راهی برای دست یابی نداشت جز تمرین به دور از دیگران.
Aysan
آزادی حق طبیعی هر موجودی است، هر چقدر دیگران در برابر آزادی او ایستاده باشند آزادی او باید جدا از دیگران باشد، تشریفات، خرافه پرستی و یا محدوددیت در هر شکلی و جود داشته است"
f.key
پرواز خوب است اما یادت نرود که پرواز خشک و خالی برایت غذا نمیشود، تو برای غذاست که پرواز میکنی.
seyed mostafa
" تو برای پرواز نیازی به ایمان نداری، تو باید پرواز را درک کنی و این چیزیست که باید انجام دهی، حالا دوباره تلاش کن"
شراره
" باید کمکم جهان معنوی را احساس کنی، جاناتان، آن زمان که جهان معنوی را حس میکنی، پرواز کردن در سرعت ۱۰۰۰ مایل بر ساعت یک میلیون در ساعت، یا پرواز در سرعت نور، معنایش را از دست میدهد. چرا که هرشماره یک محدودیت است و کمال هیچ محدودیتی ندارد. پسرم کمال از اینجا شروع شده است"
seyed mostafa
چرا اینطور است؟ چرا سختترین کار در جهان این است که پرندهای را متقاعد سازی که آزاد است و اینکه میتواند با کمی تمرین این موضوع را به خودش نشان بدهد؟ چرا باید اینقدر سخت باشد؟
zeinab niazmand
" بدن شما از نوک بال تا نوک بال دیگر چیزی بیشتر از تفکر شما در درون تان نیست، حصارهای فکریتان را بشکنید و همینطور حصارهای بدنتان را ..."
zeinab niazmand
برای اکثر آنها جز غذا دلیل دیگری برای پرواز وجود نداشت و این مهمترین دلیل شان بود.
Jack
وقتی میدانی مشغول انجام کاری هستی و بر آن تمرکز داری نتیجه میدهد.
شراره
عشقی برای زندگی در جایی که بودیم وجود نداشت. بهجز پیشپا افتادهترین ایدهها مثل خوردن و جنگیدن یا قدرت در گروه کسی آنجا بود که ایدهٔ دیگری برای زندگی داشته باشد؟
seyed mostafa