بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شلغم میوه‌ی بهشته | طاقچه
تصویر جلد کتاب شلغم میوه‌ی بهشته

بریده‌هایی از کتاب شلغم میوه‌ی بهشته

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۳۴ رأی
۳٫۵
(۳۴)
اگر نصیحت اثری داشت، آن را مفت نمی‌دادند
نسیم رحیمی
دوستی بی‌جهت می‌شود، دشمنی بی‌جهت نمی‌شود.
نسیم رحیمی
فایده زندگی خود زندگی است، به‌خاطر لذت‌های کوچک و حتی دردهایش. زیرا اگر درد نباشد انسان در مقابل لذت بی‌تفاوت خواهد ماند.
نسیم رحیمی
غصه نخور غم میاد - سوراخ روزیت هم میاد!
نسیم رحیمی
خودت می‌خواستی در حمام رخت بشوئی من پیشدتی کردم.
حمید
زیر دیوار شکسته مخواب و خواب آشفته مبین!
نسیم رحیمی
البته که صبر خواهم کرد. خدا بنده صابر را دوست دارد.
AS4438
یک وقت دیدی حرصم درآمد و متکا را از زیر سرش برداشتم و در دهانش گذاشتم. این مرد خیال کرده است زن سی ساله‌اش که سیزده سال است روی خشت نرفته بعد از این بچه می‌نشیند و یک پسر کاکل زری دیگر برایش می‌آورد. تهران چهار دروازه دارد از سه تای آن آدم نفهم وارد می‌شود.
ملکوت
مادربزرگ من می‌گوید هر وقت مسافر شما برمی‌گردد به خانه، هر وقت چیزی می‌خرید و به خانه می‌آورید، هر وقت چند بچه جمع می‌شوند به بازی، هر وقت از کسی تعریف می‌کنید یا از شما تعریف می‌کنند، هر وقت در خانه می‌گوئید و به غفلت می‌خندید اسفند را از یاد نبرید.
نسیم رحیمی
عاقد مفت که گیرت آمد موش‌های خانه را هم عقد کن
نسیم رحیمی
اتاق ضلع شرقی با تیکه پاره‌های وسائل و خرت و پرت‌های بی‌ارزشی که اینجا و آنجا روی هم انباشته شده یا به در و دیوار آویخته بود، بلافاصله در بیننده این گمان را ایجاد می‌کرد که صاحب آن نمی‌باید از نظم و ترتیب یا ذوق و سلیقه که نام دیگرش هنر خوب زیستن است و به نظر برخی کسان آئینه شخصیت یا خود دوم وجود آدمی است بوئی برده باشد. اگر این موضوع درست باشد که سلیقه یعنی قلبی برای دوست داشتن و همیشه یک سلیقه بد بهتر است از بی‌سلیقگی، به سادگی نتیجه می‌گیریم که این خصوصیت جزئی است از غریزه آدمی برای بهتر زیستن که هر کس و هر خانواده متناسب با تربیت و امکانات خود کم و بیش از آن بهره‌ای دارد.
مهرسام
دعا می‌کنم زبان تو کوتاه شود و عمر من دراز.
نسیم رحیمی
دعا می‌کنم زبان تو کوتاه شود و عمر من دراز.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
فایده زندگی خود زندگی است، به‌خاطر لذت‌های کوچک و حتی دردهایش. زیرا اگر درد نباشد انسان در مقابل لذت بی‌تفاوت خواهد ماند.
Book
به خانه همسایه می‌روی تا طرز غذا پختن را به آنها یاد بدهی، آن‌وقت غذای خودت روی آتش می‌سوزد
Book
و آیا رنج‌های دوران کودکی نیست که سازنده یا ویران‌کننده عواطف لطیف روح انسانی است برای مابقی طول زندگی؟!
فریبا
بیست نفر از کسانی که می‌خرند شلغم در تنگ کلاغ پر یا گاه صبحدم از سبزی‌فروشی مشدی محرم سرود می‌خواندند می‌گفتند با هم که در زندگی‌شان ندارند هیچ غم جز درد عشق نازنین شلغم چرا که او هست سینه را مرهم دافع سرفه رافع بلغم نبوده و نیست هیچ عضوی را سم حتی تفاله‌اش را می‌شود کرد دم هر کس بخورد نمی‌کند خم گردن در پیش مردم عالم ولو که باشد حریفش رستم آفت ندارد بادمجان بم آهای پول حلال سلیقه دار آدم «شلغمام داغه، داغه آی شلغم»
نسیم رحیمی
در زمستان سبزی نیست که بفروشم. باید یک چیزی بفروشم. من کاسبم برایم فرق نمی‌کند، سبزی نشد سیاهی، سیاهی نشد زردی می‌آرم. و همه اینها برای آن است که زنم توی خانه سرخ باشد و مثل طاووس جولان بدهد.
نسیم رحیمی

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد