بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سنگ‌کوب | طاقچه
کتاب سنگ‌کوب اثر مهناز معینی

بریده‌هایی از کتاب سنگ‌کوب

نویسنده:مهناز معینی
انتشارات:مهناز معینی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۱۴ رأی
۴٫۴
(۱۴)
آدمیزاد تا درد رو خودش با وجودش لمس نکنه نمی تونه بفهمه و درک کنه
kamrang
همیشه دوستت داشتم حتی وقتی که حالم ازت بهم می خورد
kamrang
آدما بازیچهٔ هم نیستند که وقتی از لحاظ عاطفی لازمشون داریم قبولشون کنیم و وقتی کیس های مناسب تر واسمون پیش اومد اونارو مثل یه دستمال مستعمل پرت کنیم تو زباله ها.. تعهد پس چی میشه؟ قانون پاداش و جزای کائنات؟ نمی ترسی از عقوبت کارت؟ از خدا...از آه امیر؟ آنه.. انسانیت چی میشه...یادت رفته اون روزای سختی که امیر باهات بود.. یادت رفته اون همه عشقی بینتون اتفاق افتاد؟ تو اون آنه ای نیستی که ما همه می شناختیم...تو ترسناک شدی...نمی خوام روزی بیاد که پشیمون برگردی وامیر دیگه قبولت نکنه.. _ اون روز هیچ وقت نمیاد مانی.. و در مورد خشم خدا ...من خطایی نکردم...خیانتی نکردم...هنوز هیچی بین من وامیر نبوده هیچ قراردادی!
kamrang
گاهی بعضیا میان که فقط برن...این رفتن شاید تلخ ترین تجربه ایه که یه انسان می تونه داشته باشه مثل مردن کسی که از خودت بیشتر دوسش داری...اونا میان تا تو طعم عشقو بچشی و بدون اینکه این طعمو هضم کنی میرن.. دیدی وقتی یه غذایی مقدارش کمه طعم خوبش همیشه می مونه زیر زبونت؟ اون اومد...تا فقط بهم بگه عشق چه رنگیه...تا من بفهمم زندگی چقدر متفاوته وقتی یه نفرو یه جوری می خوای که تا حالا کسی رو نخواستی... اون یه نفر میره اما یه نقش زیبا رو توی روحت جا میذاره...
kamrang
_ مرد که گریه نمی کنه مانی... _ مگه مرد آدم نیست...مگه احساس نداره...مگه دلش پر نمیشه...مگه دلش نمیشکنه...چرا حق گریه کردن هم بهم نمیدی؟
kamrang
تو عاشق شدی؟ _وا...خب من عاشق امیرم دیگه! _نه دیگه نشد...تو امیرو انتخاب کردی و دوسش داری.. اگه اون طرفت نمی اومد تو هم طرفش نمی رفتی این خیلی فرق داره! عین اینکه یه تیشرت کادو بگیری وبپوشی وبگی دوسش داری یا رشته درسی که به خاطر شرایطش واردش شدی این فرق داره مدتها یه تیشرتو پشت ویترین ببینی وبرا خریدش پول جمع کنی و خودتو توش تصور کنی یا رشته ای که عاشقشی وبا هزارتا بدبختی واردش شی و غرق علاقه ات بهش بشی این دوتا زمین تا آسمون فرق داره فکر کن تو یه چیزی رو با تمام وجودت بخوای!
kamrang
نیامده ایم که برویم وفراموش شویم بلکه آمده ایم که بمانیم و ماندگار شویم
kamrang
به نظرم شما زنا خیلی پیچیده اید...خیلی
kamrang
چرا ما آدما به احساسات دیگران اهمیت نمیدیم...من اگه الان میگفتم دندونم آبسه کرده بیشتر نگران میشدی تو
kamrang
یه ترسو همیشه نزدیکه، آدمو زاپاس نگه می داره...به خاطر منافعش...می مکش وتا تمومش نکنه دورش نمیندازه فریز میکنه واسه روزای بعد.. آدم فریز شده هیچ وقت اون آدم سابق نمیشه
kamrang

حجم

۲۳۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

حجم

۲۳۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

قیمت:
۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد