی شد و نماد شایستگی تبدیل به الزامات زندگی.
ماهی سیاه کوچولو
توجه دیگران برای ما اهمیت دارد چون ما به شکی ذاتی به ارزش خود مبتلا هستیم که در نتیجهٔ آن تمایل داریم تا به ارزیابی دیگران اجازه دهیم نقشی تعیینکننده در چگونگی نگاه ما به خودمان بازی کنند.
sepide saad
مقایسهٔ روسو از سطح نسبی خوشبختی بین انسان بدوی و مدرن ما را برمیگرداند به تأکید ویلیام جیمز بر نقش انتظارات در تعیین جواب معادله یعنی عزت نفس ما. ممکن است با «کم» احساس خوشبختی کنیم، اگر «کم» چیزی باشد که انتظار داریم و ممکن است با «زیاد» احساس بدبختی کنیم، اگر به ما آموخته باشند که باید «همهچیز» را بخواهیم.
وحشیهای برهنهٔ روسو داراییهای کمی داشتند. اما برخلاف جانشینانشان، حداقل میتوانستند به خاطر ثروت فراوانی که از آرزوهای بسیار کم حاصل میشود جشن بگیرند.
hooman
تا به امروز اگر جوامع پیشرفته درآمدهایی را که نسبت به گذشته افزایش زیادی داشته در اختیار اعضایشان میگذاشتند، به نظر میرسید که ما را ثروتمندتر میکردند. اما در حقیقت اثر اصلی آنها ممکن است فقیرتر کردن ما باشد؛ چون با پرورش انتظارات نامحدود، شکافی همیشگی بین چیزی که میخواهیم و چیزی که میتوانیم به دست آوریم، بین کسی که میتوانیم باشیم و کسی که واقعاً هستیم باقی میگذارند. چنین تفاوتهای بزرگی ممکن است باعث شود حتی از وحشیهای بدوی هم بیشتر احساس محرومیت کنیم. وحشیهای بدویای که طبق اصرار روسو (که استدلالش در اینجا به آخرین حد باورپذیری رسیده بود) تا زمانی که سقفی بالای سرشان، و چند سیب و دانه برای خوردن داشتند و اوقات فراغت عصرهایشان به «آهنگ زدن با آلات موسیقی سنگی» یا استفاده از سنگهای تیز برای ساختن نیزههای ماهیگیری» میگذشت، هیچ کمبودی احساس نمیکردند.
hooman
روسو میگوید دو راه برای ثروتمندتر کردن فرد وجود دارد: به او پول بیشتری بدهیم یا آرزوهایش را محدود کنیم. جوامع مدرن مورد اول را به طرز خارقالعادهای خوب انجام دادهاند، اما با تهییج مداوم اشتهای افراد، همزمان توانستهاند بخشی از موفقیت آنها را نفی کنند. برای فرد سعی در کسب درآمد بیشتر ممکن است مؤثرترین راه برای احساس ثروتمند بودن نباشد. در عوض ممکن است با فاصله گرفتن عملی و احساسی از آنهایی که برابر خودمان فرض میکنیم و از ما ثروتمندتر شدهاند، نتیجهٔ بهتری بگیریم. به جای اینکه سعی کنیم ماهی بزرگتری باشیم، میتوانیم انرژیمان را روی پیدا کردن برکههای کوچکتر یا گونههای کوچکتری از ماهی برای شنا کردن در کنار آنها متمرکز کنیم که اندازهمان کمتر ما را اذیت کند.
hooman
ژان ژاک روسو در کتاب مباحثه در باب ریشهٔ نابرابری (۱۷۵۴) میپرسد که آیا ممکن است کسی که زندگی بهتری دارد عضو جوامع بدوی باشد، نه آنطور که همه باور دارند کارگر مدرن؟ استدلال روسو بر فرضی افراطی استوار بود. او میگفت ثروتمند بودن حقیقی نیازی به دارایی فراوان ندارد، بلکه نیاز به چیزی دارد که فرد آرزوی آن را دارد. ثروت چیزی مطلق نیست. بسته به میل هرکس نسبی است. هر بار که ما آرزوی چیزی را در سر میپرورانیم که نمیتوانیم از عهدهٔ هزینهاش بربیاییم، فقیرتر میشویم. هرقدر هم که منابع داشته باشیم و هر بار که از داشتهٔ خود احساس رضایت میکنیم، میتوانیم خودمان را ثروتمند به حساب بیاوریم. هرقدر هم که داراییهای واقعیمان کم باشد.
hooman
با کمال تأسف برای عزت نفسمان، جوامع غربی به همکاری با ظواهر دنیایی و فرار از پیری و چاقی شناخته شدهاند، چه برسد به پذیرش فقر و گمنامی. حالت این جوامع ما را وامیدارد خود را وقف فعالیتها و داراییهایی کنیم که پیشینیان ما هرگز فکرش را هم نمیکردند. با توجه به معادلهٔ جیمز، با افزایش ظواهر دنیاییمان، این جوامع محفوظ داشتن عزت نفس به اندازه را تقریباً غیرممکن میسازند.
خطرات برآورده نشدن انتظارات باید با تحلیل ایمان به دنیای بعدی باز هم افزایش پیدا کند. آنهایی که باور دارند اتفاقی که در زمین میافتد، چیزی جز پیشدرآمدی بر زندگی ابدی نیست هر تمایلی به حسد را با این فکر متعادل میکنند که موفقیت دیگران در مقابل زندگی جاودان پدیدهای موقتی است
hooman
این معادله همچنین به دو طرح برای افزایش عزت نفس اشاره میکند. از طرفی ممکن است تلاش کنیم به چیزهای بیشتری دست یابیم و از طرف دیگر ممکن است تعداد چیزهایی را که میخواهیم کم کنیم. جیمز به مزایای گزینهٔ دوم اشاره میکند:
«دست کشیدن از ظواهر دنیایی به همان اندازه مایهٔ راحتی و سعادت است که دستیابی به آنها. وقتی هیچیِ فرد در زمینهای بخصوص با ایدهای خوب پذیرفته شود، سبکی عجیبی در قلبش حس میکند. چقدر روزی که برای جوانی و خوشاندامی دست از تلاش بکشیم، لذتبخش است. میگوییم خدا را شکر! آن توهمات از بین رفت. هر چیزی که به فرد اضافه میشود، همانقدر که مایهٔ افتخار اوست، باری بر دوش وی هم به حساب میآید.»
hooman
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۷۰%
تومان