چگونه چنینی:
پر حوصلهتر از درفش پینهدوزان،
که تمام روز فرو میرود و برمیآید
گستردهتر از نگاه دلفینهای شیطان،
که در سفر دریایی،
از آب بیرون میخزند،
و به گستره دریا مینگرند
رزا
تو، کلاسِ فشرده تاریخی
کربلایِ تو، مَصاف نیست
منظومه بزرگ هستیست،
طواف است
پایانِ سخن
پایانِ من است
تو انتها نداری...
یا علی(علیه السلام)
چون تیری که از کمان رهیده باشد
با احساسی در پرواز
از خویشتن رها شدهام
بیآنکه درست بدانم
"من" همان کمانم که بر جای مانده است
یا تیری که به ناکجا آباد میرود،
احساس موسای نوباوه
در سبدی که به نیل سپردهاند
یا علی(علیه السلام)
خداوندا!
مرا به گَوَنها بازگردان
مرا به کوچکترین پرنده غریب
در ناشناختهترین بیشه،
ببخش!
مرا به فطرت خویش، بازگردان!
راستی را، کجا میرویم؟
یا علی(علیه السلام)