بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نظام اشیا | طاقچه
تصویر جلد کتاب نظام اشیا

بریده‌هایی از کتاب نظام اشیا

نویسنده:ژان بودریار
انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۳۲ رأی
۳٫۷
(۳۲)
بدن انسان نشانه‌های حضورش را فقط در اشیا به میراث می‌گذارد؛ اشیایی که کارکرد مستقل دارند.
باران
کمبود پدر اختراع است.
chinooth
«اشیا امروزه از رفتارهای انسانی که با آن‌ها سروکار دارند، پیچیده‌تر شده‌اند.» با متنوع‌تر شدن اشیا، فیگور‌های ما کم‌تر و کم‌تر می‌شوند.
باران
نیاز‌ها افزایش یافته‌اند، تولید، تولد و مرگ اشیا را شتاب بخشیده است
باران
آینه شیئی پرمایه است که رفتار آبرومندانۀ شخص بورژوا را تکثیر می‌کند و باعث می‌شود دارایی‌های او جلوۀ بهتری پیدا کنند. به ‌طور کلی، آینه به ‌عنوان یک شیء نمادین نه‌فقط ویژگی‌های فرد را بازتاب می‌دهد بلکه رشد و گسترش آن با رشد و گسترش تاریخی شعور و آگاهی فردی همراه است. بنابراین، آینه حاصل نظمی اجتماعی است: تصادفی نیست که قرن لویی چهاردهم در تالار آینه خلاصه می‌شود و در این اواخر کاربرد بیش‌تر آینه در آپارتمان‌ها با غلبه بیش‌تر تکبر و ریاکاری بر ذهنیت بورژوازی از سبک ناپلئون سوم گرفته تا سبک مدرن مقارن شده است، اما وضعیت تغییر کرده است.
Trauma
عادت عبارت از گسست و تکرار است (و نه پیوستگی، آن گونه که کاربرد آن تداعی می‌کند).
باران
آینه به فضای باز پایان می‌دهد، متضمن وجود دیوار است و همه چیز را به سمت مرکز منعکس می‌کند: هر چه آینه‌های بیش‌تری وجود داشته باشد، اتاق خودمانی‌تر و نیز محدودتر می‌شود.
باران
آنچه انسان فاقد آن است در شیء به ودیعه گذاشته شده است؛ نزد «توسعه نیافته‌ها» قدرت در قالب شیء تکنیکی، حالت یادگارپرستانه پیدا می‌کند و نزد افراد متمدن و تکنیکی، شیء اسطوره‌ای در بر دارندۀ تولد و اصالت است.
باران
همان‌گونه که رابطه با تصویر آینه‌ای حصاری به‌ وجود می‌آورد و به ‌مثابه درون‌فکنی فضاست، ساعت نیز به‌گونه‌ای تناقض‌آمیز نماد جاودانگی و درون‌فکنی زمان است. ساعت‌دیواری نزد روستاییان از بدیع‌ترین اشیاست: دقیقاً به این دلیل که زمان را در قالب یکی از اسباب و اثاثیۀ خانه مهار می‌کند
Trauma
چوب زمان را در الیاف خود نگه می‌دارد، ظرفی ایدئال است، زیرا هر مظروفی باید از آسیب زمان مصون بماند.
باران
توهّم دیگری که در معماری داخلی مدرن عمر آن به سر رسیده است، توهّم زمان است. یک شیء اساسی حذف شده است: ساعت‌دیواری یا ساعت آونگدار.
باران
شیء چیزی است که با آن به سوگ خود می‌نشینیم __ در این مفهوم که تجسم‌بخش مرگ ماست، اما مرگی که (به لحاظ نمادین) با تصاحب آن پشت سر گذاشته شده و با درون‌فکنی فرایند رهایی از سوگواری، یعنی وارد کردن مرگ در یک «سری» که در آن غیبت و ظهور مدام به صورت چرخه‌ای عمل می‌کنند، رویداد اضطراب‌آور غیبت و مرگ واقعی از میان برده می‌شود. ما در زندگی روزمرۀ خود، فرایند رهایی از سوگواری را در مورد خودمان به لطف اشیا راه‌اندازی می‌کنیم و این امر به ما امکان زندگی می‌دهد، البته این زندگی با بازگشت میسر شده است، اما به‌هرحال زندگی است. انسانی که به گردآوری مجموعه می‌پردازد، مرده است، اما او در قالب مجموعه‌سازی به زندگی خود ادامه می‌دهد، به محض این‌که او این زندگی را شروع می‌کند، آن را به طور نامحدود در فراسوی مرگ «با وارد کردن مرگ در سری و چرخه تکرار می‌کند.»
esrafil aslani
آینه در همه‌جای خانۀ افراد مرفه نقشی ایدئولوژیک ایفا می‌کند که مبتنی بر حشو و زواید و نیز بازتاب است: آینه شیئی پرمایه است که رفتار آبرومندانۀ شخص بورژوا را تکثیر می‌کند و باعث می‌شود دارایی‌های او جلوۀ بهتری پیدا کنند. به ‌طور کلی، آینه به ‌عنوان یک شیء نمادین نه‌فقط ویژگی‌های فرد را بازتاب می‌دهد بلکه رشد و گسترش آن با رشد و گسترش تاریخی شعور و آگاهی فردی همراه است. بنابراین، آینه حاصل نظمی اجتماعی است
ali73
این مصداق عبارت معروف، جادویی و درعین‌حال طنزآلود «این ممکن است روزی به درد بخورد» می‌باشد: اگر شیء گاهی اوقات دقیقاً به درد چیزی بخورد، اغلب اوقات به درد همه‌چیز می‌خورد و در همان حال به درد هیچ‌چیز نمی‌خورد و این کاملاً مصداق آن است که ممکن است روزی به درد بخورد.
باران
بدون رابطه، فضایی نیز وجود نخواهد داشت، زیرا فضا فقط به ‌صورت باز، برانگیخته، آهنگین و وسیع می‌تواند وجود داشته باشد و این فقط با همبستگی میان اشیا وگذار از کارکردشان در این ساختار جدید امکان‌پذیر است.
باران
ساعتِ دیواری در زمان، معادل آینه در فضاست. همان‌گونه که رابطه با تصویر آینه‌ای حصاری به‌ وجود می‌آورد و به ‌مثابه درون‌فکنی فضاست، ساعت نیز به‌گونه‌ای تناقض‌آمیز نماد جاودانگی و درون‌فکنی زمان است
nmroshan
شیء اسطوره‌ای که نماد ثبت ارزش در یک دایرۀ بسته و زمانی کامل است، دیگر گفتمانی برای دیگران نیست، بلکه گفتمانی برای خود است. این اشیا در حکم پناهگاه‌ها و علامت‌هایی هستند که انسان را در محدوده عمر خود به دوران کودکی‌اش بازمی‌گردانند یا او را به گذشته‌ای دورتر، یعنی پیش از تولد بازمی‌گردانند که در آن ذهنیت ناب آزادانه در محیط، حالت استعاری می‌یابد؛ محیطی که چیزی جز گفتمان تمام عیار فرد برای خود نیست.
باران
اشیای سنتی بیش‌تر گواهی بر حضور ما و نماد ایستای اندام‌های بدن ما بودند. اشیای تکنیکی جذابیتی متفاوت دارند از این حیث که به نوعی انرژی بالقوه برمی‌گردند و بدین‌ترتیب دیگر محملی برای حضور ما نیستند، بلکه حامل تصویر پویای ما هستند.
باران
ارزش کتاب هنگامی بیش‌تر می‌شود که در کنار دیگر کتاب‌ها در قفسۀ کتابخانه چیده ‌شود.
باران
«به همین دلیل همۀ آن چیزهایی که نمی‌توان در روابط انسانی یافت، به اشیا اعطا می‌شود.» در نتیجه انسان‌ها از روی میل به اشیا پناه می‌برند تا بدین‌وسیله «در خود فرو روند». اما نباید فریب این خودفرورفتگی و ادبیات احساسی در خصوص اشیای بی‌جان را خورد. این در خودفرورفتگی نوعی بازگشت و احساس گریزی شورانگیز است. بی‌شک اشیا نقشی کنترل‌کننده در زندگی روزمره ایفا می‌کنند، با آن‌ها بسیاری از روان‌رنجوری‌ها درمان می‌شود، تنش‌ها و غم‌ها از میان می‌روند و این چیزی است که به آن‌ها «روح» می‌بخشد و باعث می‌شود از آنِ «ما» شوند، اما همچنین سبب می‌شود به دکوری برای یک اسطورۀ ماندگار تبدیل شوند، یعنی دکوری ایدئال برای تعادل روانی.
باران

حجم

۲۵۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۶ صفحه

حجم

۲۵۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۶ صفحه

قیمت:
۱۱۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد