بریده‌هایی از کتاب حکایت دولت و فرزانگی

نبوغ در سادگی است.

کسانی که در انجام خطر تردید می‌کنند و از آن دوری می‌کنند، به این دلیل که همهٔ امکانات را ندارند، هیچ وقت به جایی نمی‌رسند، علتش کاملأ مشخص است، وقتی همه درهای خروج را بر خود می‌بندی و پشتت را به دیوار می‌چسبانی، تمام قدرت‌های درونت را به تحرک وادار می‌کنی، با تمام وجودت می‌خواهی چیزی به وقوع بپیوندد.

اگر می‌خواهی در زندگی موفق باشی باید مطمئن شوی در زندگی حق انتخاب نداری. باید پشتت را به دیوار بچسبانی.

کلام بر زندگی درونی و بیرونی ما تاثیری فوق العاده دارد. کلام اقتدار محض است. اکثر مردم کاملأ از این اصل بی خبرند و از آن استفاده نمی‌کنند.

حرف موزارت را به یاد آورید که: نبوغ در سادگی است.

جوان گفت: از صمیم قلب آرزو دارم دولتمند شوم. در طول سال‌ها دست به هر کاری زده‌ام اما هیچ کدام مؤثر نبود. اشتیاق سوزان لازم است اما کافی نیست، آنچه نداری، ایمان است. باید معتقد باشی که دولتمند می‌شوی.

همهٔ متفکران خردمند در طول اعصار گفته‌اند که بزرگ‌ترین محدودیت‌ها، آن است که انسان بر خود تحمیل می‌کند و از این رو بزرگ‌ترین مانع موفقیت، مانع ذهنی است. حد و مرزهای ذهنی‌ات را گسترش بده. تا حد و مرزهای زندگی‌ات را گسترش دهی. محدودیت‌هایت را نابود کن تا محدودیت‌های زندگی‌ات را از بین ببری.

زندگی دقیقا به ما همان چیزی را می‌دهد که می‌خواهیم.

افرادی که صبر می‌کنند تا اوضاع و شرایط عالی از راه برسد هیچ وقت کاری را انجام نمی‌دهند. زمان مطلوب برای عمل همین الان است.

اکثر مردم می‌ترسند چیزی بخواهند و وقتی سر انجام چیزی را می‌خواهند، به اندازهٔ لازم اصرار نمی‌کنند. این اشتباه است.

اکثر مردم می‌ترسند چیزی بخواهند و وقتی سر انجام چیزی را می‌خواهند، به اندازهٔ لازم اصرار نمی‌کنند. این اشتباه است.

وقتی برنامه ریزی‌ات دقیق باشد، ضمیر ناخوداگاهت شگفت زده‌ات می‌کند. وقتی به آن دستور بدهی ۱۰. ۰۰۰ دلار بر در امدت بیفزاید، حتمأ آن را عملی می‌کند.