بریدههایی از کتاب هنر پیش بینی
نویسنده:فیلیپ تتلاک، دن گاردنر
مترجم:محمد حسن جعفری سهامیه
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۴۲ رأی
۳٫۵
(۴۲)
پیشبینی، اندازهگیری، بازنگری: این مطمئنترین راه برای بهتر دیدن است.
mohamad6300
در چشماندازی گستردهتر، جنبش پیشبینی متکی بر شواهد، دگرگونی شگفتی نیست که از خلا بیرون آمده باشد بلکه جلوه دیگری است از گذر عمیق و گسترده از تصمیمسازی متکی بر تجربه، شم ذهنی و سلطه -این کار را انجام بده! چون من فکر میکنم که موثر است و من کارشناس هستم- به سوی سنجش، اندازهگیری و تحلیل.
shahram naseri
جسارت و پایمردی عبارت است از پیجویی مشتاقانه اهداف درازمدت، حتی در دل نومیدی و ناکامی. آمیختگی پایمردی با ذهنیت رشد، نیروی قابلی را برای پیشرفت شخصی شکل میدهد.
shahram naseri
«اگر مجموعه روشنی از اهداف داشته باشید و در کنار آن سنجش و ارزیابیای که به سمت آن هدف براند، میتوانید به پیشرفتی باورنکردنی دست یابید. ... این شاید مسئلهای ابتدایی و پیشپاافتاده به نظر برسد اما بهتآور این است که در بیشتر موارد چنین کاری صورت نمیگیرد و چه دشوار خواهد بود که (بعدها) کار را به سامان برسانید.»
سهیل مقدم
همچنین آنها باید این امکان را بهطور جدی منظور کنند که حدس و گمان اولیه از اساسی نادرست بوده است.
danesh
«در شرایط دگرگون رزم، چسبیدن بدون انعطاف به روند عملیاتی میتواند به شکست منجر شود. هنر رهبری، شناسایی به موقع شرایط و شناخت آن لحظهای است که باید یک تصمیم تازه گرفته شود». [۷]
آنچه که همه اینها را به هم پیوند میدهد -یعنی از «هیچچیز قطعی نیست» تا «عزم بدون نوسان» -همان اصل غالب هدایت عملیات است. ایده پایهای این اصل، ساده است. مولتکه مینویسد: «جنگ را نمیتوان از پشت میز سبز هدایت کرد»، که اشارهای است به ستادهای عالی فرماندهی ارتش. وی میگوید: «تصمیمات زنجیرهای و سریع را تنها در صحنه و بر پایه برآوردهایی میتوان گرفت که از سنجش شرایط منطقه عملیات بهدست میآید.»
میثم
شورای اطلاعات ملی یا انآیسی آمریکا -که آن دسته از برآوردهای اطلاعات ملی را تولید میکند که به کار تصمیمات فوق حساس همچون حمله به عراق یا گفتگو با ایران میآید- از تحلیلگران خودش میخواهد که بر مقیاسی ۵ یا ۷ رتبهای به پیشبینی بپردازند:
البته در قیاس با یک صفحه ذهنی سهحالته (آری، نه، شاید)، این پیشرفت بزرگی محسوب میشود اما هنوز هم برای دستیابی به آنچه که ابرپیشگویان متعهد انجام میدهند، دارای کاستی است.
میثم
خارپشتهایی که با یک ایده بزرگ به حرکت درمیآیند، داستانهای جزمی، روشن و سادهای تعریف میکنند که مخاطب را جلب کرده و نزد آنان نگاه میدارد. هر کس کار رسانهای انجام داده است میداند که قاعده اول این کار این است که «آسان و احمقانه» باشد. این مسئله وقتی بهتر نتیجه میدهد که خارپشتها، اعتماد به نفس هم داشته باشند. آنها با تحلیل تکبعدی خود میتوانند دلایلی را روی هم سوار کنند که نشان دهد چرا آنها راست میگویند -«از این گذشته»، «علاوه بر این»- بدون آنکه به دیگر چشماندازها هم توجهی نشان دهند و تردیدها و هشدارهای آزاردهنده چشماندازهای گوناگون را جدی بگیرند.
میثم
لاپلاس، ریاضیدان و ستارهشناس فرانسوی، این رویا را در چارچوبی کاملا منطقی ریخت:
میتوانیم بگوییم که وضعیت کنونی جهان محصول گذشته آن است و موجد آینده آن. حال میگوییم موجود عقلانی که در یک لحظه مشخص، از تمامی نیروهایی که طبیعت را به پویش وامیدارد و نیز از همه جایگاههای همه عناصری که طبیعت از آنها شکل گرفته، آگاه باشد و در عینحال این «قوه درک» از چنان وسعتی برخوردار باشد که این دادهها را به تحلیل تبدیل کند، در آن صورت میتواند در یک فرمول واحد، جنبشها و حرکات بزرگترین پدیدههای جهان و کوچکترین اتمهای آن را ترسیم کند، چرا که برای چنین قوه درکی، هیچچیز غیرقطعی نخواهد بود و آینده هم مانند گذشته در نزد او حاضر است پیش از آنکه رخ دهد.
Bahar
از نظر فرروچی ممکن است ماشینها در «تقلید مفاهیم از انسان» ماهرتر شوند و بنابراین قادر باشند رفتار آدمی را پیشبینی کنند اما «تفاوت است میان بازتاب دادن مفهوم تقلیدی با ابداع مفهوم تازه.» این همان فضای خالی است که همیشه توسط داوری بشر پر خواهد شد. در پیشگویی، همانند دیگر رشتهها، شاهد کارگران یقه سفیدی خواهیم بود که از قدرت ماشینها حیرتزده میشوند و همچنین شاهد ترکیب و پیوندهایی چون «شطرنج سبک آزاد» خواهیم بود که در آن انسانها و رایانهها در کنار یکدیگر در یک تیم رقابت خواهند کرد و نتیجه آن ترکیبی است که میتواند (برخی اوقات) انسان و ماشین هر دو را شکست دهد. بنابراین چارچوب تازهای از ترکیبهای دوگانه که مثلا از گری کاسپاروف و آبی عمیق شکل میگیرد، احتمالا کارآمدتر از رویکردهای استفاده از انسان بدون ماشین یا ماشین بدون انسان خواهد بود.
کاربر ۱۱۴۶۷۲۶
دریافتم که آنچه اهمیت زیادی دارد، چگونگی اندیشیدن یک پیشگو است.
کاربر ۱۱۴۶۷۲۶
تصمیم ناقص به موقع، بهتر از تصمیم کاملی است که خیلی دیر اتخاذ شود.
حکیمه
اگر ما پرسشهای کوچک اما واردی طرح کنیم، میتوانیم به پاسخی برای پرسش بزرگ هم نزدیک شویم.
mohamad6300
«هنگامی که جان مادن، مربیگری اوکلند رایدرز را بر عهده داشت، بازیکنان خود را مجبور میکرد که در نیمروز تابستان با لباس کامل تمرین کنند. دون شولا، هنگامی که سرمربی بالتیمور کلتز بود، اصرار داشت که بازیکنانش بدون دسترسی به آب تمرین کنند». به کمک پژوهشهای علمی در زمینه عملکرد بدن آدمی، چنین تکنیکهای ناآگاهانهای اکنون رها شدهاند. تمرینات به گفته سوروویکی، «بسیار منطقیتر و متکی بر دادهها هستند». توسعه تیمی هم به شکرانه پیشرفتها در تحلیلگری سبک «مانیبال» همینگونه است. «بنابراین، بخش کلیدی انقلاب کارکردی در ورزش این است که چگونه سازمانها، به روشی سامانیافته، بازیکنانشان را موثرتر و
mohamad6300
نچه که موجب میشود تا این اندازه خوب باشند، کمتر به این مسئله بازمیگردد که «چه و که هستند بلکه بیشتر به اینکه «چه میکنند» مربوط است» -کار سخت پژوهش، اندیشه دقیق و خودانتقادی، گردآوری و آمیختن دیگر چشماندازها، داوری قطرهچکانی و بهروزرسانیهای بیپایان است.
mohamad6300
در اوایل جنگ داخلی سوریه، داوگ لورچ در ارزیابی پرسشی درباره اینکه آیا شورشیان قادر به تسخیر شهر حلب هستند، بد عمل کرد. هنگام بررسی اینکه چرا اینگونه شد، دریافت که وی اجازه داده که تنفر وی از رژیم اسد، او را به این نتیجه آرزومندانه برساند که شورشیان پیروز خواهند شد هرچند شواهدی وجود داشت که آنها توان جنگی خود را از دست دادهاند. جاشوا فرانکل در پیشبینی اینکه آیا کرهشمالی سلاح هستهای دیگری را آزمایش خواهد کرد یا خیر، دچار آشفتگی شد چرا که به قول خودش «تحت تاثیر خوشبینی و امید به پیشرفت قرار داشت.»
mohamad6300
«محک برخورداری از نخستین درجه هوش، این توانایی است که دو ایده متضاد را همزمان در ذهن نگاه داریم و همزمان توان عمل داشته باشیم.» این کار نیازمند آن است که بتوانیم احساسات خود درباره رژیم نازی را از داوریهای واقعگرایانه درباره توانمندیهای سازمانی ورماخت دور نگاه داریم و ورماخت را همزمان بهعنوان سازمان دهشتناکی که شایسته انهدام بود و سازمان موثری که درسهایی برای ما دارد، ملاحظه کنیم.
mohamad6300
اذعان به اینکه چیزی که از آن منزجریم، کیفیات خیرهکنندهای را در خود دارد.
mohamad6300
اعتماد به نفس، این ویژگی در فهرست همه وجود دارد. رهبران باید از اعتماد به نفس معقول برخوردار باشند و همچنین بتوانند اعتماد را در دیگران نیز به وجود آورند و در غیراینصورت نمیتوان کاری را بدون باور به شدنی بودن آن، انجام داد. قاطعیت ویژگی اساسی دیگر است. رهبران نمیتوانند برای همیشه، با فکر کردن بر روی یک مسئله، معطل بمانند بلکه باید اوضاع را سبک سنگین کنند، تصمیم بگیرند و به پیش روند. همچنین رهبران باید دورنمایی عرضه کنند -هدفی را که همگی برای دستیابی به آن تلاش میکنند
mohamad6300
وضعیت کنونی جهان محصول گذشته آن است و موجد آیند
شاخه طوبی
حجم
۵۸۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۶ صفحه
حجم
۵۸۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان