بریده‌هایی از کتاب شاه بی‌شین

سال‌ها بعد، زن‌هایی که پای همین تنورها پیر شده‌اند برای نوه‌هاشان در شهر، از ملکه‌ای سخن خواهند گفت که روزی در قالب زنی زمینی به روستای آن‌ها آمد و مثل آن‌ها نان به تنور چسباند و همین کارش باعث شد بختش برگردد و تا آخر عمر دربه‌‌‌دری و غریبی بکشد

«راست گفته‌اند که شکست یتیم است و پیروزی صدها پدر دارد!»

«آه پدر تاجدار! هیچ چیز در این دنیا غم‌انگیزتر از این نیست که یک پادشاه دیگر پادشاه نباشد.»

زن جوان و چاق، با آن ابروهای عقربی‌اش، در آخرین لحظه با غیض و غصه به تو و مادرت نگاه می‌کند و مشتش را محکم می‌کوبد به تخته سینه‌اش

هیچ چیز در این دنیا غم‌انگیزتر از این نیست که یک پادشاه دیگر پادشاه نباشد.