بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زنی پشت پنجره | طاقچه
کتاب زنی پشت پنجره اثر ای.جی فین

بریده‌هایی از کتاب زنی پشت پنجره

۳٫۶
(۸۶)
احساس می‌کنم درون تو چیزی هست که هیچ‌کس نمی‌داند.
عباس علی یراگدیاد
من تنها به دنیا نیامدم. من تنها ساخته شدم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
به‌عنوان یک دانش‌آموزِ فارغ‌التحصیل یاد گرفتم. «می‌تونی سال‌ها با یک بیمار زندگی کنی، اما هنوز هم می‌تونه شما رو متعجب کنه.»
دو روح در یک بدن (شیلا)
آیا صدا را شنید؟ آیا دید؟ زنگ می‌زنم. چهار بوق، طولانی و خونسرد و سپس صدای ضبط‌شده سلام می‌دهد. «متأسفم، شماره‌ای که با آن تماس گرفته‌اید...» صدای یک زن، همیشه یک زن صدای پیغام صوتی است. شاید صدای زنان عذرخواهی و پوزش بیش‌تری را نشان می‌دهد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
امشب یه بوس کم کالری بهش می‌دم. یه بوسه‌ی رژیمی
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
احساس می‌کنم درون تو چیزی هست که هیچ‌کس نمی‌داند. سایه‌ی یک شک (۱۹۴۳)
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
می‌گویم: «من آگورافوبیا دارم؟» لب‌هایش را جمع می‌کند. «این یه سؤاله؟» «نه، فقط می‌خواستم مطمئن شم که می‌دونی یعنی چی.» «البته که می‌دونم. تو از فضاهای باز خوشت نمی‌آد.» دوباره چشمانم را می‌بندم و سرم را تکان می‌دهم. «اما فکر می‌کردم آگورافوبیا یعنی این‌که فقط نمی‌تونی مثلاً بری جایی چادر بزنی. یعنی چیزهای خارج از خونه.» «هیچ‌جا نمی‌تونم برم.»
دو روح در یک بدن (شیلا)
احساس می‌کنم درون تو چیزی هست که هیچ‌کس نمی‌داند.
n re
آن‌ها را نادیده گرفتم. اگر هیچی یاد نگرفته باشم، اما در طول سال‌های گذشته نادیده‌گرفتن دنیای بیرون را به‌خوبی یاد گرفته‌ام.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«قبل از آن‌که بمیرم، کار خوبی انجام می‌دهم.» جود گمنام، بخش ششم، فصل اول.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

حجم

۳۵۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۳ صفحه

حجم

۳۵۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۳ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد