- طاقچه
- ادبیات
- نامهها
- کتاب جنابِ خان
- بریدهها
بریدههایی از کتاب جنابِ خان
۴٫۳
(۵۵)
دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد!
آمـيـنْٖ
شاید من هم میتوانستم مهربان باشم اگر این شهر زودتر به دنیا میرسید تا دغدغهٔ مادر به جای چه بخوریم و چه بپوشیم، به حق خوردن و به حق پوشیدن بود تا آنقدر نسبت به خوردن و پوشیدن حریص نمیشدیم تا میفهمیدیم چیزهای بسیار مهمتری از خوردن و پوشیدن وجود دارند...
_SOMEONE_
شاید من هم میتوانستم مهربان باشم اگر خانم جان هر روز جمعه در صفهای طویل با دستهای مشت کرده آن هم در دعاهایش مرگ دیگران را از خداوند نمیخواست...
Autumn
تا به حال روی دیوار راه رفتهای؟
~sahar~
رها کردم آن موقع که باید سفت میچسبیدم... اما کلاهم را که باد برد برای برداشتنش تا آن سر دنیا رفتم!
PARSA
دنیا پر از آدمهایی ست که تو را تحقیر میکنند و تو به اندازهٔ بزرگی این تحقیرها تنهایی!
fateme
باورت بشود دنیا آنقدر الکی ست که تو حتی نمیتوانی تصورش را بکنی!
وقتی شروعش با یک سیب باشد!...
fateme
آمدند
بردند
خوردند
زدند
رفتند
شکستند
و ما همچنان لبخند زدیم!
آخر مادربزرگ همیشه میگفت خنده بر هر درد بی درمان دواست!
:)
رفتن تنها کار سخت دنیاست که تو ساده انجامش دادی!
سحر میر زاد
آمدند
بردند
خوردند
زدند
رفتند
شکستند
و ما همچنان لبخند زدیم!
آخر مادربزرگ همیشه میگفت خنده بر هر درد بی درمان دواست!
آساره
گاهی سختترین عقیدهات پوچترین اندیشهات میشود!
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
گذر زمان به من ثابت کرد گاهی سختترین عقیدهات پوچترین اندیشهات میشود!
Dayana
او دیگر شبیه آن عکسهای قدیمی نبود
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
این همه دل شکستن، داد کشیدن، این همه دریدن و پاره کردن...
حتی این اخم کوچکت!
باورت بشود دنیا آنقدر الکی ست که تو حتی نمیتوانی تصورش را بکنی!
وقتی شروعش با یک سیب باشد!...
Crazy Captain 🗺
وقتی تمام دنیا سلاحشان را سمت تو گرفتهاند، تو سلاحت را پایین بیاور...
و تنها با لبخندی پاسخشان را بده ...
بی گمان خندیدن دیوانه کننده ترین سلاح دنیاست!
بهار
تو همینجا هستی... روی زمین خاکستری ایستادهای...
دانهٔ زردیست آن بالا...
هرگز از تلاشت برای به دست آوردن ماه بازنایست...
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
آنقدر قصه بافت که حتی آن ساعتی که کوک کرده بود سالهاست که به خواب رفته...
حالا او ساعتهاست، روزهاست، ماههاست که به خوابی عمیق رفته و ساعتش همان طور دو دقیقه به نیمه شب مانده ...
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
من بیشتر از مقصر بودن، متاسفم!...
برای رنجاندن کسانی که دوستم داشتند!...
بعضیها به زندگیمان میآیند تا یادمان بیاورند کسانی را که واقعاً دوستمان دارند...
بعضیها باید بیایند با تمام رنجهایی که برایمان به همراه میآورند...
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
هر وقت که قاصدکی روی شانهام بنشیند!
تو را آرزو خواهم کرد...
Niki
آمدند زدند رفتند بردند و من همیشه تنها کاری که کردم همین بود!... سرم را زیر انداختم!...
Ftm.shf
حجم
۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۴ صفحه
حجم
۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۴ صفحه
قیمت:
رایگان