بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بانکدار فقرا | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بانکدار فقرا

بریده‌هایی از کتاب بانکدار فقرا

۳٫۸
(۱۷)
علم اقتصاد باید نشان دهد که اقتصاد بازاری ضرورتاً نباید محل خوشگذرانی سرمایه‌داران سودجو باشد؛ بلکه باید زمینه‌ای را برای همه خیرخواهانی فراهم آورد که می‌خواهند جهان را در مسیر درستی هدایت کنند.
مهتا
پیشنهاد من این است که اصل کوته بینانه به حداکثر رساندن سود را نادیده گرفته و در عوض سراغ اصول تعمیم یافته‌ای برویم که در آن کارآفرینان برای به حداکثر رساندن دو مؤلفه تلاش می‌کنند: الف - سود؛ ب - منافع اجتماعی. مشروط بر اینکه سود، منفی نباشد. (درحقیقت، هیچ یک از این مؤلفه ها نباید منفی باشد اما این مفهوم ذکر شد تا بیشتر به اصل کنونی به حداکثر رساندن سود بپردازم.)
مهتا
اگر نگرش ما این‌گونه باشد که همه انسان‌ها (حتی گدایان پابرهنه و سرگردان در خیابان‌ها) یک کارآفرین احتمالی می‌باشند، آنگاه می‌توانیم سیستم اقتصادی را ایجاد کنیم که به هر مرد و زن این امکان را می‌دهد تا توانایی‌ها و ظرفیت‌های اقتصادی خود را کشف کنند. به این طریق مانعی که از دیرباز بین کارآفرینان و کارگران وجود داشته، از بین می‌رود. در نتیجه، فرد خود انتخاب می کند که یک کارآفرین باشد یا یک حقوق بگیر.
مهتا
من این اصل نظام سرمایه‌داری را می‌پذیرم که سیستم اقتصادی باید رقابتی باشد، زیرا رقابت منجر به نوآوری، تغییرات فناورانه و مدیریت بهبود یافته می‌گردد.
مهتا
معتقدم که ارائه کمک بیکاری بهترین روش برای پرداختن به مسئله فقر نیست. فقرای قوی، سالم و آماده کار نیازی به صدقه ندارند! این کار نه تنها بدبختی آنها را بیشتر می کند؛ بلکه انگیزه و مهمتر از آن «عزت نفس» آنها را نیز از بین می‌برد.
مهتا
در دنیای واقعی، مالیات‌ها تنها به منظور تأمین هزینه‌های «دیوان سالاری» پرداخت می‌شود. بنابراین کاری برای فقرا صورت نمی‌گیرد و ازآنجایی‌که اکثر مقامات دولتی هرگز انگیزه‌ای برای کسب درآمد نداشته‌اند، برای افزایش کارایی خود چندان تلاش نمی‌کنند. در حقیقت، دولت با یک عامل بازدارنده مواجه است: اغلب نمی‌تواند بدون مواجهه با اعتراض مردم، از ارائه خدمات اجتماعی سر باز زند. بنابراین چنین وضعیتی ادامه می‌یابد و هر سال اوضاع بدتر از قبل می‌شود.
مهتا
گرامین یک بانک خصوصی خودکفا است. در صورتی‌که اعضای آن به درآمدی دست یابند، می‌توانند: پمپ آب خریداری کنند، خانه بسازند، فرزندان خود را به مدرسه بفرستند، از خدمات درمانی برخوردار شوند و.... روش دیگر برای دسترسی به این اهداف این است که اجازه دهیم ابتدا صاحبان کسب و کارها درآمدی به دست آورند و سپس دولت مالیات آنها را دریافت نماید. آن‌گاه از این مالیات برای ارائه خدمات به فقرا استفاده شود؛ اما در حقیقت هرگز چنین اتفاقی نمی‌افتد.
مهتا
درکشورهای صنعتی، کسب و کارهایی که به صورت غیررسمی شکل گرفته‌اند، نوعی کلاهبرداری محسوب می‌شوند. فقرای دارای مشاغل آزاد نیز برای قانونی کردن این کسب و کارها باید برگه‌های مورد نیاز را تکمیل نمایند، درخواست خود را مطرح سازند و صورت همه داد و ستدهای خود را ثبت و نگهداری کنند. اما این غیر واقع بینانه است که از یک نیازمند بی تجربه و نسبتاً بی سواد انتظار داشته باشیم که همه این کاغذ بازی‌ها را انجام دهد. در نتیجه، بسیاری از نخستین وام‌گیرندگان ما در اروپا مجبور می‌شوند قوانین را زیر پا بگذارند، در صورت نیاز رشوه دهند و در مورد وام‌هایی که دریافت می‌کنند، سخنی به زبان نیاورند!
مهتا
گرامین تصورات پیش پنداشتی بسیاری از اروپایی‌ها را ناکام کرده‌است. بزرگترین عامل شکست من درکشورهای توسعه یافته، سرسختی و یکدندگی سیستم دولت بهزیستی بود. برنامه‌های برگرفته از گرامین، همواره با یک مشکل مواجه بوده‌اند و آن اینکه افرادی که هر ماه مبلغی را به صورت اعانه از دولت دریافت می‌کردند، می‌ترسیدند برای خود کسب و کاری راه بیندازند. درست مانند زنان بنگلادش که به دلیل سنّت های غلط، نمی‌توانستند در شغلی مشغول به کار شوند. بسیاری از این افراد با احتساب اعانه و پوشش بیمه‌ای که بعد از شاغل شدن از دست می‌دادند به این نتیجه می‌رسیدند که بهتر است در همین وضعیت باقی بمانند.
مهتا
نظریه «اقتصاد خرد» که نقش حیاتی در چهارچوب تحلیلی علوم اقتصادی ایفاء می کند، ناقص است. این نظریه انسان‌ها را یا مصرف کننده می‌داند یا کارگر، و اساساً توانایی آنها برای خوداشتغالی را نادیده می‌گیرد. این دوگانگی تئوریک بین کارآفرینان و کارگران، اهمیتی برای خلاقیت و نبوغ انسان‌ها قائل نشده و مشاغل آزاد بسیار رایج در کشورهای جهان سوم را نشانهٔ توسعه نیافتن آنها می‌داند!
مهتا
بدتر از همه اینکه، اقتصاددانان تأثیر اجتماعی اعتبارات را درک نکرده بودند. در نظریات اقتصادی، «اعتبار» تنها وسیله ای است که به واسطه آن چرخ‌های صنعت و تجارت می‌چرخد. اما واقعیت این است که اعتبار، قدرت اقتصادی ایجاد می کند که تأثیر اجتماعی آن به سرعت نمایان می‌گردد. مؤسسه های اعتباری و بانک‌ها با وضع قوانینی که تنها به نفع قشر خاصی از جامعه است، منجر می‌شوند که تنها این قشر بتواند وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود را بهبود بخشد. هم در کشورهای فقیر و هم در کشورهای ثروتمند، موسسات اعتباری به سود ثروتمندان عمل نموده و با این کار حکم «اعدام فقرا» را صادر می‌کنند!
مهتا
بهبود اقتصاد ملی الزاماً به معنای بهبود وضعیت فقر نمی‌باشد. بنابراین لازم است تعریف دیگری از توسعه ارائه داد. تعریفی که تنها به تغییرات مثبت و قابل سنجش در درآمد سرانه پنجاه درصد قشر ضعیف جامعه اشاره داشته باشد.
مهتا
منظور ما این است که آموزش‌ها نباید به زور تحمیل شوند. بهتر است آموزش‌ها را تنها درصورتی ارائه کنیم که افراد خود خواستار آن بوده و حتی مایلند هزینه‌های فراگیری آن را چه به صورت نقدی و چه غیرنقدی بپردازند. برای مثال: وام‌گیرندگان گرامین خود مایلند آموزش ببینند تا به این طریق بتوانند از اطلاعات مندرج در دفترچه پس‌انداز خود مطلع شوند، تعداد اقساط پرداخت شده و باقیمانده را محاسبه کنند، «تصمیمات شانزده‌گانه» را بخوانند، اطلاعات ضروری خود را یادداشت نمایند، اخبار بازرگانی را دنبال کنند و یا مهارت‌های لازم برای پرورش دام و طیور یا شیوه‌های جدید کاشت، انبارداری و به عمل آوردن محصولات کشاورزی را بیاموزند.
مهتا
به لطف بودجه‌هایی که برای رفاه و بهزیستی مردم تخصیص یافته، صنعت عظیمی در سراسر جهان شکل گرفته که تنها هدف آن ارائه چنین آموزش‌هایی است. کارشناسان برنامه‌های مبارزه با فقر بر این نظرند که فقرا با دریافت این آموزش‌ها می‌توانند به پیشرفت‌های اقتصادی دست یابند. غافل از اینکه واقعیت چیز دیگری است. فقرا تنها به این دلیل که نمی‌توانند عایدات حاصل از کار خود را پس‌انداز کنند، فقیر شده‌اند.
مهتا
ما به اعضاء فرصت می‌دهیم تا برای عزیزان خود عزاداری کنند، اما نمی‌خواهیم که آنها غرق در اندوه و افسردگی شوند. به آنها کمک می‌کنیم که همه چیز را از نو شروع کنند و تصمیمات درستی بگیرند. از آنجایی‌که امدادهای ملی و بین المللی معمولاً ناکافی بوده و دیر به دست قربانیان می‌رسد، تنها راه برای پشت سر گذاشتن این درد و رنج این است که زندگی خود را از نو بسازند.
مهتا
اگر سیل یا قحطی تلفات سنگینی به بار آورد و دام و محصولات کشاورزی وام‌گیرندگان را از بین ببرد، بلافاصله وام دیگری به آنها می‌دهیم تا همه چیز را دوباره از نو شروع کنند. ما هرگز از وام‌های قبلی صرف نظر نمی‌کنیم؛ بلکه آنها را تبدیل به وام‌های بلند مدت نموده تا به این طریق به وام‌گیرنده کمک کنیم در اقساط کمتر و طولانی‌تر بدهی خود را تسویه کند. در شرایط خاص مانند فوت وام‌گیرنده، وجهی را از «صندوق فوق العاده مرکزی» به عنوان بیمه عمر به خانواده متوفی می‌پردازیم. سپس از گروه یا مرکز می‌خواهیم تا یکی از اعضای خانواده متوفی را به عنوان عضو جدید خود بپذیرند. به این طریق تعداد اعضای گروه مجدداً پنج نفر خواهد شد.
مهتا
بنگلادش سرزمین بلایای طبیعی است و این از جمله عوامل ناخوشایند و البته اجتناب ناپذیر در کسب و کارهای ماست. صرف نظر از اینکه چه فجایع و مصیبت‌هایی گریبانگیر وام‌گیرندگان می‌شود، اصول کار ما همواره این‌گونه است که آنها باید وام خود را بازپرداخت نمایند، حتی اگر اقساط وام نیم پنی در هفته باشد. این نظم منجر می‌شود که اعتماد به نفس، عزت نفس و اتکاء به نفس وام‌گیرندگان افزایش یابد. از سوی دیگر اگر این وام‌ها را ببخشیم، سال‌ها تلاش و زحمت خود را نابود کرده‌ایم، زیرا همواره سعی ما بر آن بوده که وام‌گیرندگان، توانایی‌های خود را باور کنند.
مهتا
در مباحث جمعیتی اغلب از گرامین نام برده می‌شود، چرا که خانواده‌های عضو گرامین دو برابر کل جمعیت بنگلادش اقدامات مربوط به تنظیم خانواده را پذیرفته‌اند. در کنفرانسی که در سال ۱۹۹۴ در قاهره برگزار شد به این مسئله نیز اشاره شد که میزان زاد و ولد در میان خانواده‌های عضو گرامین در مقایسه با متوسط کشور، کاهش قابل توجهی داشته است. وام‌گیرندگان گرامین بعد از اینکه کسب و کاری برای خود راه‌انداخته و درآمدی به دست آوردند، تصمیم گرفتند فرزندان کمتری به دنیا آوردند و آنها را به مدرسه بفرستند و در امور کشور خود بیش از پیش مشارکت کنند.
مهتا
گرامین تلاش می کند نسل جدیدی از کارمندان را تربیت کند که هم متواضع و بی‌پیرایه بوده و هم ایده‌های جدیدی را در سر بپرورانند. بنابراین رئیس و معاون شعبه، باید خود هزینه اقامت خود را بپردازند و هرگز اجازه ندارند در هتل‌های گران قیمت اقامت کنند. آنها می‌توانند در خانه‌های متروکه روستا، خوابگاه‌ها یا خانه‌های سازمانی اقامت نمایند؛ و البته طبق مقررات، نمی‌توانند غذایی از ثروتمندان روستا دریافت کنند.
مهتا
من نیز خود را یک آموزگار می‌دانم. بسیاری از کارمندان ارشد گرامین از دانشجویان من در دانشگاه چیتاگنگ بودند و من خوشحالم که آنها مرا آموزگار خود می‌دانند تا رئیس! چراکه در غیر این صورت رابطه رسمی بین ما برقرار می‌شد. اما اکنون که آنها مرا آموزگار خود می‌دانند این رابطه غیررسمی و حتی صمیمی است. به این طریق همه می‌توانند مشکلات و نقاط ضعف خود را راحت‌تر بیان کنند. همچنین بدون ترس از تنبیه شدن به اشتباهات خود اعتراف نمایند.
مهتا

حجم

۷۱۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

حجم

۷۱۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

قیمت:
۱۳,۰۰۰
تومان