بریدههایی از کتاب حماسه گیلگمش
۴٫۳
(۲۰)
Deborah (در زبان عبری به معنی زنبور عسل): پیغمبری مؤنث و یکی از داوران بنیاسرائیل (ر.ک تورات، سفر داوران) و یگانه زنی که به این مقام رسید و که به اسرائیلیها کمک کرد تا از شر کنعانیها خلاصی یابند. به راهنمایی وی باراق، سیسرا را شکست داد بنی اسرائیل از چنگ ظلم یابین نجات یافت. سرود پیروزی وی از زیباترین قطعات کتاب مقدس است. (ر.ک مصاحب)
Hanieh Sadat Shobeiri
نسخهٔ نهایی و کاملترین ویرایش موجود مربوط به سدهٔ هفتم پیش از میلاد و کار آشور بنیپال، دوستدار و گردآورندهٔ آثار دنیای کهن و آخرین پادشاه امپراتوری آشور است. آشور بنیپال، سرداری مخوف و غارتگر مصر و شوش بود. اما درعینحال، کتابخانهٔ باارزشی از آثار تاریخی عصر خود، سرودهای روحانی، اشعار، متون علمی و مذهبی بسیار کهنتر گرد آورد.
Hanieh Sadat Shobeiri
در فوریهٔ ۲۰۰۴، از روی حماسهٔ گیلگمش، فیلمی به کارگردانی راجر کریستین و بازیگری عمر شریف و پیتر اوتول تهیه شده است
Hanieh Sadat Shobeiri
سومریان فکر میکردند که خورشید شبهنگام در آغوش مادرش زمین میخوابد، اما سامیان معتقد بودند که خورشید سوار بر کشتی از زیرزمین و بر فراز آبهای جهان زیرزمینی میگذرد تا به کوههای مشرق برسد و صبحگاه با عروس خود سپیده از جا برخیزد.
همچنان خواهم خواند...
جدلهای فراوانی در باب چهگونگی ارتباط سیل مندرج در سِْفر «پیدایش» تورات و متون آشوری بابلی و سومری بوده است. این عقیده که زمانی بسیار شایع بود که شرح تورات بازگویی منسجمتر داستانی است که وقتی در تپههای بابل رایج بود، امروزه چندان پذیرفته نیست. اما این نظر که شرح مزبور مستقیماً از تاریخ مستقل و بسیار کهن سرچشمه میگیرد، طرفداران زیادی دارد.
همچنان خواهم خواند...
در عصر تشکیل نخستین سلسلههای سومری هر شهر معابد و خدایان خاص خود را داشت. معابد بناهای باشکوهی بودند (مزین به حجاری و موزاییک) که معمولاً متشکل از یک سرسرای بزرگ یا مکانی مقدس در داخل و گاهی مثل اوروک یک برج چنداشکوبهٔ پلکاندار در عقب بودند. هرکدام کوهی روحانی در ابعاد کوچک بودند، حجلهای میان آسمان و زمین که خدایان در آن میتوانستند با بشر سخن گویند
همچنان خواهم خواند...
حماسهٔ گیلگمش میبایست در هزارهٔ دوم پیش از میلاد، بسیار معروف بوده باشد. چرا که شرحی از آن در بایگانی پایتخت امپراتوری هیتی در بُغازکوی آناتولی به زبان اکدی سامی، یافت شده است و آن را به زبانهای هند و اروپایی هیتی و هوریانی نیز ترجمه کردهاند
همچنان خواهم خواند...
خدایان، از آنجا که نامیرا هستند، نمیتوانند تراژیک باشند. اگر گیلگمش نخستین قهرمان انسانی نباشد، نخستین قهرمان تراژیکی است که ما تاکنون شناختهایم. او درعینحال، برایمان بسیار مایهٔ همدلی بوده و نمونهترین فردی است که در جستوجوی زندگی و ادراک بر آمد و چنین جستوجویی، ناگزیر سرانجامی تراژیک در پی دارد
همچنان خواهم خواند...
از طریق مجموعهٔ اشعاری که پیرامون شخصیت گیلگمش سرودهاند، ما به میان آن عصر بازمیگردیم.
این اشعار در ادبیات جهانی مقام ویژهای دارند؛ هم ازآنرو که مربوط به هزاروپانصد سال قبل از زمان حماسهٔ هومر هستند و هم به دلیل کیفیت و درونمایهٔ داستانی که بازمیگویند. این حماسه آمیزهای از ماجراجویی، اخلاق و تراژدی محض است.
همچنان خواهم خواند...
آداپا داستان کنایهآمیز کوتاهی است دربارهٔ فرصتهای ازدسترفته و دارای آن ابهام غریبی است که در بینش بابلیان، مشخصهٔ برخورد خدایان با انسان بوده و از عیار و روح اثر گیلگمش بسیار دور است.
ar_man
پروفسور کرامر مترجم مضامین شعری سومری، خلق این اثر را مربوط به دوره پیش ادبی «عصر قهرمانی» میداند: وقتی که جمعی از جنگجویان که به گمان وی سومری بودند، به فاصله کوتاهی پس از هزاره سوم وارد بینالنهرین شدند. به عقیده وی آنها در آن محل، در میان درههایی که رودهای بزرگ را پدید آورده بود، تمدن برتر و دارای ساکنان دایمی آنجا را (که بیسواد بودند و تنها چیزی که از آنان میشناسیم سفالگریهای زیبا و کلبههای نئین و خانههای ساخته از آجر پخته در آفتاب است) به میراث بردند و بر باد دادند.
ar_man
جدا از موضوع گیلگمش، دو شعر سومری (طبق معمول ناقص) برجا ماندهاند که دربارهٔ فردی هستند به نام اِنمرکار که پیش از گیلگمش، صاحب تاج و تخت اوروک بود. در فهرست پادشاهان سومری او دومین کسی است که پس از سیل حکومت کرد. در اشعار، انمرکار در معارضه با خداوندگار استان دیگری به نام آراتا که در شرق سرزمینهای مرتفع پارس واقع است، توصیف میشود. دلیل نزاع مسائل تجاری است و به نظر میرسد دربارهٔ معاملههای پایاپای غلهٔ اوروک با فلزات قیمتی، طلا، نقره و سنگ لاجورد و احتمالاً سنگهای ساختمانی از آراتا باشد.
ar_man
«به نام زندگی مادرم نینسون، کسی که از او زادهام، به نام زندگی پدرم لوگولباندای ملکوت، بگذار زنده بمانم تا مایهٔ شگفت مادرم باشم: بهسان وقتی که مرا در آغوش خود میپرورد.» بار دیگر گفت: «به نام زندگی مادرم نینسون که مرا به دنیا آورد و به نام زندگی پدرم لوگولباندای ملکوت، تا زمانی که با این مرد مبارزه نکردهایم ـ اگر مرد باشد، یا این خدا ـ اگر خدا باشد، از راهی که بهسوی کشور زندگی طی میکنم به شهر خود برنخواهم گشت.»
ar_man
اینجا شهری است که انسان در آن با دلی پردرد جان میسپارد. انسان با اندوهی که در دل او لانه گزیده هلاک میشود. من بر فراز بارو نگریستم و اجسادی را دیدم که در رودخانه شناور بودند و این بهرهٔ من نیز خواهد بود. بهراستی میدانم که چنین است. چون بلندترین مردان نیز به آسمان راهی ندارد و بزرگترین آنان را یارای مقابله با زمین نیست.
ar_man
«معنای خواب این است، پدر خدایان به تو فرمانروایی داده است و تقدیر این است. زندگی جاوید تقدیر تو نیست. از این بابت غمی بدل راه مده، اندوهگین و دژم مباش. او به تو توانایی بست و گسست امور داده است تا ظلمت و نور بشریت باشی. او تو را بهگونهای بیهمتا بر مردم چیره ساخته و در نبردی که هیچ فراری از آن جان به در نخواهد برد، در تاراج و تهاجمی که راه بازگشت ندارد، پیروزی بخشیده است. اما از قدرت خود به ناروا بهره مگیر، با خدمتکارانت در قصر به داد رفتار کن و در پیشگاه شمش عادل باش.»
ar_man
«گیلگمش وارد خانهٔ اجتماعات مردم شده است. همه با صدای طبلها گرد آمدهاند تا عروسی برگزینند. اما گیلگمش آنان را به تمسخر گرفته است. او در اوروک اعمال شگفتی انجام میدهد. او میخواهد اولین همراه عروس باشد. مرتبهٔ نخست از آن او باشد و شوهر به دنبال وی بیاید. چون این قاعدهای است که توسط خدایان از زمان بریدن بند ناف مقرر شده است. اما اینک که طبلها به نشانهٔ گزینش عروس نواخته میشوند شهر در آه و ناله است.
ar_man
«گیلگمش، فرمانروای اوروک، پهلوانی جابر و زورگو بود که جنبهٔ خدایی وجودش از مادرش (نین سون) و جنبهٔ زمینی وجودش از روحانی کولاب ناشی میشد.
ar_man
«فهرست پادشاهان» شبهتاریخی سومری که احتمالاً در انتهای هزارهٔ سوم نوشته شده است، نشان میدهد که شهر کیش نخستین شهری بود که پس از توفان نوح توانست کسب تفوق کند. اما پس از مدتی اوروک، کیش را مغلوب کرد و برتری را از آن خود نمود. این دو استان رقبای دیرینه بودند.
Ilgar
چهگونه میتوانم آن زندگی را که میجویم، بیابم؟ اوتناپیشتیم گفت: «زندگی جاویدی در میان نیست.
m.yoosef
از روزگاران کهن تاکنون زندگی، جاوید نبوده است. ببین، خفتگان و مردگان چهسان به یکدیگر میمانند.
m.yoosef
حجم
۲۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۰ صفحه
حجم
۲۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۰ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
۵,۶۰۰۳۰%
تومان