بریدههایی از کتاب شهر خدا
۴٫۸
(۱۵۵)
ا اخلاص در دینداری و اخلاق بندگی یعنی: اگر کاری را باید برای خدا انجام داد، واقعاً آن کار را برای خدا انجام بدهیم و در دلمان هم نیت دیگری خطور نکند، چه رسد به اینکه از دیگران هم بهخاطر آن کار اجر و مزد و محبوبیت و مقبولیت تقاضا بکنیم، و یا بدتر از آن، بخواهیم متظاهرانه رفتار کنیم، و ریاکارانه، کارِ برای خدا را فقط بهخاطر دیگران انجام بدهیم.
الف. میم
امام باقر (ع) در کلامی شریف که نظیر آن در کلمات معصومین کم نیست، فرمودهاند: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا دَاوَمَ عَلَیهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ؛ محبوبترین اعمال نزد خدای متعال آن اعمالی است که بنده بر آن مداومت ورزد، هرچند عملی اندک باشد.»
الف. میم
روزه، یک سلسله لذّات حلال دنیا را بر ما حرام میکند، تا انسان به انواع بالاتری از لذّات، یعنی به لذّات معنوی، برسد. روزه با تضعیف وجه حیوانی وجود انسان از طریق محروم کردن او از لذتهای سطح پایین دنیایی، آن ساحت بُعد الهی انسان را تقویت میکند؛ تا انسان در فرصت این چشیدن لذت معنوی، بتواند اولاً به «بهسوی خدا رفتن» و «از خدا لذت بردن» بیشتر علاقهمند بشود، و ثانیاً با «بهسوی خدا رفتن» و «از خدا لذت بردن»، بهتر راه را یاد بگیرد.
الف. میم
این کلام رسول خدا (ص) را باید در قلب خود به یادگار داشته باشیم که میفرمایند: «مَنْ أَکَلَ مَا یشْتَهِی وَ لَبِسَ مَا یشْتَهِی وَ رَکِبَ مَا یشْتَهِی، لَمْ ینْظُرِ اللَّهُ إِلَیهِ حَتَّی ینْزِعَ أَوْ یتْرُکَ؛ آن کس که هر چه خواهد بخورد، و هر چه خواهد بپوشد، و بر هر چه خواهد سوار شود، خداوند به او نظر (لطف) نکند تا بمیرد یا اینکه این رویه را ترک کند.»
الف. میم
ما میخواهیم در این طبیعتی که در آن زندگی میکنیم، به خدا برسیم، اما طبیعت این دنیا خصوصیاتی دارد که در لذت بردن انسان محدودیتهایی ایجاد میکند. اگر انسان لذتی کامل از دنیا ببرد، دیگر جایی برای لذت بردن از خدا باقی نمیماند، ظرفیتی برای فهم خدا و معرفت به او باقی نمیماند، اینجاست که روزه با بازداری انسان از پاسخ دادن به بخشی از نیازهای مادی، جا را برای پاسخیافتن بسیاری از نیازهای معنوی او باز میکند. و آن دهان دیگر را، در روح انسان میگشاید. مولوی در کلام شیرین خود این معنا را در ابیات متعدد و مشهوری به نظم درآورده است:
این دهان بستی، دهانی باز شد
کو خورندهٔ لقمههای راز شد
الف. میم
وقتی ما به علاقههای گوناگونی که داریم توجه میکنیم، به سهولت مییابیم که بخشی از علاقههای والا و بلند معنوی ما، معمولاً پشت سر علاقههای سطحی و پیشپاافتادهٔ ما پنهان میمانند، و یا گاهی زیر پای آنها دفن میشوند. دین با دستوراتی که میدهد راه تنفّس برای آن علاقههای اتفاقاً عمیقتر و ماندگارتر را باز میکند، و امکان پیدا شدن و پاسخ یافتن آنها را به ما میدهد.
الف. میم
اساساً این طبیعت دنیا است که مانع ماست و بسیاری از مبارزه با نفسها را اقتضا میکند. وقتی دلبخواهیهای ما با دل بخواهیهای دیگران در تعارض قرار میگیرد، موجب انواع مبارزه با نفسها میشود؛ این چه ربطی به خدا دارد؟! او که با ما مقابلهای ندارد؛ جز اینکه در مقام داوری، قبل از پدید آمدن بسیاری از مشکلاتی که از چشم بشر پنهان است، با یک برنامهریزی هوشمندانه، تدابیری را اتخاذ کرده و دستوراتی را صادر نموده است، که از این تزاحم بتوانیم عبور کنیم.
این اولین علتِ فهمیدنی بسیاری از محدودیتهای دینی است
الف. میم
تربیتیافتگی یعنی قدرت پیدا کردن برای انعطاف داشتن و عکس العمل مناسب نشان دادن در موقعیتهای گوناگون
الف. میم
روزه از ما میخواهد که با امیال طبیعی خود، همچون گرسنگی و تشنگی، مقابله کنیم. یعنی در طول روز، نخوریم و نیاشامیم. سایر احکام دینی هم بعضاً از ما میخواهند که با برخی از امیال طبیعی خود مقابله کنیم، اما این امر در مورد روزه تفاوتی اساسی دارد و آن اینکه در روزه باید با ابتداییترین علاقهها و نیازهای خودمان مبارزه کنیم.
باید توجه داشته باشیم که مقابلهٔ انسان با خواستههای خودش یک راه و روش برای رشد و کمال است که در مقایسه با راههای دیگر از اهمیت بیشتری در تهذیب نفس و تطهیر روح برخوردار میباشد. اگر بخواهیم راههای دیگر غیر از مقابله با هوای نفس را برای آشنایی به عنوان نمونه ذکر کنیم باید به روشهایی از قبیل: ارضاء صحیح خواستههای انسان و جهت دهی به آنها، تمرین عملی و تعیین عادت، تغافل و گریز از موقعیت، و نمونههایی از این دست اشاره کرد
الف. میم
اینکه خدا بلافاصله پس از معتقد شدن و مؤمن شدن، از ما میخواهد به اعمال عبادی مبادرت بورزیم، و بعد از هر «الَّذینَ اَمَنوُا»، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات» را اضافه میفرماید، و از همان ابتدا قبل از آنکه به مراتب بالای معنوی برسیم، برای ما دستورات ویژهای مانند روزه و نماز صادر مینماید، به این دلیل است که «عمل» بر همان «اندیشه» و «گرایش» خوبی که به خدا پیدا کردهایم اثر میگذارد، و ما را به اعماق انتخاب خوبمان میرساند و اسرار آن را برای ما روشنتر مینماید.
الف. میم
خدایی که همیشه منتظر میشد تا ما خود به سوی او برویم، دیگر در این ماه منتظر اراده واقدام بندههای خود نشده و با وجوب تکوینی رمضان، انگار ناز خود را کم کرده و دست همه را گرفته و بر سر سفرهٔ رحمتش آورده است.
الف. میم
ای رسول مهربانیهای خدا، به ما بگو در این ماه بهترین کار چیست؟ ما چه باید بکنیم؟
و پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین نگاهی مهربانانه فرمودند، او را خطاب کرده، و برای همگان پاسخ دادند: «یا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ؛ ای ابالحسن، بهترین کارها در این ماه اجتناب از محرّمات الهی است.»
سایه
خداوند خوب ما، منتظر نمیماند که ما اول همه امور خود را اصلاح کنیم، سپس به سوی ما بیاید. او تا ببیند ما به سوی او قدمی برداشتهایم، مسافت بیشتری را به سوی بندگان خود قدم برمیدارد.
سایه
نباید آشنایی را با آگاهی اشتباه بگیریم؛ آشنایی به معنای سطحی کلمه و آگاهی به معنای عمیق کلمه.
اساساً یک نگرش کامل و عمیق، خصوصاً در زمینهٔ معارف الهی و انسانی، به «مرور» به دست میآید، نمیشود راه صد ساله را یک شبه پیمود. حتی آنان که گاهی فکر میکنند این راه را یک شبه طی طریق کردهاند و با وقت گذاشتن، به یکباره، حجم انبوهی از معارف را آموختهاند، در مقاطعی باید برگردند و آن را دوباره مرور کنند، و راه یک شبه طی شده را، در روز، آرام بپیمایند، و بر آنچه دریافتهاند دقتی دوباره و چندباره بفرمایند.
mtf
مرور عاقلانهٔ آگاهیها و ایجاد ربطهای مناسب بین آنها، حتی اگر برای کشف مجهولی نباشد، جدا از افزایش و فربه ساختن علم موجود، وجود انسان را هم بسیار نورانی میکند.
mtf
باید در کنار «آگاهی»، از «نگاه» و «نگرش» هم سخن گفت. وقتی یک سلسله آگاهیها در کنار هم به ترتیبی قرار بگیرند که بتوانند نگاه و برداشت کلی ما را تغییر بدهند و بهبود ببخشند، اینجا اتفاق مهمتر و اساسیتر دیگری هم افتاده است؛ و آن اینکه ما «نگرش» مناسبی به رمضان پیدا کردهایم. و این مهمتر از اضافه شدن صِرفِ چند آگاهی است
mtf
معرفت در تأثیرگذاری رفتارهای دینی به ویژه افعال عبادی نقش بالایی دارد. به حدی که انجام اعمال توصیه شده در دین، به قدر معرفت انسان، به قدر عقل آدمها، و به قدر دقت آدمها، بر روی انسان اثر میگذارد.
mtf
آدمهای بد هم از اول آدمهای بدی نبودند، ابتدا حداقلی شدند، بعد به اینجا رسیدند. اشکال آدمهای حداقلی این است که معمولاًدر همان حداقل هم باقی نمیمانند و سقوط میکنند و از آنهم کمتر میشوند. در حالی که اگرچه حداقل را باید داشت و قدر آن را هم دانست ولی آن را آغازی برای صعود باید قرار داد، و قدم را برای جای بالاتری باید برداشت، نباید به کم بسنده کرد.
mtf
تقوا یعنی تغییر دادن وضع طبیعی و تسلط پیدا کردن بر حیات حیوانی.
تقوا یعنی نشان دادن قدرت خداپرستی در متن نیازهای طبیعی در جریان شنا کردن برخلاف مسیر رودخانههای خرابکننده دنیا.
تقوا یعنی آن ارزش افزودهای که انسان میتواند با برنامههای بندگی در متن زندگی ایجاد کند.
تقوا یعنی تولید نور از طریق ایجاد اصطکاک بین نیازهای حداقلی و حداکثری.
تقوا یعنی تصرّف در عالم خلقت در برابر خالق، به اذن او و به امر او، برای رسیدن به او.
محمد علی شفیعی
لااقل بیایید این سفارش امام صادق (ع) را عمل کنیم که فرمودند: «لَا یکُونُ یوْمُ صَوْمِکَ کَیوْمِ فِطْرِکَ. روز روزهات با سایر روزهایت یکسان نباشد.».
سایه
حجم
۱۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۱۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان