بریده‌هایی از کتاب ۲۵ اصل حیاتی موفقیت

اگر می‌خواهید یک زندگی رویایی بسازید، باید مسئولیت صد درصد آن را بپذیرید. یعنی بهانه نگیرید، خود را قربانی این و آن ندانید، برای نتوانستن‌ها و نشدن‌ها دلیل نتراشید و تقصیر را گردن شرایط بیرونی نیاندازید. همه این‌ها را برای همیشه باید کنار بگذارید. باید خود را در موقعیتی ببینید که انگار همیشه توان تغییر را داشته‌اید، یعنی این‌که همه چیز را درست کنید و به نتیجه دلخواه برسید. اما به دلایل مختلف از جمله جهل، عدم آگاهی، ترس، نیاز به درستی و احساس امنیت، این نیرو را به اختیار خود، به کار نگرفته‌اید.

. برای رسیدن به یک زندگی متعادل و موفق، رویای شما باید این هفت حوزه را پوشش دهد: شغل و حرفه، شرایط مالی، تفریح و اوقات فراغت، سلامت و تندرستی، روابط فردی، اهداف شخصی و کمک به جامعه.

نشانه‌ای کوچک یا یک پوستر تهیه کنید و آن را روی میز کارتان یا بالای کامپیوتر بگذارید تا دایم به شما یادآور شود که باید در جست‌جوی خوبی نهفته در هر حادثه باشید: چه فرصتی در این حادثه نهفته است؟

خودتان را متعهد به بهتر شدن در تمام زمینه‌ها و تمام روزهای زندگی بدانید. در این صورت از احساس اعتماد به‌نفس و عزت نفس فزاینده‌ای لذت خواهید برد که ناشی از پیشرفت دائمی است و ناگزیر، موفقیت نهایی شما را در پی خواهد داشت.

برای این‌که از مرز خوب بودن به بزرگی برسید، تنها باید اندکی عملکردتان را بهبود ببخشید.

اصل ماجرا درک این موضوع است که هر چه الآن اتفاق می‌افتد، در آینده بهتر خواهد شد. پس در هر شرّی به دنبال شُوری باشید. هر چقدر بیشتر دنبال این خوبی‌ها بگردید، زودتر و بیشتر به آن می‌رسید. اگر این‌طور فکر کنید که خیر و خوبی در پیش است، هنگام انتظار برای آن، کمتر احساس ناراحتی و نومیدی خواهید کرد.

اکثر اوقات اصلاً هیچ‌کس به فکر شما نیست! همه گرفتار زندگی خودشانند و اگر هم به شما فکر می کنند، نگران آنند که شما راجع‌به آنها چه فکری می‌کنید! مردم به خودشان فکر می‌کنند، نه به شما! فکرش را بکنید: به جای آن‌که با نگرانی راجع‌به نظر دیگران در مورد عقاید، اهداف، لباس، مو و خانه‌تان وقت‌تان را تلف کنید، به این فکر کنید که برای رسیدن به اهداف‌تان چه می‌توانید بکنید.

اگر قرار بود باور دیگران نسبت به ما و رویاهایمان پیش شرط موفقیت ما باشد، اکثر ما هرگز به هیچ‌جا نمی‌رسیدیم. شما باید تصمیم خود را در مورد چیزی که می‌خواهید، براساس خواسته‌ها و اهداف خودتان بنا کنید، نه اهداف، خواسته‌ها، نظرات و قضاوت‌های والدین، دوستان، همسر، فرزندان و همکاران‌تان! نگران آنچه که دیگران راجع‌به شما فکر می‌کنند نباشید و به حرف دل‌تان گوش کنید.

گاهی باید در برابر موانع سرسختی نشان داد. به خصوص موانع غیرمنتظره که با هیچ نوع برنامه‌ریزی و یا آینده‌نگری نیز نمی‌شود آنها را پیش‌بینی کرد. بعضی اوقات با مشکلاتی طاقت‌فرسا روبه‌رو می‌شوید، و گاهی جهان به امتحان میزان پای‌بندی شما در تعقیب اهداف‌تان می‌پردازد. شاید ادامه راه دشوار باشد و نیازمند مقاومت شما در برابر تسلیم شدن، فراگیری درس‌های جدید، آفرینش توانایی‌های نو، و گرفتن تصمیم‌های سخت باشد.

باور داشته باشید و جوری عمل کنید که انگار شکست خوردن محال است.

تمام کارهای‌تان تحت اختیار خودتان است. پس برای موفقیت بیشتر، لازم است جوری عمل کنید که بیشتر به خواسته‌هایتان برسید. همین. دیدید چقدر ساده است!

چه کاری هست که آن‌قدر دوستش داشته باشم که حتی مجانی آن را انجام دهم، اما در عین حال بشود از آن پول هم در آورد؟

بهترین نقطه شروع، پذیرش واقعیت است.

یاد بگیرید که به جای شکایت کردن، درخواست‌ها و اقداماتی را انجام دهید که شما را به نتایج دل‌خواهتان برساند. انسان‌های موفق همین کار را می‌کنند که بسیار هم کارساز است. اگر در موقعیتی قرار گرفتید که دوستش نداشتید، تلاش کنید وضعیت را بهتر کنید و یا از آن موقعیت خارج شوید. تغییرش دهید یا رهایش کنید. برای بهبود روابط خود با همسرتان تلاش کنید. سعی کنید شرایط کاری خود را بهتر کنید اما اگر نشد، دنبال شغل دیگری بروید. در هر صورت وضعیت را تغییر دهید. به قول معروف: همین‌طور نشین غُر بزن، یک کاری بکن! به یاد داشته باشید که فقط شما می‌توانید تغییرات را عملی کنید. جهان اطراف، دِینی به گردن شما ندارد.

: اگر هر روز سراغ یک درخت غول‌پیکر بروید و با یک تبر تیز به آن ضربه بزنید، سرانجام هر چقدر هم که آن درخت بزرگ باشد، به زمین خواهد افتاد. چقدر ساده و درست!

همه چیز را پای رویای‌تان بگذارید. فقط آن‌هایی که جسارت شکست‌های بزرگ را دارند، به موفقیت‌های عظیم دست می‌یابند.

تا وقتی که کسی یا چیز دیگری را به خاطر عدم موفقیت خودتان سرزنش کنید، موفق نخواهید شد. اگر می‌خواهید پیروز شوید، باید واقعیت را قبول کنید. این شمایید که عمل کردید، فکر کردید، احساس کردید و انتخاب کردید تا به این مرحله که الآن هستید گام بگذارید. همه‌اش کار خودتان بوده. خودتان هله هوله خوردید. خودتان گفتید بله. خودتان این شغل را انتخاب کردید. خودتان نخواستید کارتان را عوض کنید. خودتان خواستید حرف دیگران را باور کنید.

افراد موفق مستقیماً رو در روی واقعیت قرار می‌گیرند. از این‌که مجبور به انجام کارهای ناخوشایند شوند، پرهیز نمی‌کنند و برای خلق کردن نتایج دل‌خواهشان اقدام می‌کنند. آنها صبر نمی‌کنند تا فاجعه رخ دهد و بعد تقصیر را گردن کسی یا چیز دیگری بیاندازند.

شما در زندگی تنها اختیار سه چیز را دارید: افکارتان، تصورات ذهنی‌تان و اعمال و رفتارتان. نحوه به کار گرفتن این سه چیز، تجربه‌های شما را تعیین می‌کند. اگر آنچه را که تولید یا تجربه می‌کنید دوست ندارید، باید واکنش‌های‌تان را تغییر دهید. افکار منفی‌تان را کنار بگذارید و مثبت فکر کنید. رویاهای‌تان را عوض کنید. عادات خود را تغییر دهید. مطالبی را که می‌خوانید عوض کنید. دوستانتان و یا شیوه صحبت کردن‌تان را تغییر دهید.

اگر چیزی برخلاف نقشه شما پیش رفت، باید از خودتان بپرسید: چگونه این موقعیت را پیش آوردم؟ به چه فکر می‌کردم؟ باورهایم چه بود؟ چه گفتم و چه نگفتم؟ چه کار کردم و یا نکردم که به این نتیجه رسیدم؟ چه کار کردم که باعث شد طرف مقابل آن‌طور عمل کند؟ دفعه بعد باید چه‌طور عمل کنم که به نتیجه دلخواهم برسم؟