بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ | صفحه ۳۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟

بریده‌هایی از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟

۴٫۶
(۱۸۹۹)
آن عروس‌خانم دغدغۀ کاملاً به‌جایی دارد که می‌گوید: «خدایی که این همه به تو محبت کرده، تو یک ذره نسبت به او ادب نداری. اگر من در آینده همسر تو شوم، مگر چقدر می‌توانم به تو محبت کنم تا در مقابل من ادب داشته باشی و حداقل خواسته‌های من را در نظر بگیری؟ تو که به خدای خودت بی‌اعتنا هستی، به من باوفا خواهی بود؟!»
-Sara-
امام محمد باقر (ع) به یکی از دوستانش فرمود: «تو از دوستان خاص ما نیستی اگر مردم شهر تو جمع شوند و بگویند که تو آدم بدی هستی و تو ناراحت شوی، یا اینکه بگویند تو آدم خوبی هستی و تو خوشحال شوی.»
-Sara-
خدمت برخی از آموزش و پرورشی‌های عزیز بودم. می‌پرسیدند ما چگونه به بچه‌ها تعلیمات دینی یاد بدهیم؟ گفتم خواهش می‌کنم شما قبل از اینکه به بچه‌ها تعلیمات دینی یاد بدهید، ببینید باید چه کار کنید تا «مستقل بودن» را به آنها یاد بدهید. طوری باشد که این بچه وقتی از مدرسه بیرون آمد، به محض اینکه یکی مسخره‌اش کرد، نترسد. یا به خاطر لبخند چند تا رفیق، دنبال هرزگی نرود. بگوید: «معنا ندارد که آدم مثل بقیه باشد؟» شما به دانش‌آموزان خود استقلال داشتن را یاد بدهید. اگر استقلال پیدا کرد، خدا خیلی راحت وارد دلش می‌شود.
-Sara-
«پنج دقیقه از فکر اینکه در زندان هستی، بیرون بیا! به خدا زندانت طولانی‌تر نمی‌شود، به خدا مشکلاتت بیشتر نمی‌شود، هیچ فرقی نمی‌کند، فقط خواهش می‌کنم پنج دقیقه بیا بیرون!»
-Sara-
عظمت خدا در این دنیا تولیدی خود انسان است. یعنی خودت باید عظمت خدا را در دلت تولید کنی. حالا با چه چیزی عظمت خدا را در دلمان تولید کنیم؟ با حساب بردن از امر خدا؛ با رعایت ادب در نماز. هر چقدر احکام و آداب نماز را بیشتر و بهتر رعایت کردی نشان می‌دهد که از امر خدا حساب برده‌ای و به این ترتیب خدا در دل تو عظمت پیدا می‌کند. نسبت به هر کسی ادب رعایت کنی، ابهتش به دلت می‌نشیند. آیا دوست نداری ابهت خدا به دلت
pejman53
حاج آقا! من چطوری به خدا توجه پیدا کنم؟ ـ به فرض که نمی‌توانی به خدا توجه پیدا کنی. لااقل به هر چیزی توجه پیدا کردی، فقط پیش خودت بگو: «بد است، زشت است که آدم سرِ نماز به چیزی غیر از خدا فکر کند.»
میـمْ.سَتّـ'ارے
اگر خداوند می‌خواست، خودش می‌توانست نماز را برای همۀ آدم‌ها شیرین و لذت‌بخش قرار دهد تا همه جذب نماز شوند. امّا اتفاقاً خدا حال آدم‌ها را با نماز گرفته است و البته این کار خدا هم مانند تمام کارهایش حکیمانه است.
Javad
نماز مؤدبانه خواندن یعنی چه؟ یعنی موقع نماز بگویی: «خدایا، اگر من حال دارم یا ندارم، اگر عشق به تو دارم یا ندارم، اگر از تو می‌ترسم یا نمی‌ترسم، اگر زورم می‌آید نماز بخوانم یا زورم نمی‌آید، به هر حال من باید ادب را رعایت کنم.»
y@ m@hdi
«و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم، دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم، پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (بقره/۱۸۶)»
محمد
آیا می‌خواهی تا روز قیامت صبر کنی تا عظمت خدا را در آنجا ببینی؟ همان‌جایی که می‌فرماید: «یا مَن فِی الحِسابِ هَیبَتُهُ؛ ای کسی که هنگام محاسبه اعمال بندگان، مشخص می‌شود که هیبتش چقدر است...یا مَن فِی القَبرِ قُدرَتُه؛ ای خدایی که قدرتت را در قبر به بنده‌ات نشان خواهی داد.» انسان تازه هنگام جان دادن می‌فهمد که در عالم چه خبر است و خداوند چقدر قدرت دارد؛ آیا آنجا می‌خواهی بفهمی؟
من
از امام صادق (ع) پرسیدند: «چرا زناکار را کافر نمی‌دانید، امّا کسی که نماز را ترک کند، کافر می‌دانید؟» حضرت فرمودند: «زیرا زناکار و شبیه او، این کار را به دلیل شهوتش انجام داده که بر او غلبه کرده است ولی تارک الصلاه نماز را ترک نکرده مگر به خاطر خوار شمردن آن، زیرا شما زنا کاری را نمی‌یابی که سراغ این کار رفته باشد مگر اینکه به خاطر لذتی که در آن وجود داشته سراغ آن رفته است ولی کسی که نماز را ترک می‌کند هیچ لذتی در ترک نماز نمی‌یابد و زمانی که لذت نفی شود، خوار شمردن واقع می‌شود و زمانی که خوار شمردن باشد، کفر هم هست».
علیرضا
«بسمه تعالی- استاد تو، علم توست؛ به آنچه می‌دانی، عمل کن، آنچه را که نمی‌دانی، کفایت می‌شوی.
محمد
«طی این مرحله بی همرهی خضر مکن، ظلمات است بترس از خطر تنهایی»
محمد
احکام واجب نماز طوری طراحی شده است که با تکرار چندبارۀ آن در هر روز، دو مفهوم کلیدی، یعنی «بزرگی و عظمت خدا» و «حقارت انسان در برابر خدا» را به انسان القاء می‌کند.
Amirhossein jabbari
می‌گوید. اگر هر موقع که اذان گفتند، بلند شوی و نمازت را اول وقت بخوانی، آن لحظه گوشۀ یکی از صفات بد یا یکی از عیوب تو زخمی می‌شود یا از بین می‌رود. مثلاً در یک حالتی «راحت‌طلبی» تو تضعیف می‌شود. در یک حالت دیگر، «حب مقام» یا «حسادت» یا «تکبر» تو تضعیف می‌شود. چون هر دفعه، آدم گرفتار یکی از بدی‌های خودش است که اگر همان موقع بلند شود و اول وقت نمازش را بخواند، این نماز کمک می‌کند تا آن بدی و عیب در وجودش تضعیف شود.
سلیمانا
اگر در ابتدای راه بخواهی از نماز خواندن لذت ببری که رشد پیدا نمی‌کنی. نماز خواندن زمانی شروع به رشد دادن انسان می‌کند، که انسان از آن لذت نبرد. نماز زمانی چرک روح آدم را می‌گیرد، که لبۀ زبر نماز روح تو را بسابد. مثلاً نشسته‌ای غرق بازی، غرق کار یا غرق استراحت شده‌ای که یک دفعه مؤذن اذان می‌گوید و تو باید بلند شوی بروی نماز بخوانی. طبیعتاً حالت گرفته می‌شود، اما عیبی ندارد، همین الان بلند شو برو نماز بخوان تا آدم شوی. کتک نماز را بخور و تلخی آن را تحمل کن تا آدم شوی. بعضی‌ها خیلی زود با خدا پسرخاله می‌شوند و می‌گویند: «خدایا الان حال نماز خواندن ندارم!» مگر فوتبال است که فقط هر وقت حال داشتی، به سراغش بروی؟
سلیمانا
مؤدبانه سر نماز ایستادن یعنی چه؟ یعنی اولِ وقت نماز خواندن، یعنی قرائت صحیح داشتن، یعنی درست نماز خواندن، یعنی مستحبات حداقلی نماز را رعایت کردن. یعنی وقت گذاشتن برای نماز و عجله نکردن برای تمام کردن نماز.
f_altaha
فرزند خردسالم در منزل کاری کرده بود و مادرش چنان او را کتک زده بود که نزدیک بود نَفَس بچه بند بیاید. همسرم پس از یک ساعت، تب کرد؛ تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و مبلغ زیادی برای پول نسخه و دارو پرداخت کردیم، ولی تب او قطع نشد بلکه شدیدتر شد. مجدداً به پزشک مراجعه کردیم و این بار هم مبلغ زیادی بابت درمان هزینه کردیم که در شرایط اقتصادی آن روزگار، برایم سنگین بود. شب‌هنگام، جناب شیخ (همان عارف بزرگوار) را سوار ماشین خودم کردم، تا ایشان را به جایی برسانم. همسرم نیز داخل ماشین بود. جناب شیخ که سوار شد، اشاره به همسرم کردم و گفتم: مادر بچه‌هاست. تب کرده، دکتر هم رفته‌ایم ولی تبش قطع نمی‌شود. ایشان تأملی کرد و خطاب به همسرم فرمود: «بچه را که آن‌طور نمی‌زنند! استغفار کن، از بچه دل‌جویی کن و چیزی برایش بخر، خوب می‌شوی.» ما هم همین کار را انجام دادیم و حال همسرم خوب شد.
آبرنگ
عنوان بصری نزد امام صادق (ع) رفت و گفت: «آقا می‌خواهم مطلب یاد بگیرم!» آقا فرمود: «بلند شو برو، من وقت ندارم با تو صحبت کنم!» آن‌وقت یک نفر دیگر ساکت پیش آقا نشسته است و آقا با او سخن می‌گوید و بدون اینکه چیزی از حضرت بپرسد، آقا به او می‌گوید که مرگش نزدیک است. مایۀ درونی را باید درست کرد. مایۀ درونی انسان که درست باشد، اگر استاد لازم بود، خدا سر راه آدم قرار می‌دهد.
آبرنگ
عاقل با اندرز و آداب پند می‌گیرد، ولی چهارپایان ادب نمی‌شوند مگر با چوب
F313

حجم

۱۲۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۱۲۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۵۰%
تومان