بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نجیب‌زاده‌ای در مسکو | طاقچه
تصویر جلد کتاب نجیب‌زاده‌ای در مسکو

بریده‌هایی از کتاب نجیب‌زاده‌ای در مسکو

۴٫۱
(۷۴)
و اینکه اگر مردی بر اوضاع خود مسلط نشود محکوم است به اینکه اوضاع بر او مسلط شود.
z. h
آنچه در زندگی اهمیت دارد این نیست که دیگران یک دور ما را تشویق کنند، آنچه اهمیت دارد این است که علی‌رغم اینکه معلوم نیست دیگران ما را تحسین می‌کنند یا نه جرئت و جسارت پیش‌رفتن داشته باشیم.
shogun
مگر شراب با گذر سال‌ها بهتر نمی‌شود؟ مگر گردش سالیان نبود که به اسباب و اثاثیه درخشش و جلایی دل‌افروز می‌بخشید؟ عاقبت کار، تمام تلاش‌هایی که مدرن‌ترین انسان‌ها آنها را اضطراری قلمداد می‌کردند (مانند قرار با صَرّافان و رسیدن به قطار)، احتمالاً می‌توانستند به تعویق بیفتند و آنهایی که سبک فرض می‌شدند (مانند نوشیدن چند فنجان چای و گپ‌وگفت‌های دوستانه) شایستهٔ توجه فوری بودند.
taravat
کنت به پوشیدن کت خوش‌دوخت مباهات می‌کرد اما بیشتر به دانستن این مباهات می‌کرد که وجود نجیب‌زاده‌بهتر است با بردباری، گفتار و کِردارش جلوه کند نه با بُرِش و دوختِ کتش.
Z.SH
اگر کسی بر شرایط خود مسلط نباشد محکوم است به اینکه شرایط بر او مسلط شود
taravat
اولین برداشت ما از کسی که همین الان به‌مدت یک دقیقه در سرسرای هتلی او را دیده‌ایم می‌تواند چه‌چیزی را به ما را نشان دهد؟ و به همان دلیل، اولین برداشت در مورد هیچ‌کسی نمی‌تواند چیزی به ما نشان دهد. خب، مگر ما چیزی بیشتر از زِهِ ساز در مورد بتهوون می‌دانیم یا بیش از قلم‌مو در مورد بوتیچِلّی. انسان‌ها، به‌واسطهٔ ماهیتشان آن‌قدر دمدمی‌مزاج، آن‌قدر پیچیده، و به‌نحو دلپذیری آن‌قدرمتناقض هستند که نه‌تنها شایستهٔ توجه ما، بلکه شایستهٔ توجهات دوباره و دوبارهٔ ما و عزم راسخ ما هستند برای اینکه در موردشان نظر ندهیم؛ مگراینکه در تمام مکان‌های ممکن و در تمام زمان‌های ممکن با آنها نشست‌وبرخاست کرده باشیم.
taravat
حقیقتی معروف است که از میان تمام گونه‌های روی زمین حیوان ناطق از همه انطباق‌پذیرتر است. اگر قبیله‌ای از آنها را در بیابانی ساکن کنی خود را با پنبه می‌پوشانند، در چادر می‌خوابند و سوار بر پشت شتر سفر می‌کنند؛ آنها را در قطب شمال مستقر کنی خود را با پوست فُک می‌پوشانند، در کلبهٔ یخی می‌خوابند و با سورتمه‌ای سفر می‌کنند که سگ‌ها آن را می‌کشند. و اگر آنها را در اقلیم شوروی سُکنی دهی یاد می‌گیرند وقتی در صف منتظر ایستاده‌اند با غریبه‌ها به گفت‌وگویی دوستانه بپردازند؛ یاد می‌گیرند که لباس‌هایشان را مرتب در نیمی از فضایِ کشوی گنجهٔ خود جا دهند؛ و یاد می‌گیرند که در دفتر طراحی‌شان ساختمان‌هایی خیالی بکشند. خلاصه اینکه سازگار می‌شوند.
Aa
اما اگر سرنوشت همان چیزی را رقم می‌زد که پیش‌بینی می‌شد، آن آوازه‌ای که اکنون دارد را نمی‌داشت.
missmary
اگر مردی بر اوضاع خود مسلط نشود محکوم است به اینکه اوضاع بر او مسلط شود.
13
اما تجربه نمی‌تواند به ما بیاموزد که چگونه با عزیزترین دارایی‌هایمان بدرود بگوییم؛ و اگر می‌توانست ما از چنین آموزشی استقبال نمی‌کردیم چون دست آخر، ما عزیزترین داریی‌هایمان را نزدیک‌تر از دوستانمان نگه می‌داریم.
vesal_d
مصیبت به اشکال مختلف رخ می‌نماید؛ و اینکه اگر مردی بر اوضاع خود مسلط نشود محکوم است به اینکه اوضاع بر او مسلط شود.
بیتا
تمام خانواده‌های شاد مانند یکدیگر هستند؛ اما هر خانوادهٔ غمگینی به شیوهٔ منحصر به خود غمگین است.
je suis jay
مهم‌ترین نشانهٔ خرد، شادمانی دائمی است.
Aa
نقش پدر و مادر این است که نگرانی‌های خود را بیان کنند و بعد سه گام عقب بکشند؛ نه یک گام، حواست باشد، نه دو، بلکه سه گام، یا شاید هم چهار (اما پنج گام نه.) بله، والدین باید تردیدهایشان را بیان کنند و بعد سه یا چهار گام عقب بکشند تا فرزند بتواند خودش تصمیم بگیرد (حتی وقتی که آن تصمیم ممکن باشد به ناامیدی منجر شود).
Aa
اگر کسی قرار است افق‌های دیدش را وسیع کند بهتر است جسارت به‌خرج دهد و فراتر از افق پا بگذارد.
Márma
اگر چیزی را هدر ندهی نیازمند نخواهی شد؛ نه قرض بگیر و نه قرض بده.
پوریا
کنت که آمادهٔ ترک سوئیتش بود با خود اندیشید که عجیب است. از خردسالی باید یاد بگیریم با دوستان و اعضای خانوادهٔ خود خداحافظی کنیم؛ پدر و مادر و برادر و خواهرمان را در ایستگاه بدرقه می‌کنیم، به دیدار اقوام خود می‌رویم، به مدرسه می‌رویم، به خدمت نظام می‌رویم، ازدواج می‌کنیم و یا به خارج سفر می‌کنیم. این بخشی از تجربهٔ انسان‌هاست که دائم شانه‌های دوستی را در دستان خود می‌فشاریم و برایش آرزوهای خوب می‌کنیم و با این امید قلب خود را تسلی می‌دهیم که به‌زودی دوباره خبری از او خواهیم شنید.
zohreh
«چگونه است که ملت ما از میان این همه‌چیز دوئل را صمیمانه در آغوش کشیده‌اند؟»
zohreh
من با این اعتقاد زندگی کرده‌ام که فقط خداوند هدف انسان را می‌داند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
زمانی‌که پدر و مادر کنت در سال ۱۹۰۰ به فاصلهٔ چند ساعت تسلیم وبا شدند، دوک اعظم بود که کنت خردسال را کناری کشید و برایش توضیح داد که باید به‌خاطر خواهرش قوی باشد؛ اینکه مصیبت به اشکال مختلف رخ می‌نماید؛ و اینکه اگر مردی بر اوضاع خود مسلط نشود محکوم است به اینکه اوضاع بر او مسلط شود
زینب دهقانی

حجم

۵۸۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۹۶ صفحه

حجم

۵۸۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۹۶ صفحه

قیمت:
۸۷,۵۰۰
۶۱,۲۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد