بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شهر خدا | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شهر خدا

بریده‌هایی از کتاب شهر خدا

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۸از ۱۵۵ رأی
۴٫۸
(۱۵۵)
قال رسول‌الله (ص): أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ ... این رسول خدا (ص) است که ندا می‌دهد: آی مردم، شهر خدا با (دستانی پر از) برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است ...
امین
به رمضان علاقه‌مندند چون برای آنها یک فرصت ازخودگذشتگی و تحمل کمی سختی پدید آورده است. و این یعنی تمام آرزوی خوبان، که بتوانند در راه خدا از خود مایه بگذارند، اگرچه هرچه دارند از اوست و هرچه بدهند هزاران برابر دریافت می‌کنند، ولی به هر حال رنج کشیدن در راه حضرت دوست، تنها راه تسکین درد عاشقی است. به صیام عشق می‌ورزند چون طی آن از حیات حیوانی خویش فاصله می‌گیرند و سبک‌بال‌تر از همیشه به بارگاه نورانی خدا که جای هیچ وبال نیست راه می‌یابند. اساساً گرسنگی را آنقدر دوست دارند که آرزو می‌کنند لحظه جان دادن و شرف‌یاب شدن به محضر خدا، گرسنه باشند.
🐝 Mina 📚
چقدر نگاه بلندی دارد، آن انسانی که از اول نگران نتیجه عملش و انتهای کارش باشد. و این دعای قرآنی را همراه با نوعی ترس عاشقانه و عارفانه، در بدو ورود به رمضان زمزمه می‌کند: «وَقُل رَبِّ اَدخِلنِی مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقٍ وَ اجعَل لِی مِن لَدُنکَ سُلطَاناً نَصِیراً؛ و بگو پروردگارا مرا (در هر کار) با صداقت وارد کن و با صداقت خارج ساز و از سوی خود حجتی یاری کننده برایم قرار ده!»
🐝 Mina 📚
ضیافت برای این هم هست که ما احساس غریبی نکنیم و از صاحب‌خانه فرار نکنیم و کمی در کنار او قرار بیابیم. خدا هرچه ایستاد و صبر کرد که ما در طول سال، خود به سمت او بیاییم، نیامدیم؛ پس او خود ما را مهمان کرد که این اُنس ایجاد شود و وحشت زدایی تحقّق پیدا کند، تا در آینده بلکه این خاطرهٔ خوش، ما را به سوی او بازگرداند و ما را برای تکرار یک تجربه شیرین به مراجعت بکشاند.
دلتنگِ ماه
شاید هم مهمانی برای رفع غریبی و دلتنگی ما باشد، که خدا خوب می‌داند در دوری از نیستان حضور او، نیک به تنگ آمده‌ایم و نینوایی در نی وجود ما برپا شده است
دلتنگِ ماه
وقتی خداوند متعال از رسول خود پرسید: «ای احمد، آیا می‌دانی که بنده در چه زمانی به مولای خود نزدیک‌تر خواهد بود؟»، رسول اکرم (ص) که در مقابل علم خداوند، علمی از جانب خود ندارد، عرض کرد: «نه، ای پروردگار من»، پس خدا خودش پاسخ گفت: «إِذَا کَانَ جَائِعاً أَوْ سَاجِدا؛ هنگامی که گرسنه باشد یا در حال سجود.»
جعفری
خدا اهل محبت است و اساساً عالم را برای محبت آفریده است.
zahra pezeshki
در واقع خدا هم می‌فرماید: ای انسان! چه بخواهی و چه نخواهی، چه بیدار باشی و چه خواب، ماه رمضان، «ضیافت» من می‌آید و با برکت و رحمتِ خودش تو را فرا می‌گیرد و مجبور هستی در ضیافت و مهمانی من شرکت کنی. این اجبار تکوینی خدا، از شدت علاقه‌اش به مهمان کردن بندگانش است. خداوند اینقدر علاقه داشته بندگانش را مهمان کند، که حضور در مهمانی را بر همه ضروری کرده است، و مهلت تصمیم‌گیری هم به ایشان نداده است. خدایی که همیشه منتظر می‌شد تا ما خود به سوی او برویم، دیگر در این ماه منتظر اراده واقدام بنده‌های خود نشده و با وجوب تکوینی رمضان، انگار ناز خود را کم کرده و دست همه را گرفته و بر سر سفرهٔ رحمتش آورده است.
آیه
بعضی‌ها از «از دست دادن خدا» می‌ترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «به دست نیاوردن خدا» می‌ترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «فاصله گرفتن از خدا» می‌ترسند، چون نزدیک بودن به او را دوست دارند. و هر چقدر این دوست داشتن افزایش پیدا می‌کند، آن ترس هم فزونی می‌یابد. به حدی که گاهی از شدت این ترس، که از شدت آن محبت است، از عذاب دوزخ می‌ترسند و از یاد آن نالان می‌شوند.
امین
بدون عشق به خدا، هرگز در اندیشه اینکه اخلاص را به سادگی کسب کنیم نباشیم و بدون آتش محبت او، به فکر سوزاندن ریشه‌های توجه به غیر او نیفتیم که موفق نخواهیم بود.
زهرا سادات
تا وقتی دلدادهٔ غنائم دنیا باشیم، کی می‌توانیم به غنیمت رمضان علاقه‌مند شویم؟
زهرا سادات
«همیشه با خدا رفیق بودن» برای خیلی از ماها که از معرفت کافی برخوردار نیستیم و دل از علائق دنیا نشسته‌ایم، سخت است. اما تجدید عهد و آشتی، مانند لحظات خوش آشنایی همیشه شیرین و دلچسب بوده است.
زهرا سادات
اخلاص خرج دارد و برای مخلص بودن گاهی باید هزینه‌های سنگینی پرداخت کنیم.
"Shfar"
شهر خدا فرصتی است که وقتی نسیم ملایمش می‌آید و تو را در برمی‌گیرد، فکر می‌کنی برای همیشه با تو خواهد بود، ولی به ناگاه مانند یک رؤیا تو را تنها می‌گذارد و می‌رود و تنها خیال روی ماهش باقی می‌ماند و در روزمرّگی‌ها پنهان می‌شود. شب وصالش بسیار کوتاه است و روز فراقش بس طولانی...
امیر
رمضان شاید یک فرصت آشنایی است، برای ما غریبه‌هایی که از عالم حضور و تقرّب دوریم و با احوال آشنایان و عاشقان بیگانه. پس اگر در ضیافت، آشنایی حاصل نشد بهتر است خود را معطّل نکنیم و شغل دیگری غیر از آدم شدن اختیار کنیم. وقتی در خانه‌ایم به خدمت صاحب‌خانه نمی‌رسیم، می‌خواهید در خیابان از شرم حضورش به او خدمت کنیم؟
فاطمه مختاری
بیچارگی از آنجا آغاز می‌شود که او هم «یحْیی وَ یمِیتُ» است و هم «یمِیتُ وَ یحْیی» است. پس آن‌گاه شما را، پس از این‌که برایش مردید، زنده می‌کند و باز می‌کشد. سپس زنده می‌کند و می‌کشد. هر بار به دلیلی و هر نوبت با وسیله‌ای. گفته بودم که اینجا قیامت است.
گلی
اگر عاشقی در برابر معشوق بنشیند، با ادب خود، نهایت ارادت خود را به معشوق نشان می‌دهد، و با آنکه طالب وصال است و مشتاق دیدار، سعی می‌کند با دیدگان فرو افتاده در اثر حیا، غیرخودخواهانه بودن محبت خود را به اثبات برساند.
فاطمه زهرا
آدم قبل از ورود به این شهر، باور نمی‌کند که زندگی بدون دست آلودن به دنیا چگونه می‌تواند این‌همه دلچسب باشد. تازه آنجا می‌شود فهمید در زندگی هرچه از دنیا بهره‌مند شوی، کمتر از لذت حیات برخوردار می‌شوی. از حداقل خورد و خوراک گذشتن، تو را قوی می‌کند و دنیا را ضعیف و حقیر. در این شهر می‌شود دید که دنیا چگونه اسیر آدمی است و هرگز نمی‌تواند بر او سلطه یابد.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
اگر اخلاص، ابلیس رجیم را این‌قدر درمانده می‌کند، لابد همیشه بیشترین فشارهایش را هم، برای از بین بردن اخلاص بندگانِ خدا وارد می‌کند.
زهرا
ای احمد اگر بنده‌ای شکمش را گرسنه نگه بدارد و زبانش را حفظ کند، به او حکمت می‌آموزم حتی اگر کافر باشد؛ که اگر کافر بود حکمتش سبب اتمام حجت بر او و وبال گردنش خواهد بود.
امیررضا

حجم

۱۷۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۸۴ صفحه

حجم

۱۷۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۸۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان