بریدههایی از کتاب جریان شناسی فمینیسم اسلامی و رویکرد آن به خانواده
۲٫۴
(۱۰)
فمینیسماسلامی، مصداق (نُؤمِنُ بِبَعضٍ و نکفُرُ بِبَعضٍ) است؛ یعنی برخی از آموزههای دین را میتوان پذیرفت و دسته دیگر را نفی کرد. به عقیده فمینیستهای کشورهای اسلامی، اگر دنیای امروز، لیبرالیسم را قبول دارد، فمینیستها هم باید آن را بپذیرند و اگر لیبرالیسم با اسلام تعارض داشته باشد، آن بخش از اسلام را که مخالف لیبرالیسم است، باید تعدیل کرد. آنها قوانین اسلام را آنچنان دستکاری میکنند که فقط معنویت و احساس آرامش بدون شریعت از آن باقی بماند که آن معنویت را بوداییها هم میتوانند تأمین کنند.
سیّد جواد
یکی از فمینیستهای اسلامی خارج از کشور (نیره توحیدی)، به صراحت به این نکته اشاره کرده است و میگوید:
«این گرایش شاخهای از فمینیسم است که به تفسیر زنمدارانه از اسلام میپردازد و از آنجا که دین را نافذترین و مهمترین رکن فرهنگ در کشورهای اسلامی میبیند، از اینرو آرم آنها و راهکارهای خود را در حال و هوای مباحث دینی و از زاویهای دروندینی پی میگیرد هرچند اساس اندیشه و راهکار خود را برآمده از آموزههای دینی نمیداند؛ به عبارت دیگر، در این انگاره، ادبیات دینی، بستر طرح مباحث فمینیستی قرار میگیرد نه آنکه تفکر دینی، منشأ حرکت دفاع از حقوق زنان باشد.»
سیّد جواد
ممکن است در ابتدا چنین توهم شود که فمینیسماسلامی پدیدهای اسلامی یا دستکم، طراحی شده توسط معتقدان به اسلام است، اما واقعیت آن است که فمینیسماسلامی یک برداشت پستمدرنیستی از فمینیسم برای ارائه به کشورهای اسلامی است. بیتردید پیوند ملتهای مسلمان با آموزههای اسلامی، مانعی بزرگ در موفقیت فمینیسم است. از این رو بیان میکنند باید با طرح الگوهای بومی و با ظاهری اسلامی به دفاع از فمینیسم پرداخت و با تفسیرهایی جدید از متون دینی، مفاهیم دینی را در خدمت نهضت فمینیسم گرفت.
سیّد جواد
لیبرالها کوشیدند بیان کنند زنان از همه لحاظ شبیه مردان هستند و فقط در شکل ظاهری متفاوتاند؛ بنابراین خواهان برابری کامل با مردان و انکار تفاوتها شدند. میتوان گفت نقشهای جنسیتی زنانه همانند مادری را نفی و خود را دارای خصوصیات مردانه تلقی میکنند و به مبارزه با آن میپردازند.
مثلاً در مورد نقش مادری ـ که یکی از جنجالیترین بحثهای فمینیستی است _ این گروه معتقدند، نقش مادری زمانی یک عمل انسانی متعالی و لذتبخش است که زن بتواند با آگاهی و اختیار برای داشتن فرزند اقدام کند؛ لذا سقطجنین یکی از اساسیترین حقوق مورد نظر گروه لیبرال است.
سیّد جواد
تصور نابرابری در قانون ازدواج برای اولین بار در اواسط قرن ۱۹ مطرح شد. بهطور مثال تا آن زمان اگر زنی مرتکب عمل زنا میشد، جزای او طلاق بود، اما مرد نه تنها در وضعیت مشابه مجازات نمیشد، بلکه مسائلی چون خشونت خانگی و خشونت فیزیکی مرد علیه زن هیچ شمرده میشد.
در نتیجه این اعمال خشونتآمیز از سوی مردان علیه همسرانشان، صاحبنظران فمینیست به فکر چاره افتادند تا با انجام اقدامات و تغییراتی در قوانین ازدواج زنان را از زیر چنگال مردان برهانند، و آنان را نجات دهند.
سیّد جواد
لیبرالیستها با تفکرات ضد دین مسیحیت (تحریف شده) که زنان را حقیر و پست میدانست و در عوض شأن بالایی برای مرد قائل بود، وارد شده و با شعار برابری زن و مرد و بیانیههای گوناگون خواستار رهایی، آزادی و ارج نهادن به مقام زن شدند تا آنان را از خانهها و از زیر یوق مردان بیرون کشند. بهعلاوه، لیبرالیستها تمام تلاش خود را برای استقلال زن در هر مقولهای به کار بستند.
سیّد جواد
مقوله جنبش آزادی زنان (فمینیسم)، از قرن نوزدهم در جوامع اروپایی ظهور کرد و در تلاش برای ثبات یا به دست آوردن حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برابر یا برتر زنان با مردان بود. فمینیستها مبانی اعتقادی کلامی خود را از سکولاریسم، لیبرالیسم و اومانیسم که بر پنج محور فردگرایی، تجربهگرایی، برابریخواهی، آزادیخواهی و عملگرایی استوار است، بنا کردند.
فمینیستها خواهان حقوق مساوی، داشتن آزادی مطلق به قیمت رها شدن زنان از محیط امن خانواده، عدم ازدواج، همجنسبازی و... شدند که سبب از هم پاشیده شدن شالوده خانواده شد؛ لذا میتوان بیان کرد اگر جنبش فمینیسم از مبانی اصیل دینی دور نمیافتاد، میتوانست به تمام اهداف و خواستهای خود در جهت صحیح آن دست پیدا کند.
آنان در ابتدای حرکت خود، دستاوردها و پیامدهای مثبتی، همانند «حق رأی» برای زنان به همراه داشتند، اما در ادامه روند آن میتوان به کسب دستاورد منفی همانند «کنوانسیون» اشاره کرد که در آن خواهان تساوی مطلق حقوقی و قانونی زن و مرد بدون در نظر گرفتن تفاوتهایشان شدند.
سیّد جواد
چگونه میتوان تفاوتهای فیزیولوژیک و طبیعیِ جنسیتی میان زن و مرد را که از بدیهیات است در مقام قانونگذاری نادیده گرفت؟ حال با فرض نادیده گرفتن چنین اختلافات بارزی و وضع قوانین برابر و مساوی چه چیز میتواند ضامن عدالت و آزادی و کرامت انسانی زن در جامعه باشد؟
سیّد جواد
مهمترین عنصر فرهنگ غربی و به تعبیری ستون فقرات آن، اومانیسم یا اصالت انسان است که به معنای بازگشت به انسان بهجای خدا، بازگشت به زمین بهجای آسمان و بازگشت به زندگی دنیا بهجای آخرت است. اومانیسم انسان را در ماورای طبقات، ملیتها، فرهنگها، مذهبها، رنگها، نژادها و خونها بهصورت یک واحد میبیند و هرگونه تبعیض و تفاوتی را نفی میکند.
لذا اندیشهپردازان اومانیسم تأثیرات بسزایی بر رهبران جنبش فمینیسم و تفکرات فمینیستی گذاشتند که از جمله مهمترین نظریهپردازان آنان میتوان به کانت و دکارت اشاره کرد
سیّد جواد
جان استوارت میل از جمله فلاسفه عقلگرایی است که در اثر فمینیستی بسیار مشهور خود «انقیاد زنان» به آموزههای مسیحی از منظر حقوقی با زیرکی انتقاد میکند. وی وجوب تمکین زن از شوهر را بردگی کامل و برخلاف نص صریح کتاب مقدس دانسته است.
همچنین میتوان به کتاب «زناشویی و اخلاق» اثر برتراند راسل اشاره کرد؛ وی با اعتقاد به اینکه نظام حقوقی و اخلاقی مسیحیت درباره زنان، ناقص، ناکارآمد و تحقیرآمیز بوده و بهگونهای تدوین شده است که سلامت روانی و اخلاق اجتماعی، خانوادگی و فردی را تهدید کرده و آن را به مخاطره میاندازد، انتقاد سختی را بر آموزههای کتاب مقدس و کلیسا در دو حوزه حقوق و اخلاق وارد میسازد.
سیّد جواد
حجم
۶۰۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۶۰۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان