بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خاطرات خون آشام عاشق (دفتر دوم) | طاقچه
کتاب خاطرات خون آشام عاشق (دفتر دوم) اثر فرهاد حسن‌زاده

بریده‌هایی از کتاب خاطرات خون آشام عاشق (دفتر دوم)

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۱ رأی
۴٫۵
(۳۱)
اخم کرد. وقتی اخم می‌کرد شبیه چیپس بدون سُس می‌شد
Aysan
هیچشنبه حیف نیست این روزها روزهایی که می‌آیند و می‌روند الکی بیایند و الکی بروند؟ باید فکری بکنم برای این روزها روزهایی که الکی می‌آیند و الکی می‌روند.
Aysan
ای یار دیرینم ای چای شیرینم ای کیف چرمینم بیا که بی‌تو غمگینم مثل شعری با نقطه‌چینم خودم را در حال سقوط از هواپیما می‌بینم.
Aysan
اگر عاشقش نبودم، آنچنان نیشی می‌زدمش که پشه‌سالاری از سرش بیفته که.
سپیده
نترسید، نلرزید این خون‌آشام با تمام خون‌آشام‌های دنیا فرق دارد. این موجود خشن،‌ احساساتی، نازنین، عاشق و گوگوری، مگوری یک پدیدهٔ استثنایی است و اگر قلب مهربانی داشته باشید، عاشقش می‌شوید.
Aysan
هیچشنبه حیف نیست این روزها روزهایی که می‌آیند و می‌روند الکی بیایند و الکی بروند؟ باید فکری بکنم برای این روزها روزهایی که الکی می‌آیند و الکی می‌روند.
sogand
آن آقا گفت: «شما در مقابل دوربین مخفی هستید.» و به ماشینی که آن طرف خیابان بود اشاره کرد که. من که از کارهای این آدم‌ها سر درنیاوردم که. تا شب به دوربین مخفی فکر کردم. یعنی چی دوربین مخفی؟ پس وجدان چه می‌شود؟ که. وجدان که از دوربین مخفی باحال‌تر است. عجبا! که!
"Shfar"
گفت: «یعنی هنوز دوستم داری؟ وِ.» لبخندی به پهنای نیشم زدم که: «بیشتر از همیشه دوستت دارم. که.»
𝕄𝕖𝕧🍹🥢
فرمان نشسته بود به آقای بشکه گفت: «خدا رو شکر از این سم‌های {اشپنتاگریگورکلریدپنانیوم آفرساید منگزیم جی‌بی سولفالیداهیدرامین کلشکولاتید هفتاد درصد} راحت شدیم. آخرین دبه‌اش رو ریختم توی مخزن.» آقا بشکه گفت: «خیلی مزخرف بود سمش. سه، چهارسالی هست از تاریخ مصرفش گذشته. یعنی فاسد نشده؟» آقا بیلهٔ لاغرمردنی گفت: «نه بابا، سم که فاسد نمی‌شه. مگه شیر پاستوریزه است که فاسد بشه؟ فقط ضعیف‌تر می‌شه.» و
🧚‍♂️💚𝙃𝙖𝙨𝙩𝙞💚🧚‍♂️
زمان بازگشت فرارسید که. ما کجا و خانه کجا؟ داشتم فکر می‌کردم حالا چه‌جوری این همه راه را برگردیم که نیگوری گفت: «و میگوری‌جان، چطوره با هواپیما برگردیم و.» عاشق این فکرهای هیجان‌انگیزش بودم که. تصورش هم بامزه بود که. گفتم: «خیلی جالب می‌شه، که؟» گفت: «چی جالب می‌شه؟ وِ» گفتم: «پشه در هواپیما! یعنی پرنده در پرنده، که.» اخم کرد. وقتی اخم می‌کرد شبیه چیپس بدون سُس می‌شد که.
سپیده

حجم

۴۲۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۴۲۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۲۷,۳۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۵صفحه بعد