بریدههایی از کتاب سوسیالیسم و سرمایهداری: رسالهای روش مند دربارهی اقتصاد، سیاست و اخلاقیات
نویسنده:هانس هرمان هوپ
مترجم:متین پدرام
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۹ رأی
۳٫۴
(۱۹)
سوسیالیسم بدون دولت نمیتواند وجود داشته باشد و تا زمانی که دولت وجود دارد، سوسیالیسم هست. دولت نهادی است که سوسیالیسم را تحقق میبخشد و از آنجا که سوسیالیسم بر تجاوز به قربانیان بیگناه مبتنی است، ماهیت هر دولتی از تجاوز تشکیل میشود.
Hadi Najaf
سرمایهداری یعنی آزادی و اختیار مالکان خصوصی به منظور انعقاد قرارداد و دادوستد. چنین سرمایهداری در هیچکجای جهان معاصر یافت نمیشود و به ایدهآلی دستنیافتنی تبدیل شده است.
تازه به دوران رسیده
اروپا بسیار سوسیالیستتر از ایالات متحده آمریکا است و استانداردهای زندگی در آن نسبتا پایینتر است. این مسئله نیز بیشتر از نفوذ سوسیالیسم محافظهکار و کمتر از سوسیالیسم سوسیالدموکرات تاثیر پذیرفته است.
Travis
باهوش بودن نسبتا پرهزینه و در مقابل کودن بودن کمهزینه میشود و از آنجا که منافعی (مادی و معنوی) برای اولاد افراد باهوش وجود ندارد، انگیزه این افراد برای زاد و ولد کاهش مییابد و در عوض افراد کودن انگیزه بیشتری مییابند. بر اساس قوانین ژنتیک، نتیجهای که دامنگیر جامعه میشود، تولید جماعتی است که جملگی از همهنظر کودنند.
Hadi Najaf
مفهوم مالکیت بسیار بنیادی است و به نظر میرسد هرکس فهمی بیواسطه از آن دارد، اما میبینیم بسیاری از مردم هرگز درباره آن با دقت نمیاندیشند و در نتیجه، در بهترین حالت تعریف بسیار مبهمی از آن ارائه میکنند. استفاده از تعریفهای مفروض یا مبهم و شبکه پیچیدهای از عقاید برآمده از آنها میتواند صرفا به فاجعه فکری بیانجامد؛ زیرا این شبکه پیچیده با خود مفرها و کژاندیشیهایی را نیز به همراه دارد که هر عقیدهای را به انحراف میکشاند. برای پرهیز از این مسئله، نخست باید از مفهوم مالکیت تبیینی شفاف ارائه کنیم.
esrafil aslani
سیاست هنر ایجاد موازنه وحشت و کمک به تثبیت درآمد دولت در بالاترین سطح ممکن با تبعیض عامهپسند و برنامههای تبعیضآمیز عامهپسند از الطاف و مساعدتهای توزیعی است.
Travis
هر نهادی که نظریه سوسیالیستی مالکیت را اجرا میکند، برای تضمین وجودش باید بر تهدید مداوم به خشونت تکیه کند. چنین نهادی، مردمی را که به پذیرش تخصیصهای غیرقراردادی تمایلی ندارند، با توسل به خشونت، زندانی کردن، به بردگی گرفتن یا حتی مرگ تهدید میکند و حتی اگر لازم باشد چنین تهدیدهایی را به منظور «زهرچشم گرفتن» عملی میکند.
Travis
در سطح مشاهدات جهانی باید گفت نظریه عمومی درباره فقر نسبی که موجد سوسیالیسم بازتوزیعی است، با این واقعیت دست و پنجه نرم میکند که استاندارد زندگی در ایالات متحده آمریکا نسبتا بالاتر از اروپای غربی، یا بهطور دقیقتر، اتحادیه اروپا است.
Travis
مهم است توضیح دهیم چرا و در چه صورتی هر مداخلهای، اعم از بزرگ یا کوچک در هر نقطهای از جهان، در ساختارهای اجتماعی از هم گسیختگی ایجاد میکند، چنانکه بیننده ظاهربین و عامی مسحور نتیجه «مثبت» مداخلهای ویژه میشود و ممکن نیست این از هم گسیختگی را درک کند. به هر حال، این تاثیر منفی وجود دارد و با تاخیری اندک، مسائلی را در کالبد اجتماعی موجب میشود که بسیار بیشتر یا شدیدتر از مسئلهای است که مداخله اولیه در صدد حل آن بود. مثلا، تاثیرات مشهود و مثبت سیاستهای سوسیالیستی، مانند «قیمتهای ارزانتر مواد غذایی»، «اجارههای پایین»، «رایگان بودن فلان کالا یا بهمان چیز»، مسائلی مثبت نیستند که کاملا تافتهای جدابافته باشند، بلکه پدیدههاییاند که باید به نوعی هزینه تولید آنها پرداخت شود و این پرداخت به روشهای گوناگونی صورت میگیرد: با کیفیت ناچیز یا کمتر مواد غذایی، کمبود مسکن، فساد و ایجاد محلههای کثیف و فقیرنشین، تشکیل صف و رشوه دادن و علاوه بر آن، کاهش استانداردهای زندگی، که تشکیل سرمایه را کاهش و/یا مصرف سرمایه را افزایش میدهد.
آرمان
درست مثل زمانی که شکست هیمنه اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی بسیار قبلتر از تحقق آن، قابل پیشبینی بود، اکنون نیز میتوان ورشکستگی اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی سوسیالدموکراسی غربی را پیشبینی کرد. سوسیال دموکراسی، نظام اقتصادی غربی، به پایان خود نزدیک شده و پس از عموزادهاش، اتحاد جماهیر شوروی، نوبت نیستی آن رسیده است.
امیرمحمد
اگر مدیران دولتی مافوق بشر نباشند، بلکه انسانهای معمولی و به دنبال منافع خودشان باشند، باید مطلقا برآیند ضروری هر تولید دولتی را این دانست که سرمایه به شکل افراطگونه مصرف میشود و استانداردهای زندگی مصرفکنندگان در مقایسه با وضع نظام سرمایهداری کاهش مییابد.
Travis
به منظور مهر پایان زدن بر دولتگرایی و سوسیالیسم به چیزی نه بیشتر و نه کمتر از تکمیل فرایند تغییر افکار عمومی نیاز داریم
Travis
کنترلهای قیمتی و وضع مقررات، بخش عرضه نظام اقتصادی را فلج و آن را از تقاضا تفکیک میکند. اما این امر، از تغییرات در تقاضا ممانعت نمیکند و فقط از پاسخگویی بخش عرضه به آن جلوگیری میکند.
Travis
تحمیل کنترل همهجانبه قیمتها به این مفهوم است که نظام تولید از ترجیحات مصرفکنندگان کاملا مستقل شود. تولیدکنندگان میتوانند هرچیزی را تولید کنند و مصرفکنندگان هیچ انتخابی ندارند، جز خرید آن، حال هر چه که باشد.
Travis
یکی از هدفها این است که نشان دهیم سطح کلی سوسیالیسم، که وضع کلی ثروت هر کشور را شرح میدهد، همان سطح کلی مداخله آن کشور در حق مالکیت است. سیاستهای سوسیالیستی بیشتر در کشور، فرایند تولید ثروت جدید را متوقف میکند و در نتیجه، یا کشور را فقیر نگاه میدارد یا آن را فقیرتر میکند. [۱] این واقعیت که ایالات متحده آمریکا رویهمرفته ثروتمندتر از اروپای غربی است و اینکه آلمان غربی بسیار ثروتمندتر از آلمان شرقی بود، به دلیل درجه کمتر سوسیالیسم در ایالات متحده آمریکا و آلمان غربی است. همچنین اینکه سویس شکوفاتر از اتریش است یا اینکه بریتانیای قرن نوزدهم ثروتمندترین کشور جهان بود، ولی اکنون در قعر گروه کشورهای توسعهیافته است را نیز میتوان با تحلیل درجه سوسیالیسم در این کشورها تشریح کرد.
نیک وایلد
در ۱۹۷۴، این کشور تحت زمامداری سالازار بر رژیم سوسیالیسم محافظهکارمبتنی بود؛ مفهوم محافظهکار را در فصل بعد تشریح میکنیم. در این رژیم، پرتغال به یکی از فقیرترین کشورهای اروپایی تبدیل شد. به همین دلیل، حکومت به سوسیالیسم بازتوزیعی، همراه با رگههایی از ملی کردن، متوسل شد که در آن استاندارد زندگی حتی سقوطی سرسامآورتر داشت و اگر اغراق نباشد، پرتغال را به دروازه اردوگاه کشورهای جهان سوم نزدیک کرد.
y
در ۱۹۷۴، این کشور تحت زمامداری سالازار بر رژیم سوسیالیسم محافظهکارمبتنی بود؛ مفهوم محافظهکار را در فصل بعد تشریح میکنیم. در این رژیم، پرتغال به یکی از فقیرترین کشورهای اروپایی تبدیل شد. به همین دلیل، حکومت به سوسیالیسم بازتوزیعی، همراه با رگههایی از ملی کردن، متوسل شد که در آن استاندارد زندگی حتی سقوطی سرسامآورتر داشت و اگر اغراق نباشد، پرتغال را به دروازه اردوگاه کشورهای جهان سوم نزدیک کرد.
y
تاثیرات سوسیالیستی کردن عوامل تولید چیست؟
احمد شهباز
یکی از هدفها این است که نشان دهیم سطح کلی سوسیالیسم، که وضع کلی ثروت هر کشور را شرح میدهد، همان سطح کلی مداخله آن کشور در حق مالکیت است. سیاستهای سوسیالیستی بیشتر در کشور، فرایند تولید ثروت جدید را متوقف میکند و در نتیجه، یا کشور را فقیر نگاه میدارد یا آن را فقیرتر میکند. [۱] این واقعیت که ایالات متحده آمریکا رویهمرفته ثروتمندتر از اروپای غربی است و اینکه آلمان غربی بسیار ثروتمندتر از آلمان شرقی بود، به دلیل درجه کمتر سوسیالیسم در ایالات متحده آمریکا و آلمان غربی است. همچنین اینکه سویس شکوفاتر از اتریش است یا اینکه بریتانیای قرن نوزدهم ثروتمندترین کشور جهان بود، ولی اکنون در قعر گروه کشورهای توسعهیافته است را نیز میتوان با تحلیل درجه سوسیالیسم در این کشورها تشریح کرد.
آرمان
در پایان این کتاب، مشخص میشود فقط با کمک نظریه اقتصادی یا اخلاقی، که نشئتگرفته از تجربه نیست، بلکه برخاسته از اظهاری مسلم و عقلانی (امری کاملا متفاوت از «اصل موضوعه اختیاری») است و محصول استدلال قیاسی محض (شاید فرضیههای صریح و بدیهی تجربی و آزمونپذیر نیز در آن استفاده شود) و از نظر منطقی نیز تردیدناپذیر است (و بنابراین مستلزم هیچ آزمون تجربی نیست). میتوان واقعیات یا نظریههای بیقاعده دیگری را، با آرایشی پیچیده درباره حقیقت جامعه، سازماندهی یا تفسیر کنیم و با کمک آن نظام مفهومی اخلاقی یا اقتصادی منسجم و راستینی را شکل دهیم. خوشبختانه، اثبات خواهیم کرد که بدون وجود چنین نظریهای، فلسفه و اقتصاد سیاسی نمیتواند چیزی باشد، جز کورمال کورمال راه رفتن در تاریکی که در بهترین حالت، نظریههای خودسرانهای درباره علتها یا تعیین چیز بهتر یا بدتر ارائه میدهد
آرمان
حجم
۳۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۳۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان