بریدههایی از کتاب خاطرات خون آشام عاشق (دفتر دوم)
۴٫۵
(۳۲)
«گریهٔ بیشتر... ارث و میراث بیشتر.»
محمود
خداوند چرا این آدمها را خلق کرده!
محمود
یک کاری کن!
زندگی جون بگیره
دنیا صورتی شده
یک کاری کن که رنگ خون بگیره.
زهرا معصومی مقدم
«گریهٔ بیشتر... ارث و میراث بیشتر.»
Mahsa
همچنان دربهدر دنبال نیگوریخانم میگردم که. دیروز با خون خودم شعری نوشتم که خیلی خالصانه بود که:
ای که رفتی از کنارم، من نمیفهمم چرا، که
کاش میبردی مرا... کاش میبردی مرا، که
آدمها یک ضربالمثل دارند که میگوید: «این حرفا واسه لیلی تنبون نمیشه.» منظورشان این است که به جای حرف و شعر و شعار از جایت پاشو و برو یک کار اساسی بکن! که.
ملیکا
خنده بر هر درد بیدرمان دواست
آدمی را میبرد به راه راست
اشکها را میکند از چشم دور
زندگی را میکند مثل بلور
ملیکا
چند بار دستش را در هوا تکان داد: یعنی برو گمشو.
ملیکا
وقتی اخم میکرد شبیه چیپس بدون سُس میشد
sogand
اما یکمرتبه اخمهاش توی هم رفت: «وای! چه خون بدمزه و مزخرفی داره! فکر کنم گروه خونیاش یه چیز منفی باشه. حتی از منفی هم منفیتره. و.»
گفتم: «تا مسموم نشدی خونش رو پس بفرست. تِخ کن! تِخ کن! فوری فوتش کن. فوت کن که.»
یکمرتبه فوتِ فوری یا همان فستفوت کرد و خون را پس فرستاد.
سپیده
مقدمه: بازگشت خاطرات خونآشام
خاطرات بازمیگردند، همانطور که خونآشامها بازمیگردند. همانطور که پشهها برمیگردند. اگر خوانندهٔ کتاب اول خاطرات خونآشام بوده باشید، این بار میتوانید کتاب دوم خاطرات را هم بخوانید.
نترسید، نلرزید این خونآشام با تمام خونآشامهای دنیا فرق دارد.
این موجود خشن، احساساتی، نازنین، عاشق و گوگوری، مگوری یک پدیدهٔ استثنایی است و اگر قلب مهربانی داشته باشید، عاشقش میشوید.
سپیده
هشدار!
این خاطرات که خیلی شخصی و بینهایت خصوصی است، خواهشمند است آن را نخوانید.
این خاطرات که با خون دل نوشته شده هر کس آن را بخواند یا روز میمیرد یا شب.
پس خواهش میکنم که ...
خواهش میکنم که ...
خواهش میکنم که ... نخوانید!
در انتها آرزو میکنم هر کس این خاطرات را بخواند که، خرمگس نیشش بزند که.
سپیده
خاطرات خون آشام عاشق
(دفتر دوم)
نویسنده: فرهاد حسن زاده
انتشارات چرخ و فلک
سپیده
گفت: «یعنی هنوز دوستم داری؟ وِ.»
لبخندی به پهنای نیشم زدم که: «بیشتر از همیشه دوستت دارم. که.»
anne...
افسوس
کسی مرا نشناخت
کسی تو را نشناخت
کسی ما را نشناخت
نیشهای ما بیهوده آلوده شد...
Book
یاد شعر نیشکوفکسی افتادم که میگوید:
یک کاری کن!
زندگی جون بگیره
دنیا صورتی شده
یک کاری کن که رنگ خون بگیره.
Book
گفت: «یعنی هنوز دوستم داری؟ وِ.»
لبخندی به پهنای نیشم زدم که: «بیشتر از همیشه دوستت دارم. که.»
یاسِنرگس(Yasna)
مهمترین چیز نیشه که زندگی بدون اون نمیشه.»
𝕄𝕖𝕧🍹🥢
«در ناامیدی خیلی امید است. خون در رگ ما مثل کلید است.»
𝕄𝕖𝕧🍹🥢
پنجشنبه
ای امید خستههای روزگار
سر به بالین
سر به بالین
سر به بالینم بذار
اشکهایم را ببین و دَم نزن
حرفی از فرشته و آدم نزن!
𝕄𝕖𝕧🍹🥢
بیاختیار به یاد لیلی و مجنون افتادم که، به یاد شیرین و فرهاد افتادم که، به یادم رومئو و ژولیت افتادم که مال دنیای آدمها بود که.
𝕄𝕖𝕧🍹🥢
حجم
۴۲۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۴۲۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان