بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دوبیتی‌های باباطاهر | صفحه ۲۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دوبیتی‌های باباطاهر

بریده‌هایی از کتاب دوبیتی‌های باباطاهر

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۲۴۵ رأی
۴٫۷
(۲۴۵)
دل عاشق به پیغامی بسازد خمار آلوده با جامی بسازد مرا کیفیت چشم تو کافیست ریاضت کش ببادامی بسازد
ــسیّدحجّتـــ
بی ته سر در بیابانم شو و روز سرشک از دیده بارانم شو و روز نه بیمارم که جایم میکری درد همیدانم که نالانم شو و روز
darya
بی ته هر شو سرم بر بالش آیو چو نی از استخوانم نالش آیو شب هجران بجای اشک چشمم ز مژگان پاره‌های آتش آیو
*Narges*
سه درد آمو بجانم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره دیره غم یار و غم یار و غم یار
Gole narges
مکن کاری که پا بر سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو چو فردا نامه خوانان نامه خونند تو وینی نامهٔ خود ننگت آیو
Kamand
وای از روزی که قاضیمان خدا بو سر پل صراطم ماجرا بو بنوبت بگذرند پیر و جوانان وای از آندم که نوبت زان ما بو
Kamand
خوش آن ساعت که یار از در آیو شو هجران و روز غم سر آیو زدل بیرون کنم جانرا بصد شوق همی واجم که جایش دلبر آیو
*Narges*
بمیر ای دل که آسایش بیابی که مو تا جان ندادم وانرستم من از روز ازل طاهر بزادم ازین رو نام بابا طاهرستم
usofzadeh.ir
نه زورستم که با دشمن ستیزم نه بهر دوستان سیم و زرستم ز دوران گرچه پر بی جام عیشم ولی بی دوست خونین ساغرستم
usofzadeh.ir
فلک بر هم زدی آخر اساسم زدی بر خمرهٔ نیلی لباسم اگر داری برات از قصد جانم بکن آخر ازین دنیا اساسم
گل نرگس
غم عشقت ز گنج رایگان به وصال تو ز عمر جاودان به کفی از خاک کویت در حقیقت خدا دونه که از ملک جهان به
usofzadeh.ir
شبی خواهم که پیغمبر ببینم دمی با ساقی کوثر نشینم بگیرم در بغل قبر رضا را در آن گلشن گل شادی بچینم
usofzadeh.ir
دلی دیرم خریدار محبت کز او گرم است بازار محبت لباسی دوختم بر قامت دل زپود محنت و تار محبت
Maryam Bagheri
مرا نه سر نه سامان آفریدند پریشانم پریشان آفریدند پریشان خاطران رفتند در خاک مرا از خاک ایشان آفریدند
usofzadeh.ir
تن محنت کشی دیرم خدایا دل با غم خوشی دیرم خدایا زشوق مسکن و داد غریبی به سینه آتشی دیرم خدایا
سپیده
خدایا داد از این دل داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل چو فردا داد خواهان داد خواهند بر آرم من دو صد فریاد از این دل
*Narges*
سه درد آمو بجانم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره دیره غم یار و غم یار و غم یار
*Narges*
نمیدانم دلم دیوانهٔ کیست کجا آواره و در خانهٔ کیست نمیدونم دل سر گشتهٔ مو اسیر نرگس مستانهٔ کیس
لیندا
دوبیتی شمارهٔ ۱۲ بود درد مو و درمانم از دوست بود وصل مو و هجرانم از دوست اگر قصابم از تن واکره پوست جدا هرگز نگردد جانم از دوست
لیندا
دلی دیرم خریدار محبت کز او گرم است بازار محبت لباسی دوختم بر قامت دل زپود محنت و تار محبت
m.gh.t

حجم

۲۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

حجم

۲۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

قیمت:
رایگان