بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنابِ خان | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جنابِ خان

بریده‌هایی از کتاب جنابِ خان

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۵۵ رأی
۴٫۳
(۵۵)
تو همیشه از رفتن حرف می‌زدی... رفتن تنها کار سخت دنیاست که تو ساده انجامش دادی!
helya.B
خورشید زمستان را دیده‌ای؟ می‌سوزاند اما گرمت نمی‌کند! بودن بعضی آدم‌ها هم همینطور است...همینقدر سوزان، همینقدر پوچ، همینقدر سراب...!
:)
وقتی تمام دنیا سلاحشان را سمت تو گرفته‌اند، تو سلاحت را پایین بیاور... و تنها با لبخندی پاسخشان را بده ... بی گمان خندیدن دیوانه کننده ترین سلاح دنیاست!
ادریس
گاهی باید بدی دید تا بدی نکرد...
hassan fatemi
آسمان برقی زد، می‌دانستم تو جایی در این جهان چشمانت را به ستاره‌ها دوخته‌ای... تو را آرزو خواهم کرد هر بار که آسمان را بنگرم... شاید آن ستارهٔ دنباله دار همان گوشه نگاه تو باشد که به آسمان دوخته‌ای!
آرام
گفتم: پدرم همیشه می‌گوید از زنده‌ها باید ترسید، از مرده‌ها که کاری بر نمی‌آید...
الحمدالله علی کل حال
نمی‌دانم اطراف من چرا این همه خالیست!
m.gh.t
حتماً که نباید باران ببارد، نه حتی هر وقت که قاصدکی روی شانه‌ام بنشیند! تو را آرزو خواهم کرد... آسمان برقی زد، می‌دانستم تو جایی در این جهان چشمانت را به ستاره‌ها دوخته‌ای... تو را آرزو خواهم کرد هر بار که آسمان را بنگرم... شاید آن ستارهٔ دنباله دار همان گوشه نگاه تو باشد که به آسمان دوخته‌ای!
آساره
...دنیا به اندازهٔ تمام آدم‌ها جا دارد
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
میدانی بدتر از درد کشیدن چیست؟! اینکه نمی‌دانی تاوان می‌دهی یا امتحان می‌شوی...
Niki
گاهی نباید بخشید... گاهی آنقدر اشتباهات آدم‌ها بزرگ می‌شود که بخشیدنشان به ضررمان تمام می‌شود! مثل پاک کنی که برای پاک کردن اشتباهات دیگران خودش سیاه می‌شود!...
Eli
انگار سخت‌ترین کار دنیا ماندن است، وقتی کفش‌ها را برای رفتن درست می‌کنند!
Autumn
دستت که به درخت انار رسید، سهمت را بچین و برو... هرگز از تو راضی نخواهند شد! این مردم... حتی اگر ستاره‌ای برایشان بچینی!...
~sahar~
خورشید زمستان را دیده‌ای؟ می‌سوزاند اما گرمت نمی‌کند! بودن بعضی آدم‌ها هم همینطور است...همینقدر سوزان، همینقدر پوچ، همینقدر سراب...!
سایه‌بی‌سایگی:).میر
من آدم‌های زیادی می‌شناسم... آدم برفی، آدم آهنی، آدم کوکی، آدم چوبی... او از همین آدم معمولی‌ها بود...
آساره
چه کسی می‌شنود پاییز نارنجی چه می‌گوید؟ جز همین خش خش‌های دل انگیز لیزاین کوچه پس کوچه‌ها
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
دستت که به درخت انار رسید، سهمت را بچین و برو... هرگز از تو راضی نخواهند شد! این مردم... حتی اگر ستاره‌ای برایشان بچینی!...
Crazy Captain 🗺
حتی خورشید هم طلوع کرد! اما او هرگز مثل سابقش نشد... بهار آمد اما او شال گردنش را درنیاورد!... عطر بهارنارنج که به مشامش رسید، دستش را بالا برد و شالش را محکمتر پیچید... کلاهش را جلو آورد و احساس کرد چه قدر سرما را دوست دارد!
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
من بیشتر از مقصر بودن، متاسفم!... برای رنجاندن کسانی که دوستم داشتند!...
_SOMEONE_
بخشش انسان را بزرگ می‌کند.
~sahar~

حجم

۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۷۴ صفحه

حجم

۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۷۴ صفحه

قیمت:
رایگان