بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جامعه مصرفی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جامعه مصرفی

بریده‌هایی از کتاب جامعه مصرفی

نویسنده:ژان بودریار
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۷از ۵۱ رأی
۳٫۷
(۵۱)
افراد مرفه مانند گذشته، بیش از آن‌که در محیط اطراف خود با دیگر انسان‌ها سروکار داشته باشند، با اشیا در ارتباط‌اند.
محسن
زندگی روزمره، مشتاق بروز وقایع و خشونت است، به ‌شرطی که این‌ها را در چاردیواری خانه دریافت کند. به‌گونه‌ای مضحک، تماشاگر تلویزیون در برابر تصاویر جنگ ویتنام آرامش اعصاب پیدا می‌کند.
Afsaneh Habibi
طبیعت باعث شده است که با خود چیزهایی را داشته باشیم که ما را در برابر رویدادهای غیرمترقبه مقاوم سازد. چربی انباشته‌شده بر روی اندام‌ها و حافظه ما که در روح‌مان مأوا گرفته و در دسترس‌مان قرار دارد، الگوهایی از منابع ذخیره‌شده به‌دست می‌دهند که صنایع ما از آن‌ها تقلید کرده‌اند.»
انیماتور
زندگی روزمره از یك سو آمیزه‌ای عجیب از توجیهات نشاط‌آور از رهگذر «پایگاه اجتماعی» و انفعال است و از سوی دیگر، «لذت اندوهناک» قربانیان احتمالی سرنوشت را فراهم می‌آورد. همه این‌ها ذهنیت یا بهتر بگوییم «احساسات» خاصی را رقم می‌زنند
انیماتور
ایمان به مصرف عنصر جدیدی است؛ [و] نسل‌های جدید از این پس در زمره وارثان قرار می‌گیرند: آنان نه‌تنها وارث کالاها هستند، بلکه فراوانی را حق طبیعی خود می‌دانند.
حسین
به‌عبارتی کلیه فعالیت‌ها، امور، تضادها و فصول مختلف به شکل انتزاعی در هم حل شده‌اند. در جوهره این زندگی یک‌دست، در این ملغمه همگانی، دیگر، معنا جایی ندارد. آنچه امکان رؤیاپردازی، شعر و شاعری، مفهوم‌سازی و به‌عبارت دیگر اجرای طرح‌های بزرگ جابه‌جایی و موجز‌سازی، استعاره‌پردازی و تناقض‌گویی را فراهم می‌كرد دیگر وجود ندارد، زیرا این‌ها همه بر مفصل‌بندی زنده عناصر متمایز استوارند. در آن‌جا، تنها چیزی كه وجود دارد، جانشینی دائم عناصر هم‌‌گون است. نقش نمادین دیگر محلی از اعراب ندارد و تنها چیزی که به‌چشم می‌خورد، تركیب جاودانه «محیط» در بهاری همیشگی است.
ghazal moradi
هدف مصرف، آن است که به خوشبختی سلبی از رهگذر رفع تنش‌ها نایل آید
مجيد اسطيري
گالبرایت در زمینه اصل رضایت‌مندی‌های «اصیل» یا «مصنوعی» علیه استدلال «حق به جانب» اقتصاددانان به‌پا می‌خیزد: «هیچ‌چیزی ثابت نمی‌کند که یک زن ولخرج از لباس نو خود به‌ همان اندازه‌ای رضایت کسب می‌کند که یک کارگر گرسنه از خوردن یک همبرگر __ اما هیچ‌چیز عکس آن ‌را نیز ثابت نمی‌کند. در نتیجه خواسته آن زن با خواسته فرد گرسنه باید در یک رده قرار گیرد.» به گفته گالبرایت «این احمقانه است». درحالی‌كه اصلاً چنین نیست (در این‌جا حق را باید به اقتصاددانان کلاسیک داد __ فقط آن‌ها خود را در موقعیتی قرار می‌دهند که این تعادل را در سطح تقاضای قابل برآورده شدن ردگیری کنند: بدین‌ترتیب آن‌ها از کلیه مسائل با زیركی طفره می‌روند).
esrafil aslani
بر پایه این سیر صعودی و این «واکنش زنجیره‌ای» تمایزآمیز که ناشی از دیکتاتوری مُد است، شهر به یک مکان هندسی تبدیل می‌شود (در نتیجه، این فرایند تمرکز شهری را با فرهنگ‌پذیری سریع مناطق روستایی یا پیرامونی تقویت می‌کند. پس فرایند مزبور بازگشت‌ناپذیر است و هرگونه تمایلی به متوقف کردن آن ناشیانه به‌نظر می‌رسد). تراکم انسانی به‌خودی‌خود جذاب است، اما به‌ویژه گفتمان شهری چشم و هم‌چشمی است: انگیزه‌ها، امیال، برخوردها، محرک‌ها، داوری بی‌وقفه دیگران، تحریک مداوم احساسات جنسی، اطلاعات، درخواست‌های تبلیغاتی: همه این‌ها سازنده نوعی سرنوشت انتزاعی مشارکت جمعی بر روی یک زمینه واقعی رقابت عام هستند.
نیک وایلد
ما در نقطه‌ای قرار داریم که «مصرف بر تمام وجوه زندگی ما چنگ انداخته است.
mehdi
تعریف جنسی زن منشأ تاریخی دارد: سرکوب بدن و استثمار زن هر دو این‌گونه تعبیر می‌شوند که کلیه طبقات استثمارشده (و در نتیجه تهدید برانگیز) خودبه‌خود تعریفی جنسی پیدا می‌کنند. به همین دلیل، سیاهان «شکل جنسی پیدا می‌کنند» نه به‌خاطر این‌که آنان «به طبیعت نزدیک‌ترند»، بلکه به این دلیل که برده و استثمارشده هستند.
Farough
تمام هدف گفتمان مصرف این است که از مصرف‌کننده، انسانی جهانی یعنی تجسم عام، آرمانی و نهایی نوع بشر، و از مصرف، نطفه‌ای برای «رهایی انسانی» بسازد که در عوض و به‌رغم ناكامی در زمینه رهایی سیاسی و اجتماعی، با توفیق همراه خواهد بود
Farough
می‌دانیم که فراوانی در جوامع ثروت‌مند با اسراف پیوند نزدیکی دارد، از ‌این‌رو، از «تمدن زباله» سخن به‌میان آمده است و حتی پرداختن به «جامعه‌شناسی زباله» مد نظر قرار گرفته است: «به من بگو چه دور می‌اندازی، به تو خواهم گفت که هستی!»
ghiam
همان‌گونه که کودکی که در میان گرگ‌ها بزرگ می‌شود به گرگ تبدیل می‌شود، ما نیز آرام‌آرام حالت ابزاری پیدا می‌کنیم
fateme
برای این‌که فراوانی به یک ارزش تبدیل شود، «به‌اندازه کافی» باید جای خود را به «بیش از حد» بدهد __ باید تفاوت معنی‌داری میان ضروری و زاید وجود داشته باشد: این، کارکرد اسراف در همه سطوح است. تمایل به ازمیان‌بردن و ادعای حذف اسراف، امری توهّم‌انگیز است که به کل نظام جهت می‌دهد.
انیماتور
بازارها، شریان‌های تجاری و سوپرمارکت‌های تجاری پریزونیک تقلیدی از طبیعت بازیافته و بی‌اندازه حاصل‌خیز هستند. این‌ها درواقع دره‌های سرزمین کنعان ما هستند که در آن‌ها به‌جای‌ این‌كه شیر و عسل جاری باشد، امواج نئون به سُس‌های کچاپ و ظروف پلاستیکی برخورد می‌کند. اما این هیچ اهمیتی ندارد! آنچه در این‌جا مطرح است، این انتظار است که همه‌چیز در این‌جا نه به‌اندازه کافی، بلکه به میزان بسیار زیاد برای همگان موجود است.
انیماتور
توهّم توزیع براساس طرح آرمان‌گرایانه «ظروف مرتبطه.» جریان کالاها و محصولات مانند سطح دریاها تعادل پیدا نمی‌کند. سکون اجتماعی برخلاف سکون طبیعی به انحراف، تفاوت و امتیاز منتهی نمی‌شود. رشد، دموکراسی نیست و وفور، تابع تبعیض است
کاربر ۱۱۴۹۶۹۵
ه‌عبارتی کلیه فعالیت‌ها، امور، تضادها و فصول مختلف به شکل انتزاعی در هم حل شده‌اند. در جوهره این زندگی یک‌دست، در این ملغمه همگانی، دیگر، معنا جایی ندارد. آنچه امکان رؤیاپردازی، شعر و شاعری، مفهوم‌سازی و به‌عبارت دیگر اجرای طرح‌های بزرگ جابه‌جایی و موجز‌سازی، استعاره‌پردازی و تناقض‌گویی را فراهم می‌كرد دیگر وجود ندارد، زیرا این‌ها همه بر مفصل‌بندی زنده عناصر متمایز استوارند. در آن‌جا، تنها چیزی كه وجود دارد، جانشینی دائم عناصر هم‌‌گون است.
Shanti
توزیع مواد متمایزکننده (قانونی که گمان می‌رود بیش از قوانین کیفری رعایت شود)، گویای تبعیض اجتماعی در شدیدترین شکل خود هستند. هرچیزی مجاز نیست و نقض قواعد مربوط به این تمایزها که برای سیال بودن، اصلاً شباهتی به آیین‌های مذهبی ندارند، به‌شدت سرکوب می‌شود. شاهد این امر داستان جالب یک نماینده بازرگانی است که پس از خرید یک مرسدس از همان مدلی که مدیرش داشت، توسط آن مدیر اخراج شد. [اگرچه] پس از شکایت او به شورای حل اختلاف، این شورا دستور پرداخت غرامت را به او صادر کرد، اما نتوانست به شغل سابق خود برگردد. همه در برابر اشیا به‌لحاظ ارزش مفید آن‌ها برابرند، اما در برابر اشیا، به‌لحاظ نشانه و تمایز، اصلاً برابر نیستند، زیرا اشیا از این حیث عمیقاً سلسله‌مراتبی‌اند.
مجيد اسطيري
انسان مصرف‌کننده خود ‌را مانند یک واحد تولیدی بهره‌مندی و رضایت‌مندی، ملزم به بهره‌مندی می‌داند. او موقعیتی مشابه با ملزم به خوشبخت بودن، عاشق بودن، تملق‌گویی/ مورد تملق واقع شدن، فریبندگی/فریفته شدن، مشارکت‌کننده بودن، سرخوش بودن و پویا بودن دارد. این همان اصلِ به حداکثر رساندن كیفیت حیات با افزایش تماس‌ها و روابط و نیز کاربرد فراوان نشانه‌ها و اشیا از طریق بهره‌برداری نظام‌مند از کلیه ظرفیت‌های بالقوه بهره‌مندی است.
مجيد اسطيري

حجم

۴۷۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۹ صفحه

حجم

۴۷۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۹ صفحه

قیمت:
۱۶۴,۵۰۰
۱۳۱,۶۰۰
۲۰%
تومان