بریدههایی از کتاب سوسیالیسم و سرمایهداری: رسالهای روش مند دربارهی اقتصاد، سیاست و اخلاقیات
نویسنده:هانس هرمان هوپ
مترجم:متین پدرام
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۹ رأی
۳٫۴
(۱۹)
سرمایهداری یعنی آزادی و اختیار مالکان خصوصی به منظور انعقاد قرارداد و دادوستد. چنین سرمایهداری در هیچکجای جهان معاصر یافت نمیشود و به ایدهآلی دستنیافتنی تبدیل شده است. در زمانهای خاصی، جوامع گامهای مهمی را به سمت این ایدهآل برداشته و به همین دلیل شکوفا و آباد شدهاند. با وجود این، رشد پیوسته و توقفناپذیر ایدههای سوسیالیستی از میانه قرن نوزدهم، پایانی تراژیک بر این تلاشها بود و به کلی، چنین سودایی را از سر پراند.
آرمان
در واقع، بسیاری از سوسیالیستهای غربی بسیار قبلتر از انقلاب سوسیالیستی روسیه، در ۱۹۱۸، دریافتند که دموکراسی اساسا ایدهای سوسیالیستی بود؛ اینکه «سرمایهداری دموکراتیک» عبارتی متناقض بود؛ اینکه دموکراسی واقعا به مفهوم سوسیالدموکراسی بود؛ اینکه سوسیالدموکراسی گونۀ محبوبتر سوسیالیسم تکحزبی حاکم بر بلوک شرق بود؛ و از این رو، دموکراسی امنترین و کمهزینهترین روش برای رسیدن به اهداف سوسیالیستی مساواتطلبانه بود. بر این اساس، هر «مسئله»، «رسوایی» یا «بحران» اقتصادی یا اجتماعیِ واقعی یا ساختگی را به «سرمایهداری» نسبت میدادند و ندای چپها در گوشمان پژواک میافکند که همچنان دموکراسی بیشتری باید وجود داشته باشد (یعنی مداخلات دولتی بیشتر در حق مالکیت).
آرمان
در سرمایهداری دموکراتیک، مالکیت خصوصی اسماً دستنخورده و مطلق باقی میماند. با وجود این، دولت برآمده از انتخابات دموکراتیک این حق را دارد که به نام «منافع عمومی» و «خیر عمومی» در حق مالکیت دخل و تصرف کند. بدین منظور، دولت میتواند سلب مالکیت کند، مالیات ببندد، مالکیت خصوصی را بازتوزیع کند و این حق را دارد که بر استفاده مالکان خصوصی از اموالشان نظارت کند و درباره آن قانون وضع کند. از این رو، تمام مالکیت و خصوصا مالکیت عوامل تولید (سرمایه) عملا مالکیت خصوصی تلقی میشود؛ یعنی اموال در ید و نظارت اشخاص تا زمانی باقی میمانند (به مثابه امتیازی از سوی دولت) که از نظر دولت به «خیر و صلاح عموم» باشد.
آرمان
در نبودِ کنترل قیمت، قیمتها مسیر این تغییر را دنبال میکنند و از این راه انگیزهای برای تحرک از خطوط با ارزش تولید کمتر به خطوط با ارزش بیشتر وجود خواهد داشت. با کنترل قیمت فراگیر، این سازوکار کاملا خاصیت خود را از دست میدهد. در صورتی که تقاضا برای کالایی افزایش یابد، کمبود به وجود میآید، زیرا افزایش قیمتها ممکن نیست و به تبع آن، سوددهی تولید محصولی خاص تغییر نمیکند و هیچ عامل تولید اضافی جذب این خط تولید نمیشود. در نتیجه، تقاضای مفرط بدون پاسخ رها میشود و به بازار محصولات دیگر، سرریز میکند، تقاضا برای آنها را بالاتر از سطحی میبرد که تولید میشود. بار دیگر با توجه به افزایش تقاضا، امکان افزایش قیمتها وجود ندارد و کمبود عرضه به وجود میآید.
حسین
محافظهکاری نهتنها توسعه استعدادهای فردی مولد را تحت عنوان «پدرسالاری» فلج میکند، بلکه در تلاش است رفتار مردم به عنوان مصرفکنندگان مجرد یا به عنوان شرکای معاملهگر در شکلهای غیرتجاری دادوستدها را از حرکت بازدارد.
حسین
در نبودِ کنترل قیمت، قیمتها مسیر این تغییر را دنبال میکنند و از این راه انگیزهای برای تحرک از خطوط با ارزش تولید کمتر به خطوط با ارزش بیشتر وجود خواهد داشت. با کنترل قیمت فراگیر، این سازوکار کاملا خاصیت خود را از دست میدهد. در صورتی که تقاضا برای کالایی افزایش یابد، کمبود به وجود میآید، زیرا افزایش قیمتها ممکن نیست و به تبع آن، سوددهی تولید محصولی خاص تغییر نمیکند و هیچ عامل تولید اضافی جذب این خط تولید نمیشود. در نتیجه، تقاضای مفرط بدون پاسخ رها میشود و به بازار محصولات دیگر، سرریز میکند، تقاضا برای آنها را بالاتر از سطحی میبرد که تولید میشود. بار دیگر با توجه به افزایش تقاضا، امکان افزایش قیمتها وجود ندارد و کمبود عرضه به وجود میآید.
حسین
در نبودِ کنترل قیمت، قیمتها مسیر این تغییر را دنبال میکنند و از این راه انگیزهای برای تحرک از خطوط با ارزش تولید کمتر به خطوط با ارزش بیشتر وجود خواهد داشت. با کنترل قیمت فراگیر، این سازوکار کاملا خاصیت خود را از دست میدهد. در صورتی که تقاضا برای کالایی افزایش یابد، کمبود به وجود میآید، زیرا افزایش قیمتها ممکن نیست و به تبع آن، سوددهی تولید محصولی خاص تغییر نمیکند و هیچ عامل تولید اضافی جذب این خط تولید نمیشود. در نتیجه، تقاضای مفرط بدون پاسخ رها میشود و به بازار محصولات دیگر، سرریز میکند، تقاضا برای آنها را بالاتر از سطحی میبرد که تولید میشود. بار دیگر با توجه به افزایش تقاضا، امکان افزایش قیمتها وجود ندارد و کمبود عرضه به وجود میآید.
حسین
در نبودِ کنترل قیمت، قیمتها مسیر این تغییر را دنبال میکنند و از این راه انگیزهای برای تحرک از خطوط با ارزش تولید کمتر به خطوط با ارزش بیشتر وجود خواهد داشت. با کنترل قیمت فراگیر، این سازوکار کاملا خاصیت خود را از دست میدهد. در صورتی که تقاضا برای کالایی افزایش یابد، کمبود به وجود میآید، زیرا افزایش قیمتها ممکن نیست و به تبع آن، سوددهی تولید محصولی خاص تغییر نمیکند و هیچ عامل تولید اضافی جذب این خط تولید نمیشود. در نتیجه، تقاضای مفرط بدون پاسخ رها میشود و به بازار محصولات دیگر، سرریز میکند، تقاضا برای آنها را بالاتر از سطحی میبرد که تولید میشود. بار دیگر با توجه به افزایش تقاضا، امکان افزایش قیمتها وجود ندارد و کمبود عرضه به وجود میآید.
حسین
ارضای همه نیازها با کمک ابزارهای سیاسی به امری عادی تبدیل شد و از آنجا که همه نسل کنونی در این دوران بزرگ شده بودند، تلاشهای مولد برای رسیدن به جایگاهی درخور رنگ باخت.
حسین
تاثیر سبک روسی بر شکلگیری شخصیت افراد، دولایه داشت؛ کاهش انگیزه برای ارتقای مهارتهای مولد و بهادادن به گسترش روابط سیاسی.
حسین
با روی کار آمدن لنین، برای نخستین بار برنامه سوسیالیستهای انقلابی تحقق یافت و جنبش سوسیالیستی به عنوان کل باید در برابر تجربه روسی قد علم میکرد. در نتیجه جنبش سوسیالیستی به دو شاخه و دو حزب مجزا تبدیل شد: حزب کمونیست، که بیشوکم طرفدار رخدادهای روسیه بود، و حزب سوسیالیست یا سوسیالدموکرات که چندان موافق آن نبود. البته شکاف بین این دو حزب در مسئله سوسیالیستی کردن نبود، بلکه هر دو طرفدار آن بودند. درواقع، این شکافی آشکار در مسئله خیزش انقلابی و دگرگونی دموکراتیک بود.
حسین
خواهناخواه سوسیالیسم باید این مشکل را حل کند که چه کسی حق دارد عوامل تولید را کنترل و هماهنگ کند. بر خلاف راهحل نظام سرمایهداری، در نظام سوسیالیستی، واگذاری پستهای مختلف در ساختار تولید به مردم موضوعی سیاسی است و بدون توجه به مالک پیشین و وجود دادوستد دوجانبه و قراردادی با تحمیل اراده انسانی بر انسانی دیگر انجام میشود.
حسین
در هر صورت، بازار گستردهتر مصرفکننده از به کارگیری ابزارهای محاسبه اقتصادی ناگزیر است و هرچه شناخت ترجیحات گروههای مختلف مصرفکنندگان، مناسبتهای تاریخی، مناطق جغرافیایی و امکانات میان اشخاص مختلف پراکندهتر باشد، احتمال اشتباه بیشتر خواهد بود.
حسین
بدون امکان توسل به ابزارهای محاسبه اقتصادی، هیچ راهی برای شناخت وجود ندارد. البته میتوان پیش رفت و نهایت تلاش خود را به کار برد.
حسین
از آنجا که عوامل تولید فروشی نیستند یا خرید و فروش آنها برای فروشنده متولی یا خریدار خصوصی یا هر دو، بسیار دشوار شده است، هیچ قیمت بازاری برای عوامل تولید در کار نیست یا از شکلگیری چنین قیمتهایی ممانعت میشود یا چنین دادوستدی بسیار پرهزینه میشود.
حسین
سرمایهداری چیزی تماما متفاوت از آن شکلی است که بدگویان سوسیالیست درباره آن میگویند. سرمایهداری یعنی آزادی و اختیار مالکان خصوصی به منظور انعقاد قرارداد و دادوستد. چنین سرمایهداری در هیچکجای جهان معاصر یافت نمیشود و به ایدهآلی دستنیافتنی تبدیل شده است. در زمانهای خاصی، جوامع گامهای مهمی را به سمت این ایدهآل برداشته و به همین دلیل شکوفا و آباد شدهاند. با وجود این، رشد پیوسته و توقفناپذیر ایدههای سوسیالیستی از میانه قرن نوزدهم، پایانی تراژیک بر این تلاشها بود و به کلی، چنین سودایی را از سر پراند.
حسین
امروزه هیچ بخش یا جنبهای از زندگی بشری، از تولد تا مرگ، بدون نظارت و آزاد باقی نمانده است؛ فرقی هم نمیکند مصرفکننده، تولیدکننده یا تاجر باشیم یا در خانه، محل کار یا در «انظار عمومی». تمام اموال خصوصی و حق مالکیت خصوصی به چیزی شبیه نمایشی کمدی با عواقبی مهلک تبدیل شده است.
حسین
آیا این همان سرمایهداری بدون مالکیت خصوصی و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد نبود؟ اگر سرمایهداری متهم است، چطور میتوان آشتیای برقرار کرد بین آن نتیجه و این حقیقت که دولت گامبهگام بزرگتر شد و تقریبا نیمی از تولید ناخالص داخلی را بلعید و نهتنها ایجاد زیرساختهای حیاتی (جادهها، مدارس، ساختمانهای عمومی و زمینها) کشور را در انحصار خود گرفت، بلکه خصوصا خلق پول و اعتبار را نیز از آن خود کرد؟
حسین
در حالیکه مالکیت خصوصی در بلوک غرب تماما منقرض نشد و بهسان سبک روسی سوسیالیسم به یکباره در اختیار دولت قرار نگرفت، اما متاثر از سوسیالدموکراسی، تجاوز و تعدی دولت به حق مالکیت خصوصی به تدریج و گامبهگام، ولی کاملا بیرحمانه انجام شد. چنانکه امروزه هیچ بخش یا جنبهای از زندگی بشری، از تولد تا مرگ، بدون نظارت و آزاد باقی نمانده است؛ فرقی هم نمیکند مصرفکننده، تولیدکننده یا تاجر باشیم یا در خانه، محل کار یا در «انظار عمومی». تمام اموال خصوصی و حق مالکیت خصوصی به چیزی شبیه نمایشی کمدی با عواقبی مهلک تبدیل شده است.
امیرمحمد
واقعیت این است که همه انواع نظامهای سیاسی محافظهکار، سوسیالدموکرات، مارکسیست سوسیالیست و حتی لیبرال، آنقدر با یکدیگر مختلط و ترکیب شدهاند که تاثیرات مختص آنها نمیتواند به سادگی با علتهای قطعی انطباق یابد، بلکه باید موشکافی شود و بار دیگر با ابزارهای نظری محض انطباق یابد.
Travis
حجم
۳۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۳۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان