بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شوخی جوهر(گزیده غزل‌های بیدل) | طاقچه
کتاب شوخی جوهر(گزیده غزل‌های بیدل) اثر بیدل دهلوی

بریده‌هایی از کتاب شوخی جوهر(گزیده غزل‌های بیدل)

نویسنده:بیدل دهلوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأی
۵٫۰
(۳)
نبری گمان که یعنی به خدا رسیده باشی تو ز خود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی
S
عمری‌ست که ما گم‌شدگان گرم سراغیم شاید کسی از ما خبری داشته باشد
S
اگر فانی‌ام چیست این شور هستی و گر باقی‌ام از چه فانیستم من
S
به هوای خودسری‌ها نروی ز ره که چون شمع سر ناز تا ببالد ته پا رسیده باشی
S
بوی گل عمری‌ست خون‌آلوده‌ی رنگ‌ست و بس ناوکی از آه بلبل در جگر دارد بهار   لاله داغ و گل گریبان‌چاک و بلبل نوحه‌گر غیر عبرت زین چمن دیگر چه بردارد بهار
S
حلقه‌ی دام گرفتاری دهن وا کردن است ماهی لب‌بسته را قلاب نتواند گرفت
Akbar Ahmadi saray
ساز عبرت چنین کشته‌ی حسرت کیستم من که چون آتش از سوختن زیستم من   نه شادم نه محزون نه خاکم نه گردون نه لفظم نه مضمون چه معنیستم من   نه خاک آسمانم نه چرخ آشیانم پری می‌فشانم کجاییستم من   اگر فانی‌ام چیست این شور هستی و گر باقی‌ام از چه فانیستم من   بناز ای تخیل ببال ای توهم که هستی گمان دارم و نیستم من
S
منت‌کش نسیم نشد غنچه‌ی حباب ما را همان شکسته‌دلی دلگشا بس است
Ali Yeganeh
بیدل از یاد خویش هم رفتم که فراموش کرده است مرا؟
Ali Yeganeh
به حرف آمدی و زخم کهنه‌ام نو شد به حیرتم چه نمک بود گفت‌وگوی تو را
زینب هاشم‌زاده

حجم

۱۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

حجم

۱۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

قیمت:
۱۴۴,۰۰۰
۱۰۰,۸۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد