بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است

بریده‌هایی از کتاب پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۲ رأی
۳٫۵
(۱۲)
اینجا هر شب خداوند می‌آید برای مردمِ خاوران گریه می‌کند.
mariaa
بالینِ تو بالینِ توْ مُردنِ من است.   شفا بیاور به باران‌ها ...!
mariaa
نیازی نیست بلند بلند حرف بزنیم خداوند صدای پنهانْ‌مانده مردم را می‌فهمد، ظلم دارد دنیا را می‌گیرد ...! یک نفری ... یک کاری بکند،
Narjesbn
آیا اینجا کسی هست که بر نَفَس‌های خسته من گواهی دهد؟!
Narjesbn
هی دردْپذیرِ بزرگ تاوانِ عبور از تاریکی تحمل تاریکی است.
Narjesbn
ظاهرا کسانی پیش از ما پُل‌ها را خراب کرده‌اند ... قوسِ آب بلند است، عبور از این پَرده ... غیرِ ممکن است. پیش از ما چه کسی پای به رودِ گذاشته است؟   ما معذوریم و بی بَلَد. فقط لَم یلَد ... فقط وَلَم یوْلَد،
🌿sepidar🌿
خدایا ... خدایا! علاجِ بی‌اندوهی اگر هست که حتما هست، زودا ... فقط به خفتگانِ این سرزمینِ خسته ببخش، مرا بی‌خیال مرا بی‌خیال ...!
🌿sepidar🌿
خدایا دردی اگر هست که هست، من که به تو نزدیک‌تر از خستگانِ خیابانْ خواب نشسته‌ام، پس چرا کاری نمی‌کنی؟ من هزاره‌هاست چشم به راهِ آن اتفاقم هنوز.
🌿sepidar🌿
از آرایشِ حسی خاص بی‌دریغ می‌شود که بفهمد آغوش چیست، و آغوش چرا آدمی را به رؤیایِ آخرین منزلِ ممکنات می‌رساند؟!
🌿sepidar🌿
من مانده‌ام میانِ همین غیرِ ممکن‌ها، هر چه فکر می‌کنم ببینم این خانه چرا پنجره ندارد، نمی‌فهمم ...!
Farzane H
نگران نباش! خداوند کم و کاستِ کلماتِ بعضی‌ها را پایِ حسابِ تو نخواهد نوشت، تو فقط کتابت را ورق بزن ..!
Farzane H
دوستِ من دوستِ عزیزِ من در ولگردیِ بی‌دلیل این شب‌ها هر وقت ... واژه کم آوردی به کسی بیندیش که دوستش می‌داری، بلادرنگ ... دنیا به یاری‌ات می‌آید.
Farzane H
اینجا مشامِ مُحَرَم پُر از تکلم تشنگی‌ست، و تشنگی ... پُر است از دعوتِ آدمی به درد، به دمشق، به دنیا.   نیازی نیست بلند بلند حرف بزنیم خداوند صدای پنهانْ‌مانده مردم را می‌فهمد، ظلم دارد دنیا را می‌گیرد ...! یک نفری ... یک کاری بکند، ...!
Farzane H
هی دخترِ هزاره درمان‌ها! من بی تو تا کی تا کی مرارتِ این جهان را تاب آورم به هر بی‌کجا ...؟!
Farzane H
اینجا هر شب خداوند می‌آید برای مردمِ خاوران گریه می‌کند.
Farzane H
ما برای مرورِ خواب‌هایمان فرصتِ چندانی نداریم، باید بیدار بمانیم.   زائران بی‌سؤالِ نیشابور آیا پیاله‌نوشِ پردهْ‌نشینِ خود را خواهند دید؟
mobina
تو باید مراقبِ گرگ و میشِ سحرگاهی باشی، تاریکی به این زودی‌ها تمام نمی‌شود.   ما از سرِ اشتباه ممکن است پَرت و پَلا بگوییم، اما حقیقت ... چیزِ دیگری‌ست. خیلی وقت است آهسته آهسته به مرور و بی خبر به تاریکی عادت کرده‌ایم.
mobina
وقتی به خود می‌اندیشم می‌بینم عجیب آدمی چه موجودِ مغمومِ شریفی‌ست که گاهی حتی به تشبیهاتِ ساده خود شک می‌کند.   از من بشنو! تو به شک بیندیش، نه مرگ بی‌نظیر است و نه زندگی. عجیب فقط خودِ تویی خاصه ... همین دقیقه که تنها فرصتِ عاشقانه آدمی‌ست.
mobina
خوانا باش و نترس این ظلمتِ نابه‌راه نیز تمام خواهد شد، و ما از این گُمِ بی‌گریه عبور خواهیم کرد.   آستینِ همه دریاها را دو دیده من شُسته است.
mobina
یکی به بهانه دستْ‌شویی دور می‌شود یکی به بهانه زنگِ موبایل یکی به بهانه هر بهانه‌ای که بهانه‌ای ...   بهانه که بهانه نمی‌خواهد پدر بیامرز، برو ...!
mobina

حجم

۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

حجم

۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۳۰%
تومان