بریدههایی از کتاب حدیث عشق
۴٫۴
(۷)
نجاشی در کتاب وسایل نقل میکند: که روزی کسی به خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد السلام علیک یا امیرالمؤمنین. پس آن حضرت برخاست و ایستاد و فرمود: «ساکت باش که این اسم سزاوار نیست مگر برای حضرت علی (ع) زیرا فقط خداوند او را به این اسم نامیده و کسی به این اسم نامیده نمیشود مگر اینکه خدا از او راضی باشد».
در کتاب کافی نقل است از امام صادق (ع) که فرمود: «حتی حضرت قائم (عج) هم امیرالمؤمنین نامیده نشده و قبل و بعد از او کسی به این نام نامیده نمیشود مگر کافر».
سیّد جواد
رسول اکرم (ص) فرمودند: «هرکس بعد از من، امامت علی (ع) را انکار کند، چون کسی است که نبوت مرا در زمان حیاتم انکار کرده است و هرکس نبوت مرا انکار کند، ربوبیت پروردگار مرا انکار کرده است».
سیّد جواد
یاَبنَ رسُولِ اللِه
با اینکه میدانیم پدر گرامی امام حسین (ع)، حضرت علی (ع) است پس چرا در این زیارت و سایر زیارات ائمه (ع) میخوانیم: «الَسّلامُ عَلیک َیاَبنَ رسُولِ اللِه»؟
پاسخ این سؤال را از سورهٔ مبارکهٔ آل عمران، آیهٔ ۶۱ میگیریم که به آیهٔ «مباهله»() معروف است.
سیّد جواد
با استفاده از روایات متعددی که در زمینهٔ سند زیارت عاشورا مطرح است، ((حدیث قدسی بودن)) این زیارت اثبات میشود. چنانچه امام محمد باقر (ع) به علقمه از اهمیت به جا آوردن این زیارت میگوید و امام صادق (ع) خود ضامن ثوابهای متعدد زیارت عاشورا به صفوان میشود.
از علمای قدیم نیز نقلهای بسیاری در اتصال سند زیارت عاشورا از ائمهٔ اطهار (ع) به پیامبر گرامی اسلام (ص) و از ایشان به جبرییل امین و از وی به خداوند - جل جلاله - وارد شده است. چنانکه شیخ طوسی و محدث نوری (ره) به صراحت میگویند: سرآینده زیارت عاشورا، خود خداوند تبارک و تعالی میباشد.
اما این سوال که چرا زیارت عاشورا تا زمان امام باقر (ع) مطرح نشد، میتوان پاسخ داد که از زمان شهادت امام حسین (ع) تا نیمی از زمان امامت امام باقر (ع)، به دلیل خفقان شدید در حکومت سفاک بنی امیه و بنی مروان؛ امام سجاد (ع) و در ابتدا، امام باقر (ع) از مطرح نمودن علنی این زیارت خودداری نمودند.
لذا پس از به وجود آمدن درگیریهای متعدد بین بنی عباس و بنی مروان، عملا اندیشهٔ زمامداران وقت از پرداختن به مسایلی همچون حرکات انقلابی ائمهٔ شیعه دور گشت و امام باقر (ع) با استفاده از این فرصت، این زیارت گرانسنگ را علنی فرمودند.
سیّد جواد
از علمای قدیم نیز نقلهای بسیاری در اتصال سند زیارت عاشورا از ائمهٔ اطهار (ع) به پیامبر گرامی اسلام (ص) و از ایشان به جبرییل امین و از وی به خداوند - جل جلاله - وارد شده است. چنانکه شیخ طوسی و محدث نوری (ره) به صراحت میگویند: سرآینده زیارت عاشورا، خود خداوند تبارک و تعالی میباشد.
Dexter
چون خداوند اراده کرد توبهٔ آدم (ع) را بپذیرد، پرده از برابر چشم او برداشته شد و او در ساق عرش، اسامی خمسه آل عبا را مشاهده کرد. پس فرمود اینها کیستند؟ جبرییل آنها را معرفی کرده و فرمود: خدا را به این اسامی «یا حمیدُ بحق محمد (ص)، یا عالی بحق علی (ع)، یا فاطرُ بحق فاطمه (س)، یا مُحسنُ بحق الحسن (ع) و یا قَدیمَ الاحسان بِحق الحسین (ع) بخوان تا توبهات مقبول حق شود».
sadeghi
حضرت زینب (س) روایت فرموده که در نیمهٔ شب به خیمهٔ برادرم ابوالفضل (ع) رفتم و دیدم که عباس (ع)، مثل شیر نشسته و جوانان بنی هاشم دور او حلقه زدهاند و میفرماید: «ای برادران و ای پسر عموهایم، بشنوید حرف مرا! چون فردا شود و بنای دشمنی و جنگ با دشمنان خدا شود، اول کسی که قدم در عرصهٔ رزم گذارد شما بنیهاشم باشید». همهٔ جوانان گفتند: ما مطیع توایم.! پس به برادران عزیز خویش رو کرده و گفت:
«عزیزانم، فردا همهٔ ما شهید خواهیم شد اما دوست دارم شما زودتر به میدان روید و شهید شوید تا داغ شما، بر دل من بماند و من درد و اندوه امام (ع) را از بی برادر شدن احساس کنم و با او همدردی نمایم». برادران گفتند: ما همه، مطیع امر توایم.
روز عاشورا، حضرت عباس بن علی (ع)، برادران خویش را یکی پس از دیگری، روانهٔ میدان کرد.
سیّد جواد
اگر سقیفه نبود، کدام عنصر پلید جرأت میکرد، حضرت فاطمه زهرا (س) را به دلیل دفاع از حریم ولایت و امامت، مظلومانه به شهادت برساند؟
اگر سقیفه نبود، چه کسی جرأت میکرد دست به خیام حرم سیدالشهداء دراز کند؟
اگر سقیفه نبود، کدام دست ناپاک، تیر به گلوی کودک شیرخوارهٔ اباعبدالله (ع) میزد؟
اگر سقیفه نبود، کدام ناپاکزاده جرأت مییافت دستان علمدار رشید کربلا را قطع کند؟
اگر سقیفه نبود ...
سیّد جواد
پیامبر (ص) فرمودند: «لِکلِّ شَیء آفَه وَ آفه هذَا الدین بَنو اُمَیه». هر چیزی آفتی دارد. آفت دین من بنی امیه هستند که ناپاک زادهاند.
سیّد جواد
امام صادق (ع) میفرماید: «بالاتر از هر عبادتی، عبادت دیگری است و دوستی ما خاندان، برترین عبادتهاست».
سیّد جواد
شباهتهای میان حضرت یحیی (ع) و امام حسین (ع) عبارتند از:
ـ هر دو معصوم، قبل از نامگذاری هم اسم و هم نام نداشتهاند.
ـ مدت حمل هر دو، شش ماه بوده است.
ـ قبل از ولادت، اخبار آسمانی ولادت و شرح حال هر دو را بیان کرده بود.
ـ گریستن آسمان بر هر دو که در تفسیر آیهٔ کریمه «فمَا بَکت عَلیهِمُ السَّماءُ وَ الاَرضُ»() وارد شده است.
ـ قاتل هر دو، مولود فاسد و ناپاک زاده بوده است.
ـ سر هر دو را در تشت طلا، نزد تبهکاران آلوده دامن بریدند؛ با این تفاوت که سر یحیی را در تشت بریدند تا خون او به زمین نریزد و سبب خشم الهی نگردد؛ اما تبهکاران اموی این حد را هم دربارهٔ حضرت حسین بن علی (ع) رعایت نکردند.
ـ تکلم سر مقدس این دو بزرگوار طبق روایات، پس از جدا شدن از بدن.
سیّد جواد
روز عید غدیر، خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «یا اَیهاَ الَّرسول بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلیک». () اگر جانشین خود را تعیین نکنی، آن زحمات ۲۳ سالهات، هیچ خواهد بود.
پس بزرگترین نعمتی را که خداوند به انسان ارزانی فرموده ولایت است که با هیچ نعمت دیگری قابل مقایسه نیست و خاص مومنان است. پرچمدار این ولایت امام حسین (ع) است؛ چرا که در حدیث کساء، وقتی امام حسین (ع) وارد شد خطاب آمد که اصحاب کساء کامل شدند.
تمام انبیا برای رسیدن به قرب الی الله، باید از سیر ولایی ابا عبدالله عبور کرده باشند تا به مقام و منزلت رفیعتری نائل شوند؛ از ابراهیم خلیل الرحمن در امتحان ذبح پسرش اسماعیل تا نوح و سایر انبیا (ع).
سیّد جواد
روزی کسی به خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد السلام علیک یا امیرالمؤمنین. پس آن حضرت برخاست و ایستاد و فرمود: «ساکت باش که این اسم سزاوار نیست مگر برای حضرت علی (ع) زیرا فقط خداوند او را به این اسم نامیده و کسی به این اسم نامیده نمیشود مگر اینکه خدا از او راضی باشد».
sadeghi
شاه اسماعیل صفوی، پس از تصرف بغداد، برای زیارت کربلا و شهدای مدفون در آنجا، عزم سفر کرد. پس از شنیدن قضیهٔ طعنه زدن () مردم به جناب حر، خودش نزد قبر رفت و امر کرد قبر را نبش کنند. چون به جسد حر رسید، جسد را با همان کیفیت که روز عاشورا شهید شده بود، دید.
لباس جنگ، محاسن و نیم چکمههای چرمیاش به جا بود و جنازه آنقدر تازه مانده بود که کسی باورش نمیشد از شهادت آن مرد چندین قرن گذشته باشد. در این وقت چشم شاه اسماعیل به دستمالی میافتد که بر پیشانی حر بسته شده بود. شاه اسماعیل گفت: آن دستمال را برای من باز کنید تا به قصد تبرک در کفنم بگذارم. دستمال را که باز کردند، خون تازه جاری شد. هر دستمال دیگری به جای آن بستند، خون قطع نمیشد تا بالاخره فهمیدند باید دستمال، همان دستمالی باشد که روز عاشورا امام به سر او بسته است.
بنابراین، وقتی دستمال را بستند، خونریزی هم قطع شد. پس شاه اسماعیل به حسن حال و مقام حر شهید، پی برد و امر کرد قبه و بارگاه بر آن قبر بنا کرده، خادمی بر آن بگمارند
سیّد جواد
حر گفت: «به خدا قسم میخورم که خویشتن را در میان دو راهی بهشت و دوزخ سرگردان میبینیم و باز به خدا سوگند میخورم که جز سرای بهشت را برنگزینم؛ هر چند که در این راه جسمم تکه تکه شده، جسدم با آتش سوزانیده شود».
حر پس از گفتن این کلام، سوار اسب شده و به سوی خیام حسینی رفت؛ در حالیکه دستان خویش را به علامت تسلیم روی سر خود نهاده، میگفت: «خداوندا، به سوی تو باز میگردم. توبهٔ مرا قبول نما زیرا من دل اولیای تو و فرزند دختر پیامبر تو را لرزاندم». سپس خطاب به امام حسین (ع) گفت: «فدایت شوم. من همان کسی هستم که همراه تو آمدم و اجازه ندادم که تو به سوی مدینهٔ جدت بازگردی و کار را بر تو سخت گرفتم. من نمیدانستم قصد این مرد جنگ و پیکار است. من اکنون توبه میکنم. آیا خدا توبهٔ مرا می پذیرد»؟ امام حسین (ع) فرمود: آری خدا میپذیرد.
سیّد جواد
امام رضا (ع) به ریان شبیب فرمودند: «یَا بنَ شَبیب اِن سرک اّن تَسکُنُ الغُرُف المُبنیهَ فِی الجَّنَه مَعَ النَبی (ص) فَالعَن قَتلَه الحُسَین (ع)»()
ای پسر شبیب، اگر میخواهی در غرفههای بنا شدهٔ بهشتی همراه پیامبر (ص) باشی، بر قاتلان حسین (ع) لعنت فرست.
سیّد جواد
در تفسیر جلیل شیخ علی بن ابراهیم قمی دربارهٔ آیهٔ ۷ از سوره مبارکه مریم؛ «لَم نَجعَل لَه و مَن قَبلُ سَمیا» آمده که قبل از او، کسی بدین نام خوانده نشد. امام باقر (ع) فرمودند: «یحیی بن زکریا و امام حسین (ع) قبل از خود همنامی نداشتند. آسمان و آفتاب برای آنها چهل روز گریه میکردند و گریهٔ آفتاب آن بود، که طلوع و غروب به حالت سرخی در میآمد، و ملائکه، گریه کنندگان او در آسمانها بودند».
در کامل الزیاره با سند، از مردی از اهالی بیت المقدس نقل شده است که بعد از شهادت امام حسین (ع)، دیوارها سرخ شد؛ مانند خون بسته و سه روز باران خون تازه آمد.
در کتاب یاد شده، داوود بن خرقه از امام صادق (ع) روایت میکند که فرمودند: «آسمان و زمین بر حسین بن علی (ع) و بر حضرت یحیی بن زکریا یک سال گریستند و گریهٔ آسمان سرخی اوست».
سیّد جواد
در کتاب کامل الزیاره از ایان بن تغلب نقل میکند، که صادق آل محمد (ص) فرمودند: «همانا چهار هزار ملک فرود آمدند و میخواستند در رکاب حسین بن علی (ع) کارزار کنند ولی حضرت به آنها اجازه نداد. ملائک به آسمان صعود کردند تا اجازه بگیرند. پس از بازگشت به زمین، حسین (ع) را شهید یافتند. از این روی ایشان نزد قبر او هستند پریشان حال و آشفته مو و گرد آلود ماندهاند تا قیام حضرت مهدی (عج) که در رکاب او باشند و از یاران خاصهٔ حضرت (ع) به حساب میآیند.
سیّد جواد
چون خداوند اراده کرد توبهٔ آدم (ع) را بپذیرد، پرده از برابر چشم او برداشته شد و او در ساق عرش، اسامی خمسه آل عبا را مشاهده کرد. پس فرمود اینها کیستند؟ جبرییل آنها را معرفی کرده و فرمود: خدا را به این اسامی «یا حمیدُ بحق محمد (ص)، یا عالی بحق علی (ع)، یا فاطرُ بحق فاطمه (س)، یا مُحسنُ بحق الحسن (ع) و یا قَدیمَ الاحسان بِحق الحسین (ع) بخوان تا توبهات مقبول حق شود».
سیّد جواد
باقیات صالحات به سه چیز است:
ـ دانشی که کسی از آن بهرهمند شود.
ـ صدقهٔ جاریه.
ـ فرزند صالح
reza.m.1001
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان