بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده‌اند | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده‌اند

بریده‌هایی از کتاب ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده‌اند

امتیاز:
۳.۷از ۳۶ رأی
۳٫۷
(۳۶)
رادیو، داروی من است، تفاله‌های روز را از من می‌شوید. آهنگسازان قدیمی این کار را برایم می‌کنند
farnaz Pursmaily
هربار به کسی پولی بدهید تا به شما بگوید چکار کنید، یک بازنده هستید و این شامل روان‌پزشکت، روانشناست، دلال و حتا معلم مدرسه و افراد دیگر هم می‌شود. هیچ درسی بهتر از این وجود ندارد که بعد از شکست دوباره خودت را جمع و جور کنی و به کارت ادامه بدهی. اما هنوز بسیاری از مردم با ترس دست و پنجه نرم می‌کنند. آن‌قدر از شکست می‌ترسند که شکست می‌خورند.
k1
چرا چرا چرا کتاب‌های بیشتری با این قدرت نداریم؟ مشکل نویسنده‌ها چیست؟ چرا انقدر نویسندهٔ خوب کم داریم؟
.
در ایستگاه‌های مختلف رادیویی به دنبال موسیقی می‌گردم، موسیقی مناسب. همهٔ آن‌ها بد، یک‌نواخت، بدون سرزندگی، ناکوک و بی‌محتوا هستند. بعضی از این موسیقی‌ها میلیونی می‌فروشند و سازندگان آن‌ها خودشان را هنرمند واقعی می‌دانند. این وحشتناک است، چرت و پرت‌های وحشتناکی که وارد کلهٔ شما می‌شوند. بقیه از این خوششان می‌آید. خدای من! به آن‌ها گوه هم بدهی، می‌خورند. واقعاً نمی‌توانند چیزی را تشخیص بدهند؟ بشنوند؟ نمی‌توانند آبکی بودن و مانده بودن را حس کنند؟
.
زمان ساخته شده است تا به هدر برود. می‌خواهی چه کار کنی؟ همیشه که قدرت دست تو نیست.
.
هر مسابقهٔ انسانی نوعی قمار است
.
اساساً دید من به نویسندگان این‌طور است، انسان‌هایی نیمه‌دیوانه که نمی‌توانند با جامعه هماهنگ شوند.
.
حس‌های من دقیق و درست نیستند اما مال خودم هستند و اکثرشان ابداعی‌اند.
.
چه کسی می‌داند شاید یک روز من هم بستری شدم و روی آن کاغذهای مسخره نقاشی کشیدم و وصل کردم به دیوار.
.
از آن شب‌هایی است که حسی برای نوشتن نیست. کاش همیشه همین‌طور بود. بی میل و رغبت، بی‌حوصله، نور و رقصی وجود ندارد، حتا تنفر هم وجود ندارد. اینجوری هیچ‌کس نمی‌تواند حتا خودکشی کند. حتا فکرش هم به ذهن آدم نمی‌رسد. بلند شو قدری خودت را بخاران و برو آب بخور.
.
زندگی عجیب و غریبی داشتم، بیشترش ترسناک بود، در مجموع فقط می‌توان گفت جان کندن بود. اما فکر می‌کنم این راهی بود که از طریق آن، خودم را از وسط گوه بیرون کشیدم و متفاوت شدم. به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم که چقدر شوخی و خنده و گاهی با شخصیت بودن از خودم نشان داده‌ام، بدون این که اهمیت بدهم چه رخ داده است.
.
دوست دارم که در زندگی بعدی‌ام گربه باشم، روزی ۲۰ ساعت بخوابم و منتظر غذا باشم، در گوشه‌ای بنشینم و ماتحتم را بلیسم. انسان‌ها بدبخت و عصبی‌اند، تک‌بعدی فکر می‌کنند.
.
چیزهای زیادی هستند که می‌توان راجع‌به‌شان نوشت اما نمی‌توان دربارهٔ آن‌ها حرف زد.
.
مردم از پله‌برقی‌ها و آسانسورها بالا و پایین می‌روند، سوار ماشین می‌شوند، گاراژهایی دارند که با اشارهٔ یک دکمه، درب آن باز می‌شود و به باشگاه بدنسازی می‌روند تا چربی‌های اضافهٔ خود را آب کنند.
.
هیچ چیز نمی‌تواند انسان را از نوشتن باز دارد مگر خودش. اگر کسی واقعاً آرزوی نوشتن داشته باشد به آن می‌رسد. تمسخر و پذیرفته نشدن کارهایش تنها او را قدرتمند می‌کند و هرچه بیشتر مانع او شوند مانند آب پشت سد قوی‌تر و بیشتر می‌شود.
sama.k
مرگ را در جیب چپم، این‌ور و آن‌ور می‌برم. گاهی آن را درمی‌آورم و با او صحبت می‌کنم: " سلام عزیزم! چه خبر؟ کی به سراغم می‌آیی؟ من آماده‌ام".
sama.k
همهٔ آن مردم احمق. آن‌ها چه کار می‌کنند؟ به چه فکر می‌کنند؟ همهٔ ما به سمت مرگ می‌رویم، همهٔ ما، چه سیرک جالبی، تنها بودن ما را مجبور می‌کند به هم عشق بورزیم اما این هم جواب نمی‌دهد. ما وحشت‌زده و غرق در ابتذالیم، توسط چیزی که نیست، خورده می‌شویم.
Ashley
هیچ چیز نمی‌تواند انسان را از نوشتن باز دارد مگر خودش. اگر کسی واقعاً آرزوی نوشتن داشته باشد به آن می‌رسد. تمسخر و پذیرفته نشدن کارهایش تنها او را قدرتمند می‌کند و هرچه بیشتر مانع او شوند مانند آب پشت سد قوی‌تر و بیشتر می‌شود.
کاربر ۴۹۹۰۸۴
هیچ چیز نمی‌تواند انسان را از نوشتن باز دارد مگر خودش. اگر کسی واقعاً آرزوی نوشتن داشته باشد به آن می‌رسد. تمسخر و پذیرفته نشدن کارهایش تنها او را قدرتمند می‌کند و هرچه بیشتر مانع او شوند مانند آب پشت سد قوی‌تر و بیشتر می‌شود. در نویسندگی باختن وجود ندارد.
Danial Taherpour
هیچ درسی بهتر از این وجود ندارد که بعد از شکست دوباره خودت را جمع و جور کنی و به کارت ادامه بدهی.
اسماء

حجم

۱۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۱۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان